روش ها و آموزش ها - ترفندها و تکنیک های کاربردی


دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      



جستجو


 




به گفته‌ روسو[۲] زندگی سعادتمند برای کودک این است که آزاد باشد و در محیط سالم زندگی کند .تعیین سلامت محیط موضوعی است که خانواده بایستی نسبت به آن آگاهی یابد اگر ریشه‌های دانش کودک با پرجا نشود ، با ملل و مناطق مختلف جهان از طریق انواع مواد خواندنی آشنا نشود و احساس مسئولیت در او پدیدار نگردد ، پس چگونه می‌توان او را برای دنیا آماده ساخت ؟ برای کودکان که باید از سال‌های کودکی ، استعدادها ‌و توانایی‌های این دوره برای خوشبختی بهره گیرند، کتاب بسیار ضروری است ، زیرا کتاب وسیله‌ای است برای ایجاد آگاهی و پرورش فکر و باروری اندیشه کودکان باید بیاموزند که درشرایط مختلف چگونه بخوانند تا به درک و کشف مسائل نائل شوند . کتاب موجب رشد و تکامل فردی بچه ها می‌شود . آشنایی کودک با انواع کتاب‌ها ، کسب توانایی قضاوت درباره آثار و‌ میل به کسب معلومات و لذت بردن از مطالعه از طریق پربار ساختن ادبیات کودکان درکتاب‌های آن‌ ها صورت می‌گیرد (سلطان القرایی،۱۳۹۰، ص ۱۲۵)



کودکان این زمان کنجکاوی ها و پرسش‌های بسیاردارند که هرگز هیچ مربی نمی‌تواند به تنهایی از عهده جوابگویی به آن‌ ها برآید . مربی (مادر) آگاه این عصر ناچار است ازنوشته‌ها برای ارضا ذهن بیدار و پرشک طفل کمک بگیرد. رشد کودکان را عوامل مؤثر زیادی تقویت می‌کند. درآغاز ما درپیام‌هایی درباره عشق و امنیت یا اضطراب را از طریق بدنش به کودک منتقل می‌کند. هم زمان با رشد ، خانواده حیوانات و اشیاء هر کدام به طریقی فرصت‌های آموزشی فراهم می‌کنند. گذشته از تجاربی که توسط خانه ، مدرسه و گروه هم سالان فراهم می‌شود . می‌توان گفت مطالعه‌ کتاب سازنده رشد است.(یغمایی و خندان ، ۱۳۸۳،ص ۴۵)

گرایش به خواندن به ‌عنوان قسمتی از زندگی در خانه آغاز می‌شود ، مخصوصاً درخانه‌هایی که افراد آن عادت به خواندن داشته باشند . کودکان هنگام ورود به مدرسه از لحاظ علاقه به خواندن با هم متفاوتند ، بعضی از آن‌ ها که ازقبل با خواندن آشنا هستند ، لذت می‌برند ، درصورتی که برخی دیگر نسبت به خواندن به کلی بیگانه‌اند .درنخستین فعالیت‌های خواندن کودک ، وقتی والدین او مطلبی برایش می‌خوانند ذوق و رغبت او برانگیخته می‌شود و ادامه آن با خواندن متون جالب ، ذوق و رغبت کودک را رشد و گسترش می‌دهد(یغمایی وخندان،۱۳۸۳،ص ۸۸)

کودک از دو راه مستقیم و غیر مستقیم یاد می‌گیرد . محیط غیر مستقیم در تربیت عمومی کودک بیش از محیط مستقیم تاثیر دارد زیرا خود کودک با میل و رغبت آن را برمی‌گزیند و بی‌اراده از چگونگی آن متاثر می‌شود . درصورتی که محیط مستقیم بزرگسالان برایش انتخاب کرده‌اند . از جمله عوامل محیط غیر مستقیم ، می‌توان کتاب، داستان‌گویی ،خواندن کتاب برای کودک هم هدف‌های تربیتی را به دلیل نوع متون ونقش داستان‌ها تامین می‌کند و هم ‌در محیطی آشنا با حس آرامش به تقویت حواس او منجر می‌شود .

مطالعه درمراحل بحرانی زندگیمان می‌تواند نقش بسیار مهم و اساسی داشته باشد. ما می‌توانیم از کتاب هایی استفاده کنیم که کودک را درمقابله با مسئله‌ای که از آن وحشت دارد کمک کند . بین کتاب و آنچه درزندگی واقعی کودک اتقاق می‌افتد ، بده- بستان‌هایی وجود دارد.کودکان ‌از تجربیات زندگی واقعی شان استفاده می‌کنند تا کتاب را بفهمند واز آن طرف کتاب به آن‌ ها کمک می‌کندتا زندگی واقعی را بهتر درک کنند (کولنیان، ۱۳۸۲ ، ص ۳۲) .گوردون‌ولز[۳] در تحقیقی ثابت کرد که مطالعه چه تاثیری در زندگی افراد دارد . این افراد در امتحانات ورودی مدرسه بالاترین نمرات را کسب کردند . ولز تقاوت بین بچه ها را توضیح می‌دهد و می‌گوید که این مسئله به نوع کنار آمدن با داستان‌ها بستگی دارد . او دریافت بچه ها به داستان نیازمند‌ند برای اینکه از آن برای معنا بخشیدن به دنیای اطراف خود هستند.آن‌ ها نیازی ندارند که به دیگران وابسته باشند . خود می‌توانند آنچه را که می‌خواهند کشف کنند (کولینان،۱۳۸۲، ص ۱۶۸) .

زندگی پر بار معنوی وقتی نصیب آدمی می‌شود که همواره تشنه دانش درزندگی سرشار از فعالیت باشد . تا زمانی که بچه ها اشتیاقی به یادگیری ازخود نشان ندهند، تمام نقشه‌های ما نقش برآب است . فعالیت فکری کودکان با بزرگترها فرق دارد .کسب دانش نمی‌تواند انگیزه اصلی فعالیت فکری کودک باشد. بلکه سرچشمه شور و شوق یادگیری کودک در زوایای عاطفی افکار و درآرزوهایش خود بخود وجود دارد حال اگر این سرچشمه به هر دلیل بخشکد، هیچ کاری نمی‌تواند او رانشستن بر سر مطالعه مجبور کند . (ملینسکی،۱۳۸۰، ص ۱۰۰) خواندن با خانواده با تأکید بر عنصر کتاب است.هرکتاب برای ارتباط نوشته شده،ارتباطی که یک طرف آن نویسنده است وطرف دیگر آن خواننده است.این ارتباط وقتی به مطلوب خود می‌‌رسد که نویسنده منظور خود را به خواننده بتواند برساند. خواننده بزرگسال می‌داند چگونه خود را به دست کتاب بسپارد.او می‌تواند با صدها شخصیت همسان شود و در همان حال خودش باشد؛اما کودکان چنین کاری را بدرستی فرا نگرفته‌اند و حضور مربی آگاه در ایجاد انگیزه و عادت اولیه ضروری است.

از طرفی در عصر سلطه رسانه ها نمی‌توان از کودکان انتظار داشت چون گذشته خود را مقید به کتاب کنند . واقع‌بینانه آن است که جایگاه کتاب رادر میان همه رسانه هایی که در اختیار کودک است بشناسیم و کتاب‌ها را به صورتی با زندگی جدید تطبیق دهیم که در زندگی روزانه کودک باقی بمانند.چرا که دیگر رسانه ها با وجود نقش تعیین کننده‌ای که در پیشرفت اجتماعی به جای می‌گذارند به هیچ وجه فرد را از فراگیری خواندن و نوشتن بی نیاز نمی‌کنند و این رسانه ها توان فرو بردن بیننده به عمق را ندارند.(قزل ایاغ ،۱۳۸۶)

نقش والدین در این مورد نقشی بسیار حیاتی خواهد بود که به هنگام همراهی با کودکان برای خواندن بیشتر حس خواهد شد. به عبارتی در عصر سلطه‌ی رسانه های تصویری، کودکان نیاز به انگیزه های قویتر و عوامل تشویقی بیشتری برای خواندن کتاب دارند. این انگیزه را والدین با همراهی شان با کودک می‌توانند فراهم کنند. تاکنون به جنبه‌های گوناگون خواندن مانند عوامل مؤثر در ترغیب کودکان به مطالعه پرداخته شده است، اما شاید به نقش همراهی والدین در این مورد پرداخته نشده است. اینکه تجربه‌ خواندن دسته جمعی در خانواده چگونه تجربه‌ای می‌‌تواند باشد. امری است که طرح سبد خواندن با خانواده خانه کتابدار کودک و نوجوان به آن پرداخته است.

۱-۶٫ هدف پژوهش


– بررسی تاثیر خواندن با خانواده در علاقه‌مندی کودک به مطالعه؛

– شناسایی نقاط قوت و ضعف در طرح سبد خواندن در راستای تحقق هدف اصلی آن یعنی ترویج خواندن درخانواده.

دومورد بالا از اهداف اصلی پژوهش بوده که هدف‌های فرعی دیگری را در بر‌می‌گیرد :

شکل‌گیری مطالعه‌ متفکرانه؛

کسب مهارت‌های زندگی؛

تامین سلامت روانی وعاطفی خانواده؛

ارائه مدل ‌و الگو؛

افزونی شادی ‌و هیجان در کودک.

۱-۷٫ روش انجام تحقیق


این پژوهش یک مطالعه موردی است که به صورت پیمایشی-توصیفی و با رویکرد کیفی انجام شده است.

بنا براین ، پژوهش در دست اقدام مطالعه موردی بوده، داده ها در شرایط طبیعی گردآوری شده و از آن‌جا که فرایندی پویا است که نیاز به ژرف‌نگری دارد، به روش کیفی مورد تحلیل قرار می‌گیرد

۱-۸٫ تعریف واژه ها:


مطالعه:نگریستن به هر چیزی برای واقف شدن به آن، نظر به دقت( دهخدا)

براتی علویجه (۱۳۹۲)؛مطالعه را به دو نوع تقسیم ‌کرده‌است:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-09-22] [ 01:10:00 ب.ظ ]




نتیجه گیری: به طور کلی آسیب بیشتر عملکردهای اجرایی در آزمون جور کردن کارت‌های ویسکانسین و آزمون کلمه و رنگ استروپ با استعداد روان پریشی مرتبط می‌باشد و همچنین جنسیت تاَثیری در عملکرد اجرایی بیماران اسکیزوفرنیا بدون علائم روان پریشی و افسردگی اساسی بدون علائم روان پریشی و افراد بهنجار ندارد.

کلید واژه ها : عملکردهای اجرایی ،اسکیزوفرن بدون علائم روانپریشی ،افسردگی بدون علائم روانپریشی،آزمون جورکردن کارت‌های ویسکانسین،ازمون کلمه و رنگ استروپ

فصل اول

کلیات پژوهش

۱-۱ مقدمه

«شواهد قابل ملاحظه ای از مطالعات پسامرگی مغز بیماران وجود دارد که مؤیّد نا هنجاری ای اناتومیک قشر جلوی پیشانی در اسکیزو فرنی است. روش های تصویر برداری کارکردی مغز نیزنقایص کارکردی را در ناحیه جلوی پیشانی نشان داده‌اند.از مدت‌ها پیش مشخص شده است که چنین علا مت اسکیزوفرنی شبیه علایمی است که ‌در مورد لوبوتومی پره فرونتال یا سندرم های لوب پیشانی دیده می شود.»(رضاعی،۱۳۸۵،ص۱۹).

ناحیه ارتباطی پره فرونتال قادر به فراخوانی اطلاعات از نواحی گسترده ای از مغز و سپس استفاده از آن در الگو های عمیق تفکر برای دست یابی به الگو های مورد نظر است . نقص در ناحیه پره فرونتال باعث اختلال دراعمال اجرایی یعنی فرایند های عصب- روانشناختی که برای تطابق با محیط ضروری است، می‌گردد . اعمال اجرایی شامل توانایی هایی نظیر طرح ریزی ، ابتکار عمل ، انعطاف پذیری ، حفظ انگیزش ، توانایی شناخت وتغییر توالی ها، توانایی استفاده از سر نخ ها و باز خوردهابرای انجام رفتار هدف دار ، توانایی تفکر انتزاعی (افزایش عمق و ارتباط افکار)، و حفظ همزمان تعداد زیادی واحد اطلا عاتی وسپس فراخوانی این اطلاعات برای انجام اعمال بعدی می‌باشد (کلان[۱]،کنن[۲]، ۲۰۰۰).

مطالعات مربوط به جریان خون منطقه ای مغز (RCBF)[3] با بهره گرفتن از ترمو گرافی گسیل پوزیترون (SPEST_PET)[4] نشان داده است که اختلال در ‌پاسخ‌گویی‌ آزمون ویسکانسین بااختلال عملکرد لوب فرونتال مشاهده شده است (استراتا و دانیلو[۵]،۲۰۰۰).

تحقیقات نشان داده‌اند که بیماران مبتلا به اسکیزو فرنیا در مقایسه باافراد بهنجار نقایص شناختی بیشتری دارند.از جمله نقایص موجود می توان به نقص عملکرد اجرایی اشاره کرد . در تعریف عملکرد اجرایی ،لزاک[۶]، ۱۹۹۵گفته است:عملکرد اجرایی مستلزم توانایی شخص در نظم دهی وهدایت رفتار خود است .این کار کردهارا می توان به بخش های فرعی شامل نیت و اراده، برنامه ریزی، اقدام هدفمند و عملکرد مؤثر تقسیم کرد (به نقل پاشا شریفی، ۱۳۸۶).

بر خلاف اهمیت توانایی‌های اجرایی، در موقعیت سنجش روانی این امر نادیده گرفته می شود. یکی از دلایل این کار ان است که عملکرد اجرایی دچار اختلال شود، در صورتی که سایر کارکرد های شناختی سالم بنظر می‌رسند. گراث- مارنات (۲۰۰۳، ترجمه پاشا شریفی و نیکو، ۱۳۸۶ ). برخی شواهد وجود دارند که نشان می‌دهند، هوش بیمار پس از ضایعه قطعه پیشانی در واقع افزایش نشان می‌دهد اما از نظر توانایی‌های اجرایی دچار اختلال هستند (همان منبع).

عملکردهای اجرایی به عنوان فرایند های پیچیده ای تعریف می‌شوند .که در حل مسائل جدید به کار می‌روند .این فرایند شامل آگاهی از مسائل موجود وارزیابی آن ،تحلیل شرایط مسئله وفرمول بندی هدف های خاص ، ایجاد مجموعه ای از طرحها ‌و نقشه ها به منظور مشخص کردن اعمال مورد نیاز برای حل مسئله ، وتغییر طرح های غیر مؤثر وتغییردر جهت اجرای طرح های مؤثر تر ، مقایسه نتایج به دست آمده با نتایج قبلی (در صورتی که از طرح جدیدی متناسب با موقعیت مسئله استفاده شده باشد )، اتمام طرح هنگامی که نتایج رضایت بخش است و در نهایت حفظ طرح وبازیابی آن برای ‌مواجهه با مسئله یا مسئله مشابه در آینده می‌باشد گراث-مارنات(۲۰۰۳،ترجمه پاشا شریفی و ‌نیک‌ خو ،۱۳۸۶).

به طور معمول عملکرد اجرایی با آزمون کلمه و رنگ استروپ[۷] (گلدن[۸]،۱۹۸۷) و آزمون جور کردن کارت های ویسکانسین[۹] (گرانت وبرگ[۱۰]،۱۹۹۳ )موردسنجش قرار می گیرند هبن[۱۱]، میلبرگ[۱۲] (۲۰۰۲، ترجمه حق شناس، ۱۳۸۷).

در واقع هدف از تحقیق ، بررسی عملکرد اجرایی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا بدون علائم روانپریشی، افسردگی اساسی بدون علائم روانپریشی و افراد بهنجار به وسیله دو آزمون رنگ وکلمه استروپ وآزمون جور کردن کارت های ویسکانسین می‌باشد.

۱-۲- بیان مسئله

اسکیزوفرنی(روانگسیختگی) سندرمی بالینی شامل اسیب شناسی روانی متغییر اما عمیقاً ویرانگر است که شناخت، هیجان، ادراک و سایر جنبه‌های رفتار را دربرمی گیرد. شیوع مادام العمر اسکیزو فرنی در ایالات متحده ۱ درصد است، ‌به این معنا که از هر ۱۰۰ نفر، تقریباً یک نفر به اسکیزوفرن مبتلا خواهد شدو همچنین شواهد قابل ملاحظه ای از مطالعات پسامرگی مغز بیماران وجود دارد که مؤید نابهنجارهای آناتومیک قشر جلوی پیشانی در بیماران اسکیزوفرنی است و تخمین زده می شود که عوامل فرهنگی و اقتصادی اجتماعی زیان های مالی ناشی از اسکیزوفرنی در ایالات متحده، از مجموع خسارات ناشی از تمام سرطان ها نیز بیشتر است کاپلان وسادوک[۱۳] (۲۰۰۷،ترجمه رضاعی،۱۳۹۰)

طبق متن بازبینی شده چاپ چهارم (DSM-IV-TR)[14]، اختلال افسردگی اساسی بدون سابقه ای از اختلال مانیا، مختلط، یا هیپومانیا رخ می‌دهد. دوره ی افسردگی اساسی باید حداقل دو هفته طول بکشد و همچنین دارای چهار علامت از فهرستی شامل تغییرات اشتها و وزن، تغییرات خواب و فعالیت، فقدان انرژی، احساس گناه، مشکل در تفکر و تصمیم گیری، و افکار عود کننده مرگ یا خود کشی را هم داشته باشد. اختلال افسردگی در بین اختلالات روان پزشکی بالاترین شیوع (۱۷درصد) را داشته است (همان منبع).

با توجه به شیوع بالای افسردگی اساسی و همچنین مشکلات و زیان‌های مالی اسکیزوفرنی این تحقیق مفید می‌باشد، همچنین تحقیق در زمینه ی مقایسه عملکرد های اجرایی در بیماران مبتلا به اسکیزو فرنیا، افسردگی اساسی بدون روان پریشی و افراد بهنجار به وسیله کارت‌های ویسکانسین تاکنون صورت گرفته است اما تحقیقی که عملکرد های اجرایی این گروها را با آزمون کلمه و رنگ استروپ بسنجد تا کنون صورت نگرفته است از این رو تحقیق حاضر در همین راستا تحت عنوان مقایسه عملکرد های اجرایی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا بدون علائم روان پریشی، افسردگی اساسی بدون علائم روان پریشی و افراد بهنجار می‌باشد.

۱-۳- تعریف مفاهیم

۱-۳-۱ اسکیزوفرنی

اسکیزوفرنی (روانگسیختگی) سندرمی بالینی شامل اسیب شناسی روانی متغیر اما عمیقا ویرانگر است که شناخت، هیجان، ادراک و سایر جنبه هایی رفتار را درگیر می­ کند بروز این تظاهرات در افراد مختلف و در طول زمان متفاوت است اما تاثیر بیماری همواره شدید ومعمولا دیرپا است.

کاپلان و سادوک[۱۵] (۲۰۰۷،ترجمه رضاعی،۱۳۹۰).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:10:00 ب.ظ ]




‌بر اساس این منطق، اطلاعات جدید بخشی از عدم اطمینان اولیه بازار را برطـرف می‌کند مدیـریت مجبور می شود تا در تصمیمات اولیه خود تجدید نظر کند.

در حالی که در تحلیل های سنتی، انعطاف های مدیریتی را مد نظر قرار نمی دهد و ارزش پروژه ها و استراتژی ها را زیر ارزش واقعی شان تبیین می‌کند. پاسخ به ارزیابی چنین پروژه هایی در تحلیل اختیارات سرمایه گذاری است که می‌تواند در یک محیط پویا مانند کشف یک داروی جدید، صنایع نفت و گازها تولید ها و کسب و کار الکترونیک، ارزیابی ورود به بازارهای جدید، سرمایه گذاری مشترک تحقیق و توسعه، ادغام بازارهای الکترونیک توسعه و پرورش سرمایه های معنوی (افراد)، توسعه و گسترش تکنولوژی، توسعه تجهیزات، اولویت بندی پروژه ها و دیگر موارد کاربرد دارد بیشتر، بنیان کار در بودجه بندی سرمایه ای بر این پایه بوده است که جریان های نقدی هر پروژه ی سرمایه گذاری را تا زمانی در آینده پیش‌بینی، سپس با نرخ تنزیلی مناسب، ارزشی فعلی آن ها را به دست می آورند. معمولاً پروژه های سرمایه گذاری، پس از گزینش و آغاز سرمایه گذاری در آن ها، پایدار و دگرگون ناپذیر نمی باشد. مدیران می‌توانند هر از گاهی، با دستیابی به داده های نو و شرایط زمانی جدید، دگرگونی هایی را پدید آورند که در جریان نقدی آتی سرمایه گذاری تاثیر داشته باشد. این آزادی مدیران (یا اختیار سرمایه گذاری) در دل پروژه های سرمایه گذاری نهفته می‌باشد.

اختیارات سرمایه گذارری رویکردی است که یک دلیل مثبت از ارزش گذاری و ریسک وشناخت را برای پیشبرد سرمایه گذاری در نظر می‌گیرد.

متاسفانه در ایران بنا به دلایلی اختیارات سرمایه گذاری جایگاه و کاربردی ندارد. این تحقیق به بررسی تاثیر میزان عدم اطمینان بازار، کیفیت اطلاعات در دسترس مدیران و هزینه های سرمایه گذاری بر اختیارات سرمایه گذاری می پردازد تا از این طریق روش ها و مفاهیمی را برای گسترش و توسعه اختیارات سرمایه گذاری در ایران، معرفی کند.

این پژوهش به جستجوی این موضوع می پردازد، که آیا مدیران مالی شرکت های بورسی در ایران این تغییرات را پذیر فته اند و همگام با سایر کشورهای پیشرو متناسب با تکنیک ها و روش های اختیارات سرمایه گذاری گامی برمی دارند یا خیر؟ ‌بنابرین‏ ۴سوال اساسی زیر مطرح می شود:

۱-دیدگاه مدیران مالی نسبت به تاثیر میزان عدم اطمینان محیطی(بازار) بر اختیارات سرمایه گذاری چگونه است؟

۲-دیدگاه مدیران مالی نسبت به تاثیر میزان سرمایه گذاری ها بر اختیارات سرمایه گذاری چگونه است؟

۳-دیدگاه مدیران مالی نسبت به تاثیر میزان کیفیت اطلاعات دردسترس مدیران بر اختیارات سرمایه گذاری چگونه است؟

۴-دیدگاه مدیران مالی نسبت به تاثیر میزان بهره بدون ریسک بر اختیارات سرمایه گذاری چگونه است؟

۳-۱- اهداف تحقیق

با توجه به موضوع پژوهش حاضر که در زمینه بررسی تاثیر میزان عدم اطمینان بازار، سرمایه گذاری ها و کیفیت اطلاعات بر اختیارات سرمایه گذاری می‌باشد اهداف اصلی و فرعی زیر مدنظر است:

هدف اصلی:

۱-کمک به مدیران حرفه ای جهت استفاده کلی از اختیارات سرمایه گذاری و چگونگی به کارگیری مدیران از این اختیارات.

اهداف فرعی:

۱-تبیین ارتباط بین میزان عدم اطمینان محیطی و اختیارات سرمایه گذاری.

۲-تبیین ارتباط بین میزان نرخ بهره بدون ریسک و اختیارات سرمایه گذاری.

۳-تبیین ارتباط بین کیفیت اطلاعات دردسترس و اختیارات سرمایه گذاری.

۴-تبیین ارتباط بین هزینه سرمایه گذاری و اختیارات سرمایه گذاری.

این تحقیق منجر به ارائهیافته‌هایی در رابطه با اختیارات سرمایه گذاری خواهد شد. که نتایج آن می‌تواند موجب آشنا شدن و همراه شدن مدیران مالی با موضوعات و اختیارات سرمایه گذاری شود.

۴-۱- مدل مفهومی تحقیق

متغیرهای مستقل:

بهره بدون ریسک

عدم اطمینان محیطی (بازار)

کیفیت اطلاعات در دسترس

متغیر وابسته:

هزینه سرمایه گذاری

اختیارات سرمایه گذاری

سرمایه گذاری تحقیق و توسعه

زمانبندی سرمایه گذاری

برگشت ناپذیری هزینه های سرمایه ای

مدل مفهومی فوق ارتباط بین متغیرهای مستقل و تاثیرات آن ها را بر متغیر وابسته تحقیق نشان می‌دهد.

اختیارات سرمایه گذاری متغیر وابسته ای است که اولین متغیر مورد توجه است متغیری که تلاش می شود تغیرات آن توسط هفت متغیر مستقل، شامل: عدم اطمینان محیطی (بازار)، بهره بدون ریسک، کیفیت اطلاعات در دسترس مدیران، هزینه سرمایه گذاری، سرمایه گذاری تحقیق و توسعه، زمانبندی سرمایه گذاری، برگشت ناپذیری هزینه های سرمایه ای، تعبیر و تفسیر شود.

۵-۱-فرضیه های پژوهش

برای پاسخ به سوالات تحقیق فرضیه های زیر تدوین گردیده است:

۱-۵-۱-فرضیه اول

بین میزان عدم اطمینان محیطی (بازار) و استفاده از اختیارات سرمایه گذاری توسط مدیران شرکت های پذیرفته شده در بورس رابطه معنی داری وجود دارد.

۲-۵-۱- فرضیه دوم

بین میزان نرخ بهره بدون ریسک و استفاده از اختیارات سرمایه گذاری توسط مدیران شرکت های پذیرفته شده در بورس رابطه معنی داری وجود دارد.

۳-۵-۱- فرضیه سوم

بین کیفیت اطلاعات در دسترس مدیران و استفاده از اختیارات سرمایه گذاری توسط مدیران شرکت های پذیرفته شده در بورس رابطه معنی داری وجود دارد.

۴-۵-۱- فرضیه چهارم

بین میزان هزینه سرمایه گذاری و استفاده از اختیارات سرمایه گذاری توسط شرکت های پذیرفته شده در بورس رابطه معنی داری وجود دارد. که این فرضیه اصلی شامل سه زیرفرضیه ذیل می‌باشد:

۱- بین میزان سرمایه گذاری تحقیق و توسعه و استفاده از اختیارات سرمایه گذاری توسط مدیران شرکت های پذیرفته شده در بورس رابطه معنی داری وجود دارد.

۲- بین انتخاب زمانبندی سرمایه گذاری و استفاده از اختیارات سرمایه گذاری توسط شرکت های پذیرفته شده در بورس رابطه معنی داری وجود دارد.

۳- بین برگشت ناپذیری هزینه های سرمایـه ای و استفاده از اختیـارات سرمـایه گذاری توسـط مدیـران شرکت ها ی پذیرفته شده در بورس رابطه معنی داری وجود دارد.

۶-۱- متغیرهای عملیاتی تحقیق

متغیرمستقل:

عدم اطمینان محیطی بازار

نرخ بهره بدون ریسک

میزان هزینه هاس سرمایه گذاری

کیفیت اطلاعات در دسترس

سرمایه گذاری های تحقیق و توسعه

زمانبندی سرمایه گذراری

برگشت ناپذیری هزینه های سرمایه گذاری

متغیر وابسته:

اختیارات سرمایه گذار

۷-۱- تعریف واژه ها و اصطلاحات:

۱-۷-۱- اختیارات سرمایه گذاری[۱]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:10:00 ب.ظ ]




وایتساید و لینام (۲۰۰۱) با معرفی چهار بخش مرتبط با رفتارهای ‌تکانش‌گرانه گام­های بزرگی در روشن­سازی طبیعت چند وجهی تکانشگری برداشتند: اضطرار، نبود دوراندیشی، نداشتن پشتکار و حس­جویی (زرماتن[۱۵۶]، وان درلیندن[۱۵۷] و آکرمنت[۱۵۸] ۲۰۰۵).

پتری (۲۰۰۱) در بررسی ۱۵ زیرمعیار تکانشگری، تفاوت میانگین امتیازهای افراد گروه دارای سابقه سوء مصرف مواد و قماربازی بیمارگونه از یک سو و گروه گواه از سوی دیگر را به طور معنی­داری متفاوت گزارش کرد. همچنین بین زیرمعیارهای مورد بررسی نیز رابطه­ای معنی­دار کشف نمود. وی ۱۵ زیر معیار یادشده را در سه دسته جمع ­بندی نمود و نشان داد که به کمک پرسش­نامه­ های طراحی شده بر پایه شخصیت­سنجی، امکان سنجش سه جنبه تکانشگری (نوجویی، کنترل تکانه و موقعیت زمانی) در افراد وجود دارد. در طرح یاد شده به دو جنبه کنترل تکانه و موقعیت­سنجی زمانی به عنوان خطری برای سوء مصرف مواد تأکید شده است (پتری، ۲۰۰۱).

۲-۱-۲-۳-۲ رویکرد رفتارگرایانه

برخلاف سایر رویکردها که بر پایه گزارش­های شخصی و خویشتن نگاری­ها استوار است. این رویکرد به سنجش عینی و ثبت رفتارهای تکانشی می ­پردازد؛ همچنین در این رویکرد رفتارهای جانوری نیز بررسی می­ شود. دو بحث بازداری رفتاری[۱۵۹] و زمان سنجی رفتاری [۱۶۰]در این زمینه مطرح شده و آزمایش­های تجربی نیز برای بررسی آن ها انجام شده است:

الف) بازدارندگی رفتاری: سوبریه[۱۶۱] (۱۹۸۶) با دستکاری داروشناختی دستگاه سروتونرژیک دریافت که یاخته­های عصبی سروتونرژیک، زمانی که نیاز به بازداری رفتاری است، فعال می­شوند. وی همچنین ارتباطی میان میزان پایین HIAA-5[162] و بروز رفتارهای خودکشی جویانه، وسواسی و می بارگی بیان نمود. لینویلا[۱۶۳] و همکاران (۱۹۸۳) میزان پایین HIAA-5 در مایع مغزی – نخاعی را با اختلال در کنترل تکانه­ها همراه دانستند. آنان میزان بالای تستوسترون آزاد را نیز در میزان افزایش خشونت و تهاجم­جویی افراد مؤثر گزارش کردند.

برونر[۱۶۴] و هن[۱۶۵] (۱۹۹۷) عواملی را با تاثیر اختصاصی بر این ساز و کار به کار گرفتند. از کار انداختن گیرنده ­های سروتونین در موش­ها سبب افزایش رفتارهای تکانشی آن ها گردید. هرنشتاین[۱۶۶] (۱۹۷۰) نیز الگوهایی را برای ارزیابی کمی مفهوم تکانشگری بر پایه نظریه­ های رفتاری ارائه داد.

ب) زمان سنجی رفتاری: وان دن بروک[۱۶۷]، برادشو[۱۶۸] و سزابادی[۱۶۹] (۱۹۹۲) به بررسی تأثیر زمان بر تکانشگری پرداختند. به باور آن ها، افراد تکانشگر در ارزیابی زمان مشکل دارند و از این رو زمان برای آن ها بسیار آهسته­تر از افراد بهنجار می­گذرد (اختیاری و همکاران، ۱۳۸۳). هو[۱۷۰]، الزهرانی[۱۷۱] و والازکوز – مارتینز[۱۷۲] (۱۹۹۵) در بررسی­ های انجام شده با انجام یک رشته آزمایشاتی به ارزیابی پایه عصب – زیست­شناختی زمان­سنجی در موش­های صحرایی پرداختند: بررسی آنان نشان داد که سامانه سروتونرژیک می ­تواند با تغییر عملکرد سیستم درک زمان، بر تکانشگری مؤثر باشد.

‌بنابرین‏ بررسی تکانشگری به عنوان برآیندی از فاکتورهای مختلف مؤثر بر رفتار، بینش بهتری نسبت ‌به این پدیده ایجاد خواهد کرد.

۲-۱-۲-۳-۳ رویکرد زیستی

بررسی­ها نشان داده ­اند که دو عامل زیستی عمده بر پدیده ­های تکانشگری و خشونت تأثیرگذار هستند.

الف) سروتونین به عنوان میانجی عصبی درگیر تکانشگری: میزان تکانشگری فرد تحت تأثیر درجات متفاوتی از سامانه­های سروتونرژیک، نورآدرنرژیک، دوپامینرژیک و گابایرژیک، قرار دارد (اوندن، ۱۹۹۹). تأثیر سامانه سروتونرژیک بیش از سایر سامانه­ها برآورد شده و گیرنده ­های ۵TH1A، ۵TH۵TH1B به طور برجسته­ای در بروز رفتارهای تکانشی تهاجمی نقش داشته اند (سوان و هلندر، ۲۰۰۲). در بررسی­ های جانوری، با مهار گیرنده ­های ۵HT توانایی بازداری رفتارهای نامناسب از جانور گرفته شد به طوری که همچنان به پاسخ­هایی که پاداش در پی نداشتند یا حتی در اثر انتخاب آن ها تنبیه می­شدند، ادامه می­دادند. این وضعیت تکانشگری حرکتی نیز خوانده می­ شود.

همچنین بررسی­ها ارتباط معنی­داری بین میزان کم HIAA5 در مایع مغزی – نخاعی (که نشانگر کم بودن حجم در چرخش سروتونین در مغز ‌می‌باشد) و بروز رفتارهای تکانشی و خشونت نشان داده ­اند. کاهش میزان سروتونین و بلوکه شدن گیرنده ­های آن موجب افزایش تکانشگری حرکتی می­ شود، ولی هیچ تأثیر شناخته شده­ای بر افزایش انتخاب­های تکانشی ندارد. این یافته نشان می­دهد که سروتونین بر همه انواع تکانشگری تأثیر ندارد (کاردینال[۱۷۳]، ۲۰۰۴).

به کارگیری مهارکننده­های انتخابی بازجذب سروتونین و یا افزایش سروتونین موجب کاهش رفتارهای تکانشی در طیف گسترده ­ای از اختلال ها مانند قماربازی مرضی، اختلال شخصیت مرزی و اختلال وسواسی- اجباری شده است (اوندن، ۱۹۹۹). به کارگیری داروهای محرک روان[۱۷۴] مانند آمفتامین و متیل فنیدات در درمان اختلال بیش فعالی -کم توجهی سودمند است. این داروها موجب آزاد شدن پیام رسان­های عصبی مونوآمینی از جمله دوپامین از نورون­ها شده و در نتیجه موجب برتری گزینه­ های تعویقی در مقایسه با گزینه­ های تکانشی می­گردند (کاردینال،۲۰۰۴).

ب) لوب فرونتال به عنوان مرکز عصبی درگیر تکانشگری: بررسی­ها نشان داده ­اند که افراد با اختلال عملکرد بخش پیشانی مغز، تکانشگری بیشتری را تجربه ‌می‌کنند. این افراد مشکلی در برآورد شانس موفقیت خود ندارند، بلکه نمی ­توانند اعمال خود را کنترل کنند، هر چند بر زیان­بار بودن آن ها آگاهی دارند.

سه ناحیه مغزی یعنی بخش مرکزی هسته اکومبنس[۱۷۵] (NAc) و دو راه آوران قشری آن یعنی کورتکس سینگولیت قدامی[۱۷۶] (ACC) و کورتکس پره فرونتال داخلی[۱۷۷] (MPFC) نقش مهمی در بروز رفتارهای تکانشی دارند، به طوری که آسیب­های وارده به هسته اکومبنس (ناحیه کلیدی پاداش و تنبیه در مغز)، باعث افزایش بروز انتخاب­های تکانشی در موش­ها شده است. این جانوران پیوسته پاداش کم و سریع را؛ بر پاداش تأخیری بزرگتر ترجیح داده ­اند (اوندن،۱۹۹۱؛ کاردینال،۲۰۰۴). بررسی آسیب­های وارده بر آمیگدال، نشان داده است که ضایعه در این ناحیه نیز با ناتوانی تحمل تأخیر و بازداری از بروز تکانه­ها و یا ناتوانی در برآورد پیامدهای منفی یک پاسخ، ارتباط دارد (اوندن،۱۹۹۹).

۲-۱-۲-۳-۴رویکرد اجتماعی

در این رویکرد تکانشگری به عنوان یک رفتار آموخته­شده از محیط، به شمار می­رود. کودک بر اساس تجربیات خود می­آموزد برای به دست آوردن پاداش، واکنش شتاب­زده نشان دهد. از این رو افراد تکانشگر فرصت ارزیابی پیامدهای رفتار خود را نخواهند داشت (مولر و همکاران،۲۰۰۱). بر این اساس تکانشگری می ­تواند در پاره­ای از اجتماعات، یک رفتار شایسته و سودمند به حساب آید.

۲-۱-۲-۴ تکانشگری و جنسیت

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:10:00 ب.ظ ]




دولت به عنوان یک ناظر و سیاستگذار کلان نقش پررنگی در بازار سرمایه دارد و یکی از وظایف دولت، ارائه برنامه ای است که بتواند به بازار سرمایه رونق بخشد. اما به طور کلی تکثر مراکز قدرت و تصمیم گیری، ابهام نقش و رابطه این مراکز با یکدیگر، تداخل قوای سه گانه کشور، شفاف نبودن قوانین و وجود برداشت های متفاوت و متناقض از آن ها، وجود قوانین نامناسب و دست و پاگیر، نقض آزادی های اقتصادی و بی ثباتی سیاسی دولت، موجب افزایش ریسک سیستماتیک و لذا کاهش شدید سرمایه گذاری می‌گردد. اقدامات و میزان دخالت دولت در اقتصاد، صنعت و بازرگانی نیز بر سرمایه گذاری در محصولات مالی تاثیرگذار است. ‌به این معنی که هرچه میزان دخالت دولت در اقتصاد بیشتر باشد (کاهش مشارکت بخش خصوصی)، ریسک سیستماتیک افزایش و میزان سرمایه گذاری در محصولات مالی کاهش می‌یابد. برای مثال اگر دولت برای جبران کسری بودجه خود اقدام به انتشار اوراق قرضه نماید، مقدار اوراق قرضه عرضه شده در قیمت و نرخ بهره ای از این اوراق افزایش می‌یابد که این خود منجر به کاهش قیمت اوراق و افزایش نرخ بهره می‌گردد. (همان منبع، ص ۱۳۳)

۲-۱۸-۳- عوامل فرهنگی و اجتماعی

در کشورهای توسعه یافته از بازار سرمایه به عنوان بازاری که موجب جلب مشارکت تمام افراد جامعه می شود نام می‌برند. اما در کشورهای توسعه نیافته و یا در حال توسعه به دلیل عدم فرهنگ سازی مناسب، درصد بسیار کمی در این بازار سهیم هستند، در حالی که اگر بتوان بستر مناسبی فراهم نمود و با ایجاد جاذبه های واقعی، پس اندازهای مردم را ‌به این سو هدایت کرد، این مسئله موجب بالا رفتن درآمد ملی، کاهش تورم، تخصیص نقدینگی موجود در بازار مولد و افزایش سرمایه گذاری و رفاه نسبی در جامعه می شود. (همان منبع، ص ۱۳۴)

۲-۱۸-۴- وضعیت صنعت

صنایع مختلف و شرکت های آن تحت تاثیر شرایط سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و حتی جغرافیایی داخلی و خارجی می‌تواند دچار رونق و رکود شود. برای مثال در صورت بهبود قیمت جهانی نفت، صنایع وابسته به فرآورده های نفتی، تحت تاثیر قرار گرفته و سهام آن دچار رونق می شود یا در صورت بروز خشکسالی، صنایع وابسته به محصولات کشاورزی تحت تاثیر قرار گرفته و سهام آن ها دچار رکود خواهد شد. از طرف دیگر هر چه میزان تاکیر بر صنایع وابسته و مصرفی بیشتر باشد و وابستگی این صنایع به خارج بیشتر باشد ریسک سیستماتیک افزایش می‌یابد که این خود منجر به کاهش سرمایه گذاری در این صنایع می شود. (همان منبع، ص ۱۳۴)

۲-۱۸-۵- شرایط اقتصادی و دوران تجاری و مالی

کاهش نرخ بهره به تنهایی می‌تواند یک عامل مؤثر برای افزایش بازده سرمایه گذاری ها باشد. با کاهش نرخ بهره، هزینه های سرمایه گذاری نیز کاهش می‌یابد و این امر باعث افزایش بازده سرمایه گذاری می شود. اما مسئله زمانی حالت ایده آل دارد که نرخ بهره با توجه به مکانیسم های عرضه و تقاضا تعیین گردد، چرا که این نوع کاهش نرخ بهره اگر همراه با ابزارهای مناسب برای کنترل آثار آن نباشد، اگرچه می‌تواند باعث افزایش نرخ سرمایه گذاری شود، ولی به احتمال زیاد این سرمایه گذاری ها در بخش های غیرمولد و بعضاً مخرب برای اقتصاد خواهد بود. نکته دیگر اینکه اگر این کار بدون پیش‌بینی های لازم انجام شود، با توجه به نرخ تورم موجود در کشور می‌تواند باعث نوعی زیان غیرآشکار (ریسک) برای سپرده گذاران شود. از طرف دیگر افزایش نرخ بهره، موجب افزایش ریسک نوسان نرخ بهره می شود، زیرا با افزایش نرخ بهره، قیمت اوراق قرضه با باره ثابت کاهش می‌یابد و در صورتی که دارنده این اوراق آن را قبل از سررسید بفروشد، متحمل زیان خواهد شد.

افزایش در نرخ تورم مورد انتظار نیز بر سرمایه ­گذاری در محصولات مالی تاثیرگذار است. بدین صورت که با افزایش نرخ تورم مورد انتظار، نرخ بازده مورد انتظار دارایی های فیزیکی در مقایسه با دارایی های مالی (محصولات مالی) بیشتر افزایش یافته و دارایی های فیزیکی جایگزین دارایی های مالی در سبد دارایی ها می شود.

در یک اقتصاد در حال رشد (چرخه توسعه تجاری) که میزان ثروت و درآمد افراد در حال افزایش است، میزان تقاضا برای سرمایه گذاری در محصولات مالی افزایش می‌یابد که این خود منجر به افزایش قیمت و بازده سرمایه گذاری در این محصولات می شود. رکود اقتصادی و کاهش اشتغال نیز موجب افزایش ریسک سیستماتیک و کاهش میزان سرمایه گذاری می شود. (همان منبع، صص ۱۳۲ و ۱۳۵)

۲-۱۹- عوامل خرد

این عوامل موجبات تغییر در ریسکی خواهند شد که مربوط به وضعیت عمومی بازار نبوده و مختص وضعیت هر شرکت است (ریسک غیرسیستماتیک) که به طور خلاصه عبارتند از:

۲-۱۹-۱- میزان تقاضا و کشش کالای تولیدی شرکت

میزان تقاضا و کشش کالای تولیدی شرکت نیز بر ریسک سرمایه گذاری در آن تاثیر می‌گذارد، ‌به این معنی که هرچه میزان تقاضای کالای تولیدی شرکت پایین تر و کشش قیمتی برای کالای تولیدی بیشتر باشد، ریسک سرمایه گذاری در آن شرکت نیز افزایش می‌یابد.

۲-۱۹-۲- سیاست ها و خط مشی های مدیریت

مدیریت شرکت می‌تواند با به کارگیری استراتژی های گوناگون در رابطه با سرمایه در گردش، میزان نقدینگی شرکا را تحت تاثیر قرار دهد. این استراتژی ها را میزان ریسک و بازده آن ها مشخص می‌کند. استراتژی های سرمایه در گردش به دو دسته استراتژی های محافظه کارانه و استراتژی های جسورانه تقسیم می‌شوند:

۲-۱۹-۲-۱- استراتژی محافظه کارانه

استراتژی محافظه کارانه آن است که شرکت با نگهداری پول نقد و اوراق بهادار قابل فروش می کوشد قدرت نقدینگی خود را حفظ کند. ریسک این استراتژی بسیار اندک است، زیرا داشتن قدرت نقدینگی نسبتاً زیاد به شرکت این امکان را می‌دهد که موجودی کالا را به مقدار کافی تهیه و اقدام به فروش نسبه کند. از این رو ریسک از دست دادن مشتری بسیار اندک است، از طرف دیگر نقدینگی نسبتا زیاد به آن ها این امکان را می‌دهد که بدهی های سررسید شده را به موقع بپردازند و با خطر ورشکستگی مواجه نشوند. از طرف دیگر مدیر محافظه کار می کوشد تا در ساختار سرمایه شرکت، میزان وام های کوتاه مدت را به حداقل برساند که این امر احتمال ریسک ورشکستگی (ناتوانی در بازپرداخت به موقع وامها یا تمدید آن ها) را به شدت کاهش خواهد داد. (همان منبع، ص ۱۳۶)

۲-۱۹-۲-۲- استراتژی جسورانه

مدیرانی که از استراتژی جسورانه استفاده می‌کند، همواره می کوشد تا وجوه نقد و اوراق بهادار قابل فروش را به حداقل برساند. اگر مدیر جسورانه عمل کند، درصدد برمی آید تا وجوهی را که در موجودی کالا سرمایه گذاری می شود به حداقل برساند در این وضعیت شرکت باید ریسک پرداخت به موقع بدهی های سررسیده شده را بپذیرد. چنین شرکتی شاید نتاند پاسخگوی سفارش های مشتریان باشد و از این لحاظ هم متحمل ضرر خواهد شد (چون نمی تواند فروش کند). از طرف دیگر مدیر جسور می کوشد تا سطح وام های کوتاه مدت را به حداکثر برساند و دارایی های جاری خود را از محل این وام ها تامین کند که در این وضعیت خطر و احتمال اینکه شرکت نتواند به موقع آن ها را بازپرداخت کند (ریسک ورشکستگی) افزایش خواهد یافت ضمن اینکه وقتی بازار با کمود پول و اعتبار مواجه است، گرفتن وام های کوتاه مدت به آسانی میسر نمی شود و هزینه آن ها بالا خواهد رفت.

۲-۲۰- وضعیت مالی و حساب های شرکت

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:10:00 ب.ظ ]