جنایات علیه بشریت ، جنایات علیه انسانیت است که برخی اصول کلی حقوقی را نقض می کند و موجب نگرانی جامعه بین المللی می شود . جنایات علیه بشریت جرمی بین المللی است که نتایج و پیامدهای آن فراتر از مرزهای بین المللی رفته و به لحاظ اهمیت و شدت به اندازه ای است که محدوده های تمدن جدید را در نوردیده است . در دیباچه کنوانسیون چهارم ۱۹۰۷ در این زمینه از اصطلاحات «انسانیت ، در اصول انسانی» و «فرامین انسانیت» استفاده شده است همچنین «منافع» بشریت را به عنوان هدفی که قوانین و عرف های جنگی تضمین کننده آن می باشد ، دانسته و «قوانین بشری» را به عنوان یکی از منابع حقوقی بین الملل به شمار آورده است و فقط اینکه قواعدی متفاوت از جنایات جنگی تدوین شود ، وجود ندارد.
اصطلاح «جنایات علیه بشریت» در اعلامیه ۲۸ می ۱۹۱۵ دولت های فرانسه ، بریتانیا و روسیه که از قتل عام ارامنه توسط ترکیه به عنوان جنایات عیه بشریت و تمدن یاد کردند و کلیه دولتمردان ترکیه همراه با عوامل آنها که در قتل عام دست داشتتند مسئول شناخته شدند . در یک معنای غیر تخصصی مورد استفاده قرار گرفت . این اصطلاح در اعلامیه های بعدی مربوط به جنگ جهانی اول نیز استفاده می شد . همچنین کنفرانس صلح مقدواتی در ژانویه ۱۹۱۹ ، یک کمیسیون ۱۵ نفره برای تحقیق درباره مسئولیت جنگ جهانی اول تشکیل داد . جنایات علیه بشریت از سوی دادگاه های نورنبرگ و ترکیه بعد از جنگ جهانی دوم نیز تحت تعقیب قرار گرفتند .

بند ۳ ماده ۶ منشور نورنبرگ موارد زیر را به عنوان جنایات علیه بشریت تلقی کرده بود : «قتل عمومی ، زیشه کن کردن ، بردگی ، تبعید یا هر عمل انسانی دیگر عیله مردم غیر نظامی ، قبل از جنگ یا در حین جنگ ارتکاب یافته باشد ، یا تعقیب آزار به دلایل سیاسی ، نژادی یا مذهبی » در اجرای یا در ارتباط با یکی از جرائم مشمول صلاحیت دادگاه اعم از اینکه اعمال مذکور مغایر با قوانین داخلی کش.ری که اشغال شده باشد یا خیر ـ هر چند این اولین استفاده تخصصی از اصطلاح جنایات علیه بشریت بود و زمامداران مرود نظر نیز کاملا دریافتند که جنایات علیه بشریت موضوع منشور نورنبرگ به عنوان دسته ای متفاوت از جنایات جنگی را تشکیل می دهند ، لکن آنها در منشور نورنبرگ به عنوان یک مفهوم جدید مورد بحث قرار نگرفتند . دادگاه نورنبرگ صرفا با اشاره به اینکه از شروع جنگ در سال ۱۹۳۹ ، جنایات ارتکابی در مقیاس وسیع ، نیز جنایات علیه بشریت به شمار می روند ، در گنجاندن جنایات علیه بشریت در منشور نورنبرگ تردید نکرد. در عمل دادگاه نورنبرگ جنایات علیه بشریت و جنایات جنگی را یکسان تلقی می کرد ، با این تفاوت عمده که جنایات علیه بشریت جرایمی بودند که در آلمان یا در اتریش چکسلواکی که به عنوان بخشی از کشور آلمان الحاق شده بودند ، ارتکاب یافته بود ، در حالی که جنایات علیه بشریت به عنوان جرایم مقدماتی و تصفیه ساز سایر جنایات علیه صلح یا جنایات جنگی محسوب می شدند.

   ۱) جرائم جنگی در قانون شمار ۱۰ شورای کنترل و آلمان

قنون شماره ۱۰ شورای کنترل آلمان ۲۰ دسامبر ۱۹۴۵ مواد زیر را به عنوان جنایات علیه بشریت برشمرد ، از جمله فجایع و جنایات علیه بشریت ، بدون آن که محدود به مواد ذیل باشد . شامل : قتل عمد ، نابود کردن ، به بردگی گرفتن ، اخراج ، حبس ، شکنجه ، هتک ناموس به عنف ، یا هر عمل غیر انسانی دیگر که علیه مردم غیر نظامی ارتکاب یافته باشد یا شکنجه دلایل سیاسی ، نژادی یا مذهبی ، اعم از اینکه اعمال

 

مذکور ناقض قوانین داخلی کشور اشغال شده باشد یا خیر . قانون شماره ۱۰ شورای کنترل آلمان ، همچنین جبس ، شکنجه و هتک ناموس به عنف را به فهرست جنایات علیه بشریت موضوع منشور نورنبرگ نیز اضافه کرد . هر چند فهرست جنایات علیه بشریت در منشور نورنبرگ جامع بود در قانون شماره ۱۰ شورای کنترل نیز واضح و روشن بود . با این حال تفاوت عملی بین این دو وجود نداشت زیرا عبارت «سایر اعمال غیر انسانی» در بند ۳ ماده ۶ منشور نورنبرگ به اندازه کافی وسیع بود تا سایر جرائم مشابه را نیز در بر بگیرد . با این حال حذف عبارت «در مقام اجرای یا در ارتباط با هر یکی از جرائم در صلاحیت دیوان» در قانون شمار ۱۰ این نتیجه را داشت که شرط این که یک جنایت علیه بشریت باید در اجرای یا ارتباط با جنایات علیه صلح یا جنایات جنگی ارتکاب یا بر کنار گذاشته شود .

   ۲) جنایات علیه بشریت در منشور توکیو:

بر اساس بند ۳ ماده ۵ منشور توکیو ، دادگاه توکیو نیز صلاحیت تعقیب و مجازات جنایات علیه بشریت را داشت . مقررات منشور نورنبرگ در جنایات علیه بشریت که به موجب پروتکل الحاقی برلین اصلاح شد از سوی منشور توکیو نیز پیروی شد ، به جز اینکه در منشور توکیو تعقیب و آزار به دلایل مذهبی در مقیاس وسیع واقع نشده است که جنایات علیه بشریت که دادگاه توکیو رسیدگی می شدند ، در حقیقت جنایات جنگی بودند ، که علیه اشخاص غیر اتباع ژاپن و در خارج از قلمرو این کشور واقع شده بودند .

به خاطر تغییری که در منشور توکیو درست قبل از آغاز محاکمات توکیو صورت گرفت و این قید در تعریف جنایات علیه بشریت که ، آنها باید مستقیما علیه مردم غیر نظامی واقع شده باشند . حذف گردید . این تغییر عمومی بود تا مجازات قتل عام اشخاص نظامی در یک جنگ غیر قانونی را ممکن سازد .

 ۳) جنایات علیه بشریت در اساس نامه یوگسلاوی :

ماده ۵ اساس نامه دیوان یوگسلاوی سابق تحت عنوان دو جنایات علیه بشریت تصرح می کند که دیوان نسبت به تعقیب اشخاص مسئول جرایم زیر ، هنگامی که در یک درگیری مسلحانه ، اعم از داخلی یا بین المللی ارتکاب یافته و علیه اشخاص غیر نظامی هدایت شده اند صلاحیت خواهد داشت .

۱ـ قتل عمد

۲ـ نابود کردن

۳ـ به بردگی گرفتن

۴ـ اخراج

۵ ـ حیس

۶ ـ شکنجه

۷ـ هتک ناموس

۸ ـ آزار و اذیت به دلایل سیاسی

۹ـ سایر اعمال غیر انسانی مشابه

  ۴)جنایات علیه بشریت در اساس نامه دیوان رواندا

ماده ۳ اساس نامه دیوان رواندا از حیث تعریف جنایات علیه بشریت همانند ماده ۱۵ اساس نامه دیوان یوگسلاوی سابق است ، با این تفاوت که شرط اساس نامه دیوان یوگسلاوی سابق مبنی بر آنکه این جرایم باید در حین درگیری مسلحانه ارتکاب یافته باشد را حذف کرده است ، با این حال ماده ۳۰ اساسنامه دیوان رواندا صلاحیت دیوان برای تعقیب اشخاص مسئول برای جرایم مشروعه را به قید دوگانه در چارچوب حمله گسترده یا سازماندهی شده علیه مردم غیر نظامی و دلایل ملی ، سیاسی ، قومی ، نژادی یا مذهبی واقع شده باشند محکوم می کند . از این رو اساس نامه رواندا عقد تبعیض آمیز را در یکی از جنایات علیه ، علاوه بر سایر شرایط مندرج در منشور نورنبرگ و توکیو و اساس نامه دیوان یوگسلاوی سابق لازم می داند .

۵)جنایات علیه بشریت در اساس نامه دیوان کیفری بین المللی

ماده ۷ این اساسنامه تحت عنوان «جنایات علیه بشریت» در بند اول تصریح می کند جرایم علیه بشریت عبارتند از هر یک از اعمال مشروحه زیر ، وقتی که در چارچوب یک حمله گسترده و سازمان یافته بر ضد جمعیت غیر نظامی و با علم به آن حمله ارتکاب می گردد . مصادیق علیه بشریت عبارتند از :

قتل عمد

نابود کردن

به بردگی گرفتن

اخراج کردن یا کوچ اجباری یک جمعیت

زندانی کردن یا ایجاد محرومیت شدید از آزادی جمانی که بر خلاف قواعد اساسی حقوق بین الملل انجام می شود .

شکنجه

تجاوز جنسی

بردگی جنسی

فحشاء اجباری

حاملگی اجباری

عقیم کردن اجباری یا هر شکل خشونت جنسی همسنگ با آنها .

تعقیب و آزار مداوم هر گروه یا مجموعه شخصی به علل سیاسی ، نژادی ، ملی ، قومی ، فرهنگی ، مذهبی ، جنسیتی یا علل دیگر که در سراسر جهان به موجب حقوق بین الملل غیر مجاز شناخته شده ، در ارتباط با هر عملی که در قسمت اول ماده ۷ مورد اشاره قرار گرفته است یا هر جنایت دیگر مشمول صلاحیت دیوان ؛ مانند ناپدید کردن اجباری اشخاص ، جنایت تبعیض نژادی ، اعمال غیر انسانی مشابه دیگر که عامدا به قصد ایجاد رنج عظیم یا صدمه شدید به جسم یا به سلامت روحی و جسمی صورت پذیرد.

تعریف جنایات علیه بشریت به موجب اساسنامه دیوان کیفری بین المللی جدید نیست ، بلکه بازتاب تحولات حقوق بشر دوستانه بین المللی از زمان نورنبرگ به بعد به شمار می رود . در مورد جرایم جنسی ، اساس نامه دیوان کیفری بین المللی علاوه بر جرم تجاوز به عنف ، جرایم دیگری نظیر بردگی جنسی ، فحشای اجباری ، حاملگی اجباری ، عقیم کردن اجباری ، یا هر شکل دیگر خشونت جنسی همسنگ با آنها را نیز پیش بینی کرده است .

 

گفتار دوم : تفاوت جنایات علیه بشریت از جنایات جنگی

امروزه مفهوم جنایایت جنگی و جنایات علیه بشریت کاملا از همدیگر متمایز هستند . جنایات جنگی در مفهوم وسیع خود شامل هر نوع جرمی است که در جریان جنگ و علیه نظامیان و غیر نظامیان صورت می پذیرد و در مفهوم عمیق خود ، شامل جرایم علیه نظامیان در حین جنگ می گردد . در حالی که جنایات علیه بشریت ، جنایاتی هستند که علیه جمعیت غیر نظامی صورت می پذیرد چه در زمان صلح و چه در زمان جنگ اگر چه برخی از مصادیق با یکدیگر مشترک می باشند اما این دو کاملا از یکدیگر متفاوت هستند .

   ۱) برخی مصادیق جنایات علیه بشریت

   ۱ـ۱) تجاوز به عنف

معمولا در اسناد بین المللی ، مفهومی که برای تعریف تجاوز به عنف استفاده می شود ، تایید می نماید که عناصر اصلی تجاوز به عنف قسمت های خاصی از اعضای بدن و اشیاء مربوط به جرم نیستند به عبارت دیگر لازم نیست تجاوز جنسی مشتمل به مجامعت باشد بلکه سایر اشکال تجاوز مشمول این تعریف می باشد مانند فرو کردن تکه چوب یا اشیاء دیگر در مهبل یا مقعد قربانی یا دخول اجباری از طریق دهان در حالی که قربانی فاقد اراده واقعی است و این جرم نسبت به وی در شرایط اجبار آمیز صورت گیرد .

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...