در دورۀ جهانی شدن مردم به مجموعه ای از ابزارهای بی سابقه از تلفن همراه ساده تا اینترنت مجهز شدند. با این هدف که به ادراک خود تنوع بخشند. گزینش های خود را بیان کنند، با دیگران به مبادلۀ آراء بپردازند، تحولات را دریابند و نسبت به آن واکنش نشان دهند و حتی چارچوب تفکر بشر را توسعه بخشند در حالی که کاهش قیمت این ابزارها به همراه استحکام بیشتر و سهولت استفاده امروزه این توانمندی ها را برای کاربردهایی در اختیار مجامع محلی قرار داده است که دو دهه قبل پیش بینی شدنی نبود. این امکانات فاصله ها را حذف کرده و مرزها را محو ساخته است. اطلاع رسانی اقتصاد جهانی را هدایت می کند و امکان پخش آرای جدید را در سراسر جهان در یک آن فراهم آورده است. (یوسنکو، ۱۹۹۷)

 

بنابراین جهانی شدن بر تمامی حوزه های فعالیت بشر از جمله جامعه، حکومت، تولید، دانش، امنیت، صلح، عدالت و محیط زیست تأثیر گذاشته و موجب تغییر در شیوۀ تفکر و تلقی انسان ها از روابط اجتماعی شده و در عین حال از آنها تأثیر پذیرفته است و متعاقب این تغییرات اجتماعی، تأثیرات عمیق و مهمی بر زندگی روزمره و مراودات انسان ها در ابعاد مختلف داشته است. (مسعود کرباسیان، ۱۳۸۲)

جهانی شدن پرشتاب پس از دهۀ ۱۹۶۰ نیز موجب همبستگی های فراجهانی شده است. از یک سو فاجعه های انسانی مرتبط با بیماری ها، گرسنگی، بلایای طبیعی و جنگ موجب بروز همدردی و همکاری جهانی در مقیاسی شده که هیچ گاه سابقه نداشته است. به علاوه تعداد زیادی از تعهدات جمعی فرامرزی موجب تعمیق تاریخ معاصر در ارتباط با طبقۀ اجتماعی، جنسیت، نسل (به ویژه فرهنگ جوانان)، حرفه، مذهب و نژاد شده اند. انسان هایی که در شرایط جهانی شدن زندگی می کنند به طور فزاینده ای در حال بنا نهادن جنبه های مهم هویت خود از دیدگاه فوق قلمرو گرایی هستند.آنچه تاکنون گفته شد عواقب مثبت جهانی شدن هستند، اما در چند دهۀ اخیر علاوه بر فرایند طبیعی مناسبات جهانی و جهانی شدن زندگی مردم، شاهد بوده و هستیم که طرح جهانی سازی نیز با فراگیر کردن فرهنگ خاص انگلو-آمریکن در گوشه و کنار جهان، عرصه را بر فرهنگ های دیگر و بر هویت مردمان متفاوت از فرهنگ مذکور تنگ تر و تنگ تر کرده است و از این طریق چالش روان شناختی بی سابقه ای را نیز در هویت مردمان غیرغربی ایجاد کرده است (لطف آبادی، ۱۳۸۵).

در واقع بسیاری از مردم همچنان خاموشند و یا صدایشان شنیده نمی شود، کنترل برخی از قوی ترین رسانه ها چه در سطح ملی یا بین المللی همچنان در دست عده ای اندک است، اعم از مالکیت خصوصی یا عمومی و یا انحصارهای دولتی. چنین تفوقی شبح سلطۀ فرهنگی را پدیدار می سازد. بیم از «یکسان سازی فرهنگی» فراگیر است و بارها ابراز شده است. نگرانی دیگر ایجاد انتظارات ناشدنی در افراد بسیار محرومی است که همواره به تماشای سبک های زندگی و شیوه های بیان ثروتمندان می پردازند. (گزارش یونسکو، ۱۹۹۷)

بنابراین جهانی سازی اقلاً دو نتیجه متعارض را سبب شده است: انفعال و تسلیم پذیری گروهی از افراد که سبک زندگی غربی را آرمان خود می دانند و سبب پذیرش بی قید و شرط اهداف و برنامه ها و عملکردهای قدرت های مسلط جهانی است و می توان آن را جهانی سازی نامید و دیگری ستیزه جویی

دانلود پایان نامه

 

و وحشت  آفرینی گروه هایی که سبک زندگی سده های پیشین را کمال مطلوب خود می شمارند و دیدگاه ستیزه جویانه ای به جهانی شدن دارند.در کنار دو کرانه جهانی سازی و ستیزه گری در مقابل جهانی شدن، نگرش دیگری را می توان در نظر گرفت که آن را جهانی نگری و ملیت گرائی می نامیم. ویژگی اصلی این نگرش آن است که فعال و تکثرگرای است و مؤلفه های آن را مردم سالاری، حفاظت و اعتلای فرهنگ ملی، بهره گیری از جوانب مثبت فرهنگ جهانی، گرایش مثبت به تاریخ و ارزش های ملی، گرایش به عزت و اقتدار ملی، اعتقاد و عمل به برابری حقوق سیاسی و اقتصادی و فرهنگی همۀ کشورها و برقراری مناسبات انسانی بین تمام مردم بر مبنای مسؤرلیت ها و حقوق برابر انسانی تشکیل می دهد. این نوع نگرش یک رویکرد خردمندانه و فعال به جهانی شدن یا نگرش میانه گزینی و لازمه رشد و پیشرفت است.بنابراین در چنین شرایطی وظیفه نظام تعلیم و تربیت آن است که با رشد و پرورش ویژگی هخای شهروندی و تمدنی افراد آنان را آماده سازد که به صورت فعال در مناسبات جهانی قرار گیرند و هم با حفظ استقلال و اعتلای فرهنگی و تاریخی و ملی خود راه عزت و اقتدار در جهان معاصر را طی کرده و بتوانند نقش مؤثر و مثبت خود را نیز در مناسبات جهانی ایفا نمایند.(صائم،۸۷:۱۳۷۶)

۲-۵ آموزه های دینی وشهروندی

آموزه های دینی، مجموعه ای از اعتقادها و اصول اسلامی، آداب و رسوم، اخلاق وارزش ها و قوانینی است که از وحی سرچشمه گرفته است. هدف در فرهنگ اسلامی رشد و شکوفایی جامعه بشری و رسیدن آن به کمال می باشد. برای رسیدن به این منظور ابتدا باید هر فرد به اصلاح خود بپردازد. بر این اساس، آموزه های دینی با توجه به موضوع تقویت رفتارهای مفید کارکنان به عنوان عاملی مهم در افزایش بهره وری، راه رسیدن به آن و نیز تعالی روحی را تزکیه نفس عنوان می نماید. در چارچوب ارزشی مبتنی بر فرهنگ هر ملت، می توان رابطه میان مفروضه ها واعتقادها، ادراک ها و عواطف و رفتار را مورد مداقه قرار داد و با تعمیم مدل حاصل از این بررسی، موقعیت های فرهنگی گوناگون و روابط متقابل آنها را شناسایی کرد. اعتقادات آدمی زیر بنای همه مشاهدات، اندیشه ها و تجربیات وی به شمار میرود و در کارکردهای روزانه او حایز اهمیت فوقالعاده است. آدمی در رفع نیازهای خود از طریق پیمایش محیط

و در کسب آنچه در مسیر کمال بدان نیاز دارد، با اتکا به اعتقادها بی شمار خود درباره جهان عمل میکند. کیفیت اعتقادات تحت تأثیر ماهیت موارد ذیل قرار دارد: رابطه با محیط، توجه به زمان، ماهیت فرد، توجه به مسئولیت، توجه به فعالیت، مفهوم فضا (رضاییان، ۱۳۸۲ ، ص ۹۰)

این مفاهیم همان اصول مورد توجه در تحقیق کلاکهان و استرادبک میباشد که اساس اعتقادات اسلامی مربوط به فرهنگ بومی جامعه ایرانی میباشد. در این نگرش،ارزش هر عمل به نیت آن بستگی دارد.در واقع اگر نیت هر عمل الهی و خالص باشد،ارزش دارد وگرنه فاقد ارزش و گاهی ضد ارزش تلقی میشود. نیت انسان برگرفته ازهدف غایی اوست که منطبق بر باورها، ملکات و اعتقادات نفسانی شخص است که این خود مستحق پاداش و عقوبت است. حتی اگر به نتیجه یا عمل منتهی نشود(رضاییان،۱۳۸۲:۹۲  )

ویژگیهای عمل بر مبنای نیت در اسلام به شرح زیر می باشد:

۱)مدیریت بر مبنای هدف و نتیجه مادی و معنوی با اولویت نتایج اخروی

۲) برنامه ریزی کوتاه مدت در راستای برنامه ریزی بلندمدت و رعایت اصل آخر ت

۳)تعقل ارزشی و ابزاری در تصمیمگیری؛

۴) ارائه پاداش بر مبنای تلاش و عملکرد؛

۵)در نظر گرفتن کار و منصب سازمانی بهمثابه وسیله عمل برای انجام تکلیف وامانت الهی؛

۶) توجه به نیازهای معنوی و نیازهای طبیعی

ابعاد مورد توجه در آموزه های دینی عبارت است:

– ابعاد اعتقادی: شامل اعتقادهای مربوط به اصول و فروع دین؛

– ابعاد رفتاری: شامل التزام به فروع دین، شرکت در مناسک، شعائر دینی و رعایت احکام شرعی؛

– ابعاد سیاسی: شامل اعتقاد به کفایت دین در اداره امور اجتماعی، احساس غرور ورضایت از مسلمان بودن، حمایت از مسلمانان و مظلومان جهان؛

ابعاد تاریخی: آگاهی از حوادث و شخصیتهای تاریخی اسلام به ویژه سیره پیامبر و اهل بیت، تعلق خاطر و احساس مثبت و منفی نسبت به حوادث و وقایع ، تاریخ اسلام (کارگروه تدوین شاخصهای فرهنگی شورای عالی انقلاب فرهنگی،۱۳۸۹:۱۷)

این چهار بعد در سطوح مختلف آموزه های دینی پراکنده بوده و با توجه به سطح مطالعاتی مورد توجه در این پژوهش، ایجاد هماهنگی بین آنها و مفاهیم سازمانی دشوار است. در بین این ابعاد، دو بعد اعتقادی و رفتاری ارتباط تنگاتنگی با مفاهیم سازمانی دارند ،که پس از بررسی و تأیید توسط خبرگان به عنوان مفاهیم اصلی مورد پژوهش در شناسایی ابعاد فرهنگ اسلامی که با پیشینه معنوی و الهی خود راه سعادت و نجات بشر را معرفی میکند با الگوی کلاکهان و استرادبک تلفیق گردید. درواقع بر این اساس اعتقادهای اسلامی در قالب ابعاد شش گانه تحقیق کلاکهان و استرادبک بیان و مورد بررسی قرار گرفت.

۱-رابطه با محیط: در اعتقادهای اسلامی، خداوند قادر مطلق و مظهر همه پاکی ها است. بر این اساس هر اتفاق که در دنیا روی میدهد با خواست و اراده او م یباشد.

هیچ برگی از » و نیز « خداوند به هر چیزی تواناست » : چنان که در قرآن کریم می فرماید سوره انعام،  درخت نمی افتد جز آنکه او آگاه است و به اراده اوست».همچنین خداوند را حکیم مطلق است و تمام کارها از روی حکمت و به نفع انسان شکل می گیرد.

اما این موضوع هیچ گاه اراده انسان را منکر نمیشود. بلکه تأکید میکند که انسان خود راه هیچ اجباری در دین نیست، راه » : زندگی را انتخاب میکند. بر این اساس می فرمایند:

سوره بقره، آیه (۲۵۶)که دلالت بر اراده و اختیار انسان دارد  « هدایت از گمراهی جداست.

خداوند سرنوشت هیچ قومی را تا وقتی خودشان نخواهند تغییر نمیدهد  و نیز

سوره جاثیه،« خداوند آسمان و زمین را در تسخیر انسان آورده است »( رعد، آیه ۱۱ )

همه این آیات دلالت بر این دارد که انسان در سرنوشت خود سهیم بوده و خودسرنوشتش را می سازد. این دیدگاه کاملاً متعادل بوده و در آن ظرافت خاصی وجود دارد،امام صادق می فرماید: نه جبر است نه اختیار بلکه امری بین این دو (شیخ صدوق،باب۵۹،حدیث۸)

۲-توجه به زمان: در فرهنگ اسلامی و قرآن هم به گذشته توجه میشود و با عبارت سوره حشر، آیه۲ انسان را به تأمل در گذشته فرا میخواند و هم به حال توجه دارد و هم آینده را مدام مدنظر قرار داده و سرنوشت را به میخواند و هم به حال توجه دارد و هم آینده را مدام مدنظر قرار داده و سرنوشت را به

انسان گوشزد می کند.« پس عبرت بگیرید ای صاحبان چشم»

دیدگاه اسلام، زمان یعنی عمر، بالاترین نعمت دنیوی بوده و هر لحظه از آن ارزشی فوق تصور بشری دارد. زیرا اسلام معتقد است که میدان عمل فقط در دنیا باز است و بعد از مرگ دیگر همهی فرصتها از انسان گرفته میشود و این عمر محدود دنیوی سرنوشت عمر بینهایت اخروی را تعیین میکند. پس از دیدگاه اسلام هر ثانیه از عمر بشربینهایت ارزش دارد. امام علی بر خلاف فرهنگ عامه که عمر انسان ها را با سال می سنجند، عمر انسان را با تعداد  نفسهای او می سنجند و این، حساسیت عمر انسانی و  سرمایه زندگی او را نشان می دهد. ایشان می فرمایند :عمر تو، شماره نفس های توست.

۳-ماهیت فرد: از دیدگاه فرهنگ اسلامی انسان اشرف مخلو قها بوده و جایگاهی بس بلند مرتبه دارد و این به واسطه روحی است که خداوند آن را به خود نسبت داده است. «من از روح خود در تو دمیدم»

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...