دانلود پایان نامه حقوق در مورد رابطه تجارت و اخلاق |
دیدگاه مخالف ارتباط تجارت و اخلاق
در میان عوامل مؤثر بر موفقیت تجارت، گاه از اخلاق حرفهای تجارت نیز سخن به میان میآید. این ادعا به گونهای متناقض نما است؛ زیرا ماهیت سودگرایانه کسب و کار تجاری، به ظاهر تناسبی با مباحث اخلاقی ندارد. بر اساس دیدگاههای سنتی در اقتصاد، تجارت و اخلاق دو گونه فضیلت متفاوت را ترویج میکنند. تجارت کسب سود و منفعت را دنبال میکند؛ در حالی که اخلاق به دنبال کسب فضیلت است. این دو هدف متفاوت، موجب تمایز این دو از یکدیگر میشود. از اینرو، نمیتوان از تاجر انتظار داشت در حوزه کسب و کار به دنبال اخلاق باشد. وی بنا بر نوع کار خود، میباید در پی کسب سود و منفعت باشد و این امر قابل جمع شدن با توصیههای اخلاقی نیست .
در نگرش اقتصادی، افراد با هدف کسب سود وارد بازار تولید و همچنین مبادله کالاها و خدمات میشوند. این انگیزه سودجویی به منزله موتور محرک اقتصاد باعث میشود تا افراد حداکثر تلاش خود را برای کسب منفعت مبذول دارند. نتیجه تلاش تکتک افراد برای کسب سود، تأمین منافع جامعه است؛ ثمرهای که آن را به طور معمول به دست نامرئی بازار نسبت میدهند. بر اساس این منطق، وجود رقابت میان دستاندرکاران فعالیتهای اقتصادی میتواند موجب شود تا افراد به گونهای به رعایت اخلاق کسب و کار مجبور شوند. برای نمونه، اگر دست اندرکاران اقتصادی، کالایی نامرغوب تولید کنند، دست نامرئی بازار آنها را از چرخه رقابت در بازار حذف میکند.این دیدگاه به طور معمول به بزرگانی چون آدام اسمیت نسبت داده میشود. فراز معروفی از کتاب ثروت و مللاو عمدتاً به منزله شاهدی بر عدم دخالت اخلاق در تجارت و کسب و کار ذکر میشود. به نظر اسمیت، به دلیل خیرخواهی قصاب و یا نانوا غذای خود را از آنها مطالبه نمیکنیم، بلکه این انتظار ناشی از توجه آنها به منافع خود است.
دیدگاه موافق ارتباط تجارت و اخلاق
در مقابل، برخی با رد این پیشداوری معتقدند تجارت توأم با اخلاق میتواند تاجران را در دستیابی به موفقیت در کسب و کار خود کمک رساند. این مهم میتواند با کسب اعتبار و شهرت در فضای کسب و کار و در نتیجه جلب اعتماد مشتریان صورت گیرد. گذشته از آنکه تجارت بدون اخلاق، همواره آسیبهای اجتماعی فراوانی را در بر داشته است و به طور مستقیم و یا غیرمستقیم حتی به خود تاجران و بازاریان آسیب میرساند. این دیدگاه به طور خاص در دههای اخیر طرفداران زیادی در میان متفکران علوم اجتماعی و همچنین افکار عمومی پیدا کرده است.
بر اساس دیدگاههای جدید اقتصادی، اخلاق و تجارت را نمیتوان و نباید از یکدیگر جدا کرد. از دیر باز اخلاق و تجارت رابطهای دیرینهای داشتهاند. اساساً تجارت بر پایه ملاحظات اخلاقی و لزوم فراهم کردن اسباب راحتی سایرین بنا شده است؛گذشته از آنکه دغدغههای بسیاری هم در میان تاجران و هم در میان مردم برای شکلگیری تجارتی اخلاقی وجود داشته و دارد.
در ادبیات اقتصادی نیز به جنبههای اجتماعی تجارت توجه شده است. برای مثال، نظریه مزیت مطلق آدام اسمیت و نظریه مزیت نسبی ریکاردو در حمایت از تجارت آزاد، بر منافع اجتماعی آن تأکید میکند.
سالامون در انتقاد از این نظریه بیان داشته است که سود را نمیتوان هدف غایی تجارت تلقی کرد. کسب سود تنها وسیلهای برای ساماندهی تجارت است. حتی در جایی که سود برای عدهای ابزار
امتیازخواهی شده است، باز هم هدف غایی نیست؛ بلکه عاملی برای کسب شأن و منزلت و ارضای میل به برنده شدن میباشد که هدف نهایی است.وان گهی جدا کردن اخلاق از تجارت میتواند فاجعهآفرین باشد. با نگاهی به تاریخ فعالیتهای اقتصادی بشر، میتوان این نکته را تأیید کرد، که ضعف اخلاق حرفهای در کسب و کار موجب بروز مشکلات بسیاری در جوامع بشری شده است. بروز مشکلات زیست محیطی در دنیای معاصر، بروز فجایع انسانی همانند حادثه بوپال هند، شکلگیری تجارتهای ضد اخلاقی (تجارت مواد مخدر، قاچاق انسان) و تخریب پیوسته محیط زیست، همه ناشی از نبود نظام اخلاقی در تجارت است.
جان گالبرایت، اقتصاددان برجسته، در تحلیل عواقب شکلگیری تجارت بدون اخلاق چنین میگوید: «زمانی که کسب سود هدف اصلی یک ملت میگردد، کاهش معنیداری در سطح زندگی بشریت به وجود میآید. اهداف اقتصادی قادر هستند که توجهات را از موضوعات حیاتی انسانی دور کنند و آزادی، هویت و خلاقیت ، در جامعهای که توسط شرکتهای بزرگ سودجو احاطه شده است از دست رفته است».
از طرف دیگر، گسترش اخلاق در فضای کسب و کار میتواند موجب رونق فعالیتهای تجاری شود. بنا بر تجارب موجود، غالبا شرکتهای وفادار به اخلاق حرفهای موفقتراند. گذشته از آنکه تقویت اخلاق در تجارت میتوان به آن مفهومی انسانی بخشیده، ریشه بسیاری از تعارضهای موجود را از بین ببرد.
بر اساس تعابیر فوق، اساسی ترین سوال ها در اخلاق تجارت آن است که::
آیا میتوان در سطح خرد قواعدی برای مبادله منصفانه و مسئولانه میان افراد طرح کرد و به عدالت مبادله ای دست یافت؟
آیا میتوان در بعد کلان سخن از قواعد فرهنگی و نهادی بازرگانی برای جهان تجاری زد؟
آیا بنگاهها و موسسات تجاری مسئولیتی اخلاقی در مورد کارکنان خود، مجاورین کارخانه و همچنین محیط زیست دارند؟
آیا میتوان برای بنگاهها مسئولیت اجتماعی در نظر گرفت؟
آیا نظام بازار آزاد ساز و کاری منصفانه و مناسب ترین شیوه در توزیع کالاها و خدمات در سراسر جامعه است؟
آیا در نظام بازار آزاد، به افراد درمانده و مستاصل توجهی میشود؟ دولت چه نقشی در کاستن از آسیبهای اخلاقی تجارت دارد؟
قلمرو اخلاق حرفه ای در تجارت
آنچه از آن به عنوان اخلاق تجارت یاد میشود مفهومی گستردهتر از مبادلات تجاری است و شامل فعالیتهای تولیدی و خدماتی صورت گرفته به منظور تولید و عرضه کالاها و خدمات به بازار مصرف نیز میشود.
همچنین با توجه به گسترش فعالیتهای تولیدی و خدماتی اقتصادی در قالب بنگاههای اقتصادی، بحث از اخلاق تجارت علاوه بر بررسی ملاحظات اخلاقی ناظر به رابطه میان فروشنده و خریدار، به جنبههای سازمانی اخلاق کسب و کار به ویژه در مورد جنبههای اخلاقی در رابطه میان نیروی انسانی فعال در یک بنگاه تولیدی و همچنین رابطه بنگاههای تولیدی و خدماتی با محیط انسانی و طبیعی پیرامون شان به خصوص محیط زیست نیز میشود.
تعریف اخلاق تجاری
.موضوع اخلاق ، تجارت و اقتصاد ، موضوع مطالعات زیادی بوده است ( پیت لیس ، ۲۰۰۲ و روشتون ، ۲۰۰۲) . در قرن بیست و یکم با توجه به جهانی شدن اقتصاد و به تبع آن گسترش بازارها ضرورت رعایت نکات اخلاقی در تجارت بیش از پیش افزایش یافته است در تجارت، همه اصول اخلاقی لازم الرعایه مبتنی بر قانون، مقررات یا دستورالعمل نیستند بلکه بازرگانان یا صاحبان حرفه به مرور زمان درک کردهاند اگر پارهای از اصول را رعایت نکنند شانسی برای نفوذ به بازار یا حتی ادامه فعالیت ندارند.
در چند دهه اخیر شکلگیری جنبش اخلاق کسب و کار و نهضت علمی اخلاق حرفه ای دیدگاههای دوگانه گرای اخلاق فردی و اجتماعی را به چالش کشیده است. بسیاری از متفکران اقتصادی به این نکته پی برده اند که بر خلاف تفکرات سنتی در اقتصاد، فشار قانون و همچنین دست نامرئی بازار نمیتواند از آسیبهای اخلاقی تجارت جلوگیری کند. در مقابل گسترش اخلاق کسب و کار میتواند با پر کردن خلاءهای قانونی به کارکرد بهتر تجارت کمک نماید
اخلاق تجاری، شاخه ای از اخلاق کاربردی (عملی) است که اصول اخلاقی و معنوی یا مسایل اخلاقی ناشی از آن را در محیط تجاری مورد بررسی قرار می دهد. حوزه تاثیرگذاری اخلاق تجاری بسیار وسیع است و گستردگی آن همه را در بر می گیرد. اخلاق تجاری هم به عنوان یک اصول هنجاری و هم به عنوان یک مجموعه اصول توصیفی مورد توجه قرار می گیرد. از یک تاجر جزء تا یک شرکت عظیم تجاری چند ملیتی، همه تابع یک سلسله قواعد اخلاقی هستند. این قواعد همه جانبه، حسن کارکرد، پیشگیری از بی نظمی و فعالیت اقتصادی – تجاری سالم و صحیح را در جامعه تضمین می کنند.
اخلاق تجارت شاخه ای از اخلاق است که به بررسی مسائل اخلاقی در محیط تجاری می پردازد. در حیطه تجارت لزوم پراختن به مسئله اخلاق به طریقی تجربی و به مرور زمان به اثبات رسیده است؛ به گونه ای که تجار دریافتند، عدم رعایت برخی اصول، شانس ورود به بازار و حتی ادامه فعالیت را از آن ها سلب خواهد کرد،
سطوح اخلاق تجاری
سول مون، سه سطح برای مباحث مطرح شده در اخلاق تجاری قایل است. او این سه سطح را با عناوین سطح کوچک، سطح بزرگ و سطح عمده یاد کرده است.
سطح کوچک، شامل مقرارتی است که برای مبادلات عادلانه میان اشخاص در نظر گرفته شده است.
سطح بزرگ، مربوط به مقررات فرهنگی و سازمانی برای انجام امور تجاری در سطح جامعه می شود.
سطح عمده، به واحد اصلی تجارت در دنیای امروز، یعنی شرکت های سهامی، می پردازد.
مهمترین اصول اخلاقی حاکم بر تجارت
مهمترین اصول اخلاقی که رعایت آنها در تجارت در سطح بینالملی پذیرفته شده است عبارتند از:
۱- صداقت (Honesty)
صداقت یا درستکاری یکی از خصایص والای انسانی است و در همه مراحل داد و ستد رعایت آن ضروری است. در تجارت، صداقت بدان معناست که شما هر کسی را که با او تعامل دارید، در جریان تمام امور قرار داده و اطلاعات کافی در مورد موضوع مورد بحث در اختیار او قرار می دهید. این امر نه تنها میتواند سطح انتظار طرف مقابل را در حد کاملاً مقبولی قرار دهد، بلکه شما نیز میتوانید با قاطعیت تصمیم بگیرید که آیا آماده ی انجام تجارت مورد نظر هستید یا نه.کتمان حقیقت یا ارائه اطلاعات نادرست درباره ویژگیهای کالا یا فریب دادن مشتری اقدامی ناپسند است و به تداوم فعالیتهای تجاری لطمه میزند.
۲- انصاف (Fairness)
بر پایه این اصل، هر تاجری باید منافع طرف مقابل یا شریک تجاری خود را عینا مانند منافع خود در نظر داشته باشد و از روش برنده- برنده پیروی کند.
۳- مسوولیتپذیری (Accountability)
بر پایه اصل مسوولیتپذیری، تجار باید کلیه اطلاعات مرتبط با کالا یا خدمات قابل ارائه یا نکاتی را که به نحوی در انجام معامله تجاری تاثیر میگذارند در اختیار طرف مقابل یا شریک تجاری آتی خود قرار دهند. اصل مسوولیتپذیری یا پاسخگو بودن با اصل صداقت رابطه تنگاتنگ دارد و در حقیقت مکمل آن است.
۴- حفظ اسرار تجاری (راز داری)
اسرار تجاری هر نوع اطلاعات ارزشمندی است که دارای ارزش مستقل اقتصادی باشد، بدون آن که در نزد عموم مورد شناسایی واقع شده باشد و یا اینکه به سختی قابل شناسایی و تعیین باشد. بازرگانان از لحاظ اخلاقی موظفند که اسرار مربوط به سفارشهای دریافتی یا قراردادهایی را که برای انجام معاملات تجاری با یکدیگر منعقد میکنند، حفظ کنند. اطلاعات مربوط به قراردادها، مذاکرات تجاری یا معاملاتی که صورت خواهد گرفت، جز اطلاعات شخصی است و افشای آنها میتواند مشکلات زیادی برای طرفین ایجاد نماید یا به نوسانات غیرعادی قیمتها در بازار منجر شود.
۵- پایبندی به تعهدات
پایبندی به تعهدات در چارچوب قراردادهای تجاری و عدم تخلف از مفاد آنها به عنوان یکی از اصول اخلاقی مهم در تجارت شناخته شده است گر چه در اغلب موارد قوانین و مقررات تجاری وظایف طرفین را در زمینه ایفای تعهدات مشخصی میکند اما در هر قراردادی به مواردی میتوان برخورد کرد که قانون در آن زمینه تکلیف مشخص برای تجار تعیین نکرده است و صرفا پایبند بودن به اصول اخلاقی میتواند انجام کامل معامله یا مفاد قرارداد را تضمین نماید.
رابطه تجارت، قانون و اخلاق
برخی از منتقدان اخلاق کسب و کار معتقدند قانون میتواند قلمرو فعالیتهای مجاز تجاری را مشخص کند و دیگر ضرورتی برای پرداختن به اخلاق نیست.
تفکیک میان قانون و اخلاق و همچنین اکتفا به قانون با مشکلات بسیاری از جمله ایجاد زمینه برای بروز بسیاری از بیعدالتیها در صحنه فعالیتهای تجاری روبهرو است. این نکته را میتوان با ذکر چند مثال تبیین کرد؛ فرض کنید در کشوری هیچ قانونی برای منع خرید و فروش کودکان وجود نداشته باشد. آیا میتوان به دلیل نبود قانون ادعا کنیم این کار اخلاقی است؟
مثالی عینیتر این که فرض کنید شرکتی اروپایی برای دفع زبالههای رادیو اکتیو با تشعشع زیاد، با این مشکل مواجه است که قانون اتحادیه اروپا به او اجازه دفن این مواد در اروپا را نمیدهد. آیا این شرکت برای حل مشکل میتواند زبالهها را در کشوری آسیایی که در آن قانونی مبنی بر ممنوعیت این کار وجود ندارد، تخلیه کند؟ آیا صرف نبود قانون، دلیلی بر اخلاقی بودن آن است؟ عملی که میتواند موجب بروز بیماریها و مرگ و میرهای گستردهای در آن کشور شود؟
به طور کلی، میتوان این پرسش را مطرح کرد که :
آیا میتوان مسئولیت فعالان در فضای کسب و کار را منحصر به وظایف قانونی آنها دانست؟
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1399-01-31] [ 04:07:00 ب.ظ ]
|