دانلود پایان نامه مدیریت : سیاستهای انگیزشی رفتار شهروندی سازمانی |
گزینش واستخدام :
برخی از محققان معتقدند افرادی که علائم شهروندی خوبی را در حوزه زندگی شخصی از خود بروز می دهندبه همان میزان تمایل دارند تا شهروندان سازمانی خوبی باشند بر این اساس سازمانها باید فرایندهای جذب و استخدام نیروی خود را طوری طراحی نمایند که افرادی با رفتار شهروندی خدمتی جذب سازمان شوند .
آموزش و توسعه :
سازمانها میتوانند با اجرای طرحهای آموزشی برای کارکنان فعلی سازمان به ایجاد رفتارهای شهروندی سازمانی مفید و سازنده بپردازند .استفاده از برنامههای آموزشی موجب تسهیل کمکهای بین فردی در میان کارکنان میشود البته برای توسعه مهارتهای کارکنان میتوان از برنامههای آموزش میانی و چرخش شغلی نیز استفاده کرد .
ارزیای عملکرد و جبران خدمت :
سازمانها میتوانند با ایجاد سیستمهای منطقی و منظم برای ارائه پاداش به کارکنان تا حد زیادی رفتار شهروندی سازمانی را تسهیل نمایند تحقیقات نشان داده است که افراد در کارهای که احتمال در یافت پاداش وجود دارد بیشتر مشارکت مینمایند به همین علت توجه به سیستمهای پاداش اقتضایی و موثر توسط سازمان در شکلدهی شهروندان خوب بسیار تاثیر گذار خواهد بود.
سیستمهای غیر رسمی :
برخی از روانشناسان معتقدند که فشارهای اجتماعی و هنجارهای گروهی غالبا تاثیر بیشتری نسبت به رویدادهای رسمی بر رفتار فردی در سازمان میگذارند به همین علت توسعه مکانیزمهای غیررسمی مانند فرهنگ مشارکتی، یک رکن اساسی و محوری برای تقویت رفتار شهروندی سازمانی در محیط کار است(سامبند و انگویی ۱۳۸۹).
رفتار شهروندی سازمانی در آموزهای دینی و اسلامی
رفتارهای که تحت عنوان رفتار شهروندی سازمانی ذکر میشود در آموزههای دینی و اسلامی ما تحت عناوین و اصطلاحاتی مشابه مانند انفاق، ایثار، جوانمردی، اخوت وبرادری، مهرورزی، یتیم نوازی، مردمنگری و دیگرخواهی در روابط اجتماعی و جامعه مورد تاکید بوده است که به طور مختصر به شرح این موضو عات میپردازیم
احسان و بخشش یکی از موضوعاتی است که در قرآن کریم مورد توجه قرار گرفته و به کلمه ایمان متصل شده است (( عبادت خدا کنید و به او شرک نیاورید و به پدر و مادر نیکی کنید و به خویشاوندان و همسایه دور و رفیق نزدیک و در راه مانده و مملوک خویشتن نیز همچنان، که خداوند گردنکشان خودپسند را دوست ندارد )) ( نساء ۳۶-۳۷)
در زمینه جوانمردی پیامبر اکرم می فرماید : (( لیس من المروه الربح علی الاخوان))[۱] ((از برادران سود بردن از مروت و جوانمردی به دور است )) منظور اینست که در جامعه مبتنی بر برابری و برادری هر کس نمیتواند به دنبال منافع خویش باشد و تصور کند که در پناه ان منافع دیگران نیز تامین میشود بلکه برادری زمانی معنی مییابد که هر کس به جای اندیشیدن به منافع شخصی خود به مصالح عامه بیندیشد .
در مورد مردمنگری و دیگر خواهی نیز آن حضرت میفرماید : (( ما کرهته لنفسک فاکره لغیرک و ما احببته لنفسک فاحببته لغیرک)) [۲]یعنی انچه را برای خود میپسندی برای دیگران نیز مپسند و آنچه برای خود می پسندی برای دیگران نیز ببپسند .
مهرورزی و دوستی با مردم نیز بارها مورد تاکید و توجه رسول خدا قرار گرفته به گونهای که آن حضرت بعد از ایمان مهمترین اساس و بنیاد عقل را تودد مردم می داند (( راس العقل بعد الایمان بالله التودد الی الناس و اصطناع المعروف الی کل بر و فاجر ))[۳] یعنی
اساس خرد پس از ایمان به خدا دوستی با مردم و نیکوکاری با افراد نیک و افراد ناشایست است .
در مورد برادری در دیدگاه آن حضرت انسانها همه با هم برادرند و باید چنین باشند و مهمتر اینکه هرکس آینه برادر خویش است (( ان احدکم مراه اخیه فاذا رای به اذی فلیمطه عنه))[۴] هر کسی از شما آینه برادر خویشید وقتی زحمتی یا ازاری به او میبینند باید آنرا از او دفع کنند. یاری رساندن برادران به یگدیگر و بوجود آمدن جامعه مبتنی بر رفتارهای کمک کننده و تعاون و همکاری در همه زمینهها از شرایط اولیه تحقق عدل در جامعه است پس دیگران در هر وضعیتی که هستند برادر تو هستند و تو نسبت به آنها مسئول هستی ولی باید بدانی حقوق برادری را چگونه ادانمایی چنانکه پیامبر اسلام فرمودهاند (( انصر اخاک ظالما او مظلوما ان یک ظالما فاردده عن ظلمه و ان یک مظلوما فانصره ))[۵] (حقیقی و میرزاده ۱۳۸۹).
۲-۲ بخش دوم: مدیریت دانش
مدیریت دانش را میتوان به عنوان روشی برای بهبود عملکرد، بهرهوری و رقابتپذیری، بهبود کارآمد کسب، تسهیم و استفاده از اطلاعات درون سازمان، ابزاری برای بهبود تصمیمگیری، طریقی برای بدست آوردن بهترین روشها، راهی برای کاهش هزینهها و روشی برای نوآورتر شدن سازمان تعریف نمود (منوریان، عسگری و آشنا ۱۳۸۶: ۳).
هالس (۲۰۰۱) مدیریت دانش را فرایندی میداند که سازمانها بواسطهی آن فرایند تبدیل داده به اطلاعات و اطلاعات به دانش را پیدا کرده و همچنین قادر خواهند بود دانش کسب شده را به گونهای موثر در تصمیمهای خود بکار گیرند.
میتوان گفت که موضع مدیریت دانش، پدیدههای اجتماعی هستند رایانه، فناوری اطلاعات و نظایر آینها تضمین کننده موفقیت مدیریت دانش نیستند. مدیریت دانش پایانناپذیر است، زیرا حرکت از داده به اطلاعات و از اطلاعات به دانش هیچگاه به پایان نمیرسد، کارکنان و مدیران سازمانی (محیط درونی) ارباب رجوع و سایر ذینفعان (محیط بیرونی) در قلمرو مدیریت دانش قرار میگیرند (ابطحی و صلواتی ۱۳۸۵: ۳۵-۳۴).
چرخه مدیریت دانش
ایجاد دانش: ایجاد دانش شامل فعالیتهایی است که به تغییر شکل و ترکیب مجدد قطعات موجود دانش، محدود کردن کاستیها، تقویت تحقیقها و توسعه قابلیتها، پویش و کنترل محیطهای بیرون از سازمان میپردازد (بت ۲۰۰۱، به نقل از پالانیسامی ۲۰۰۸).
نوناکا و تاکوچی (۱۹۹۵) معتقدند دانش انسان به واسطه کارکرد مشترک بین دانش ضمنی و دانش صریح خلق و توسعه مییابد، بدین ترتیب آنها چهار شیوه اجتماعیسازی، برون سازمانی، تلفیق و درون سازمانی را برای خلق دانش در سازمان بیان کردند.
ذخیره دانش: در حالی که افراد دانش را خلق میکنند و آن را یاد میگیرند، ممکن است آن را فراموش کنند، حتی چگونگی خلق دانش یا چگونگی کسب آن را از یاد ببرند. بنابراین حافظه (سازمانی یا فردی) نیازمند ذخیره، سازماندهی و بازیابی دانش افراد است.
حافظه سازمانی بدین صورت تعریف میگردد: وسیلهای که از طریق آن دانش،تجربیات گذشته و رخدادهایی که بر فعالیتهای کنونی تاثیر میگذاردند، ذخیره میگردند (استین و واس ۱۹۹۵؛ به نقل از پالانیسامی ۲۰۰۸). حافظه سازمانی اشکل مختلفی از دانش مستندات مکتوب، پایگاه دادهها و ددنش انسانی کدگذاری شده در شکل سیستمهای خبره، مستندات فرایندها و رویههای سازمانی است. حافظهی فردی مبتنی بر مشاهدات، تجربیات و فعالیتهای افراد است. بنابراین ذخیره دانش به دانش صریح و دانش ضمنی اشاره دارد که باید جذب و مستند شوند.
تسهیم دانش: کلیه فعالیتهای مربوط به انتقال یا توزیع دانش از یک فرد یا سازمان به فرد، گروه یا سازمان دیگر، فرایند انتشار یا تسهیم دانش نامیده میشود (لی ۲۰۰۱). در الگوهای سنتی، سازمانها و افراد اغلب تمایلی به انتقال و تسهیم دانشی که از آن برخوردار بودند را نداشته و بجای اینکه به دانش به عنوان یک سرمایه علمی نگاه کنند، آن را به عنوان منبع قدرت، اهرم نفوذ و ضامن استمرار شغل خود میپنداشته و تمایلی به تسهیم آن با دیگران نداشتند. سازمانی که از تسهیم اطلاعات و خلق دانش در میان اعضایش حمایت میکند، بیشتر میتواند فرایندهای موثر و کارآمدی را تعریف کند و عملکرد سازمانی خود را بهبود بخشد (لوین ۲۰۰۱؛ نقل از پالانیسامی ۲۰۰۸). در سازمانی که از فرهنگ تسهیم دانش برخوردار است، افراد ایدهها و بینشهای خود را با دیگران تسهیم میکنند، زیرا بجای اینکه مجبور به این کار باشند، ان را یک فرایند طبیعی میدانند. بنابراین باید در بین اعضای سازمان این انگیزه را بوجود آورد که بدون ترس از دست دادن موقعیت خود به تسهیم دانش در سازمان بپردازند (وانگ و احمد ۲۰۰۴؛ به نقل از اچ سیر ۲۰۰۷).
کاربرد دانش: دانش به خودی خود ارزشمند نیست، آن زمان ارزشمند خواهد بود که بکار گرفته شود (هالس ۲۰۰۱، به نقل از پالانیسامی ۲۰۰۸). تمامی سعی مدیریت دانش بر آنست تا اطمینان حاصل کند که آیا دانش موجود سازمان بطور مفید در جهت منفعت آن بکار برده میشود یا خیر. در اینجا باید موانعی که بر سر راه استفاده مفید از دانش موجود دارند، شناسایی و رفع شوند تا بتوان اطمینان حاصل کرد که مهارتهای ارزشمند و دارایی دانش کاملا مورد بهرهبرداری قرار میگیرند.
تعاریف و مفهوم تسهیم دانش
تسهیم دانش انتشار داوطلبانه مهارتها و تجربیات اکتسابی به سایر افراد است (لا و وان گاری ۲۰۰۸). به بیان دیگر تسهیم دانش به عنوان اقدامی تعریف میشود که افراد طی آن اطلاعات مربوط را میان دیگران منتشر میکنند (بارتل و سرایواستاوا ۲۰۰۲).
تسهیم دانش توسط مک درمت (۱۹۹۹) بدین صورت تشریح شده که وقتی که میگوییم فردی دانش خود را تسهیم میکند، به این معنی است که آن فرد، فرد دیگری را با بهره گرفتن از دانش، بینش و افکار خود راهنمایی میکند تا او را کمک کند که موقعیت خود را بهتر ببیند.. بعلاوه فردی که دانش خود را تسهیم میکند، ایدهآل این است و باید از هدف دانش تسهیم شده و کاربرد آن و همچنین از نیازها و شکافهای اطلاعاتی فرد گیرنده دانش اطلاع داشته باشد. این بیانگر این نکته است که همه کارکنان نیاز به تسهیم دانش خود ندارند، زیرا ممکن است دانش آنان بکار گرفته نشود و یا از آن استفاده مجدد نشود، به عبارت دیگر تسهیم دانش زمانی مفید خواهد بود که همه کارکنان نیاز به تسهیم دانش خود ندارند، زیرا ممکن است دانش آنان یکار گرفته نشود و یا از آن استفاده مجدد نشود، به عبارت دیگر، تسهیم دانش زمانی مفید خواهد بود که همه کارکنان در کار خود به آن نیاز داشته باشند و یا حداقل بیشتر دانشی را که دریافت میکنند بکار گیرند. نقش تسهیم دانش در مدیریت دانش آنقدر مهم است که بعضی از نویسندگان اظهار میدارند که: ” وجود مدیریت دانش برای پشتیبانی تسهیم دانش است” (دون پورت و پرسک ۱۹۹۸). تسهیم دانش موجب کاهش هزینهها، بهبود عملکردها، بهبود ارائه خدمات به مشتریان، کاهش زمان توسعه محصولات جدید، کاهش زمان تاخیر در تحویل کالاها به مشتریان، و در نهایت کاهش هزینه دسترسی به انواع ارزشمند دانش در داخل سازمان میشود (آلوی و لیدنر ۲۰۰۱).
عوامل موثر بر تسهیم دانش در سازمان
عوامل متعددی بر فرایند تسهیم دانش در سازمان تاثیر گذارند. این عوامل را میتوان در چهار دسته کلی عوامل انسانی، عوامل فرهنگی، عوامل ساختاری و عوامل فنی و تکنولوژیکی طبقهبندی کرد.
عوامل انسانی موثر بر تسهیم دانش
تسهیم دانش انتشار داوطلبانه مهارتها و تجارب اکتسابی به سایر بخشهای سازمان است. با اینکه دانش در سه سطح فردی، گروهی و سازمانی موجود است، تسهیم دانش در سطح فردی برای سازمان مهمتر است چرا که دانش سازمانی بر پایه دانش افراد شکل میگیرد. دانش فردی اگر قابل دسترس و استفاده توسط افراد دیگر نباشد تاثیری بر سازمان نخواهد داشت (لو و نگی ۲۰۰۸).
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1399-01-31] [ 03:05:00 ق.ظ ]
|