تاسیس حقوقی آزادی مشروط یک نهاد غربی است و سابقه­ آن­را می­توان در “برگه خروج یا ترک” زندان­های انگلستان جستجو کرد که از طریق حقوق فرانسه وارد نظام قانونگذاری ایران شده است. پذیرش  آن در حقوق کیفری کشورها تحت تاثیر عقاید مکتب تحققی و دفاع اجتماعی نوین بوده است.[۱]
آزادی مشروط عبارت است از آزاد ساختن زندانی از زندان تحت شرایطی، قبل از آن­که تمام مدت مجازات خود را سپری کرده باشد. برای آزادی مشروط مزایایی نظیر نظارت و مراقبت موثر و سوق­دهی به سمت بازپروری در مدت آزادی مشروط از یک طرف و کاهش تورم زندانیان، توانمند سازی شخص به بازیابی موقعیت شغلی کارکنان زندان که در راستای اعمال تبعیض می ­تواند متصور باشد، قایل هستند.[۲]

ماهیت آزادی مشروط و حق یا امتیاز بودن آن، گاه به نحوه و میزان استفاده از آن مرتبط دانسته شده است. نگاهی به مقررات فعلی در خصوص آزادی مشروط زندانیان نشان می­دهد که آزادی مشروط به عنوان یک ارفاق و امتیاز برای زندانیان حائز شرایط درنظر گرفته شده است.[۳] لکن اقتضای سیاست جنایی حاکم و تفاوت دیدگاه­ها سبب شده که برخی نهاد آزادی مشروط را با رعایت پاره­ای مقررات قانونی یا آیین­نامه­ای، به صورت حقی برای محکوم زندانی تلقی کنند.[۴]

 

از مبانی توجیه اعطای آزادی مشروط می­توان به این مورد اشاره کرد که هدف از اجرا و اعمال مجازات انتقام­جویی نیست، بلکه هدف اصلاح و بازسازگارکردن فرد با اجتماع است. اصلاح و بازسازگاری بزهکاران از اصول اساسی سیاست جنایی کشور است که در بند ۵ اصل ۱۵۶ قانون اساسی پیش ­بینی شده است و این همان هدف اصل فردی­کردن مجازات می­باشد که در راستای تفرید مجازات قصد نیل به اهداف مذکور را داریم. بنابراین چنا­ن­چه نشانه­ های اصلاح و بهبودی رفتار در فرد آشکار گردد، نگه­داری او در زندان بی­فایده است و مبنای آزادی مشروط نیز این است که امکان اصلاح محکوم سریع­تر از تصور و پیش بینی قاضی اتفاق افتاده و ادامه حبس او را بیهوده می­سازد .[۵]

 

آزادی مشروط یک ارفاق و اعطای فرصت دوباره به محکوم­علیه است تا بتواند خود را با معیارهای مورد قبول افراد جامعه منطبق نماید. همچنین این نهاد روشی برای مبارزه با تکرار جرم محسوب می­شود. به نظر می­رسد می­توان زندانیان را در مدت کوتاه آزادی مشروط، تحت مراقبت و کنترل موثر قرار داده و از این طریق از بازگشت مجدد آنان به سوی تکرار جرم جلوگیری کرد. با ذکر مقدمه فوق به شرایط و آثار قانونی اعطای آزادی مشروط به صورت مختصر می­پردازیم.

بند نخست: شرایط اعطای آزادی مشروط

به موجب ماده ۵۸ قانون مجازات اسلامی۹۲، استفاده از نظام آزادی مشروط تنها در محکومیت­های حبس تعزیری امکان­پذیر است. بنابراین شامل حبس­های ناشی از حدود که از نظر شرعی معین و غیرقابل تغییرند، نمی­ شود[۶]. همچنین این نهاد شامل سایر مجازات­های تعزیری از قبیل شلاق و جزای­نقدی نیز نمی­ شود. در ادامه به شرایط اعطای آزادی مشروط به اختصار می­پردازیم.

الف: گذراندن مدتی از حبس

بر خلاف تعلیق اجرای مجازات، در تمام قوانین مربوط به آزادی مشروط گذارندن بخشی از مدت مجازات حبس برای اعطای آزادی مشروط ضروری می­باشد. مطابق ماده ۵۸ قانون مجازات اسلامی۹۲،

 

در مورد محکومیت به حبس تعزیری، دادگاه صادرکننده حکم می ­تواند در مورد محکومان به حبس بیش از ده سال پس از تحمل نصف، و در سایر موارد پس از تحمل یک­سوم مدت مجازات… با رعایت شرایط زیر حکم به آزادی مشروط را صادرکند….

مدت تحمل حبس جهت اعطای آزادی مشروط در قانون سابق در خصوص همه جرایم نصف مجازات بود و در قانون مجازات عمومی۵۲ نیز محکوم­علیه بایستی دوسوم از محکومیت خود را تحمل می­کرد تا در صورت احراز شرایط مقرر، مشمول آزای مشروط می­شد. این کاهش مدت تحمل محکومیت حبس نشان­دهنده تمایل مقنن و سیاست جنایی کشور به عدم اجرای کامل مجازات حبس و آزادی مشروط بزهکار جهت اصلاح و بازپروی هر چه بیشتر مجرمین است.

البته شرط گذراندن مدتی از حبس خود مخالفانی نیز دارد؛ عده­ای از حقوقدانان لزوم گذراندن بخشی از مجازات حبس را غیرضروری می­دانند، زیرا معتقدند اصولاً تعیین مدت برای آزادی مشروط موجه نیست. دلیل آن­را نیز این­گونه عنوان می­ کنند که چون اصلاح مجرم ممکن است خیلی زودتر از مهلت قانونی صورت گیرد، و حتی امکان دارد که بین ارتکاب جرم و اصلاح مجرم فاصله زمانی وجود نداشته باشد؛ در این­صورت هیچ فلسفه­ای ادامه­ی بازداشت مجرم را توجیه نمی­کند.[۷] هرچند عدم الزام قانونگذار به تحمل بخشی از حبس جهت صدور حکم آزادی مشروط، این نهاد را با سایر نهادها مانند تعلیق اجرای مجازات خلط می­ کند و موجب عدم تامین سایر اهداف مجازات­ها می­شود و ضرورت ضابطه­مندی اختیارات قاضی در اعطای هرگونه ارفاق قانونی را نقض می­ کند، لکن صدور نسخه­ای واحد برای محکومان و ضرورت تحمل یک­سوم یا نصف مدت حبس جهت اعطای آزادی مشروط، غیرمنطقی و غیرمنصفانه به نظر می­رسد و با اهداف اصل فردی سازی مجازات نیز در تعارض است.

موضوع اعطای آزادی مشروط  به محکومان حبس ابد موضوعی است که همچنان علی­رغم تصویب قانون جدید دارای ابهام می­باشد و متاسفانه قانون جدید مجازات اسلامی در خصوص آن تعیین تکلیف و رفع ابهام نکرده است. لذا عده­ای از حقوقدانان معتقدند مقید نبودن حبس ابد به مدت و عدم امکان تحقق شرط گذراندن نیمی از محکومیت، باعث خروج حبس ابد از شمول مقررات راجع به آزادی مشروط می­شود.[۸]

برخی دیگر با اعتقاد به منسوخ­نبودن تبصره یک ماده واحده قانون راجع به آزادی مشروط زندانیان مصوب ۲۳/۱۲/۱۳۳۷ که استفاده محکومان به حبس دائم از آزادی مشروط را پس از گذراندن دوازده سال حبس، امکان­پذیر دانسته، به جواز اعطای آزادی مشروط در حبس ابد، با سپری شدن دوازده سال از حبس اظهارنظر نموده ­اند.[۹]

به نظر می­رسد باتوجه به تصویب قوانین مختلف جزایی پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تعیین تکلیف در خصوص آزادی مشروط در قوانین مذکور، ماده­واحده مذکور، منسوخ شده است و قابلیت استناد ندارد. لیکن اعطای آزادی مشروط به محکومان حبس ابد با فلسفه­ی مجازات و نهاد آزادی مشروط سازگارتراست و به نفع محکومان بوده و نیز اهداف اصل فردی کردن مجازات را بیشتر تامین می­ کند. لذا شایسته بود مقنن در قانون مجازات اسلامی ۹۲، با پذیرش امکان اعطای آزادی مشروط به محکومان به حبس­ابد، شرایط خاص آن­را تصریح نموده و به تردید­های موجود خاتمه دهد.

ب: حسن اخلاق و رفتار

مطابق بند الف ماده ۵۸، یکی از شرایط اعطای آزادی مشروط، این است که محکوم در مدت اجرای مجازات همواره از خود حسن اخلاق و رفتار نشان دهد. این شرط علاوه براین که نشان­دهنده اصلاح و تنبه مرتکب از انجام بزه می­باشد، وسیله­ای برای تشویق زندانیان به نشان­دادن رفتار نیکو در مدت حبس و رعایت نظم و انضباط در زندان نیز به شمار می­رود.[۱۰] آزادی مشروط زندانیان نقش بسزایی در سهولت کنترل رفتار زندانیان در داخل زندان دارد. چراکه زندانیان برای بهره­مندی از امتیاز آزادی مشروط مجبورند، به گونه­ای رفتار کنند که بتوانند رضایت کارکنان زندان را جلب کنند. به همین دلیل مدیران و کارکنان زندان و کانون­های اصلاح و تربیت، موافق اعطای هر چه بیشتر آزادی مشروط به زندانیان می­باشد.

نشان­دادن حسن اخلاق رفتار زندانی اماره صالح شدن مجرم است؛ اما خلاف آن­را می­توان احراز کرد. مانند جایی که حسن اخلاق به صورت تصنعی باشد.[۱۱] لذا هر چند پیش ­بینی این شرط باعث کنترل بهتر و آسان­تر زندانیان می­شود، لکن در بررسی و احراز شرایط مقرره، دادستان یا قاضی اجرای احکام که آزادی مشروط زندانی را به دادگاه پیشنهاد می­ دهند، بایستی این نکته را مدنظر داشته باشند که ارائه حسن اخلاق و رفتار از سوی زندانی، صرفاً جهت اعطای آزادی مشروط به وی و تصنعی نباشد.

ج: اطمینان از عدم ارتکاب جرم مجدد

یکی از شروط دیگر برای اعطای آزادی مشروط به محکوم، مطابق بند ب ماده ۵۸ این است که حالات و رفتار محکوم نشان دهد که پس از آزادی ، دیگر مرتکب جرمی نمی­ شود . دادگاه باید از اوضاع و احوال دریابد که محکوم­علیه پس از آزادی دیگر مرتکب جرم نخواهدشد . شاید بتوان یکی از قراین را همان حسن رفتار زندانی در مدت اجرای حکم فرض کرد . ولی این قرینه به دلایل مذکور در قسمت پیشین چندان اطمینان بخش نیست . احراز اینکه زندانی در آینده مرتکب جرمی نشود تا حدودی دشوار است ولی می­توان با توجه به نوع جرم کیفیت ارتکاب آن و عوامل دیگر این استنباط را احراز کرد. به عبارت دیگر اعطای آزادی مشروط به طور اساسی منوط به پیشرفت محکوم در مسیر بازسازگاری مجدد اجتماعی است و این امر مسئله تخصصی و نیازمند جلب نظر کارشناسان می­باشد.[۱۲]

بنابراین سنجش حالت خطرناک که از لحاظ جرم­شناسی بالینی متضمن ارزش­یابی ظرفیت جنایی بزهکار است، کاری دقیق و با جلب نظر کارشناس شدنی است؛ واگر نه ممکن است در این باره به قضاوتی نادرست رسید و جامعه را با خطر دیگری روبه­رو ساخت. کارشناسانی از رشته­های زیست­شناسی و روان­شناسی و جامعه­شناسی و مددکاران اجتماعی بایستی در خصوص ویژگی­ها و خصوصیات زندانی تحقیق نموده و پرونده شخصیت وی را تکمیل نمایند. همچنین در مورد این­که در صورت آزادی محکوم­علیه، مرتکب جرم مجدد خواهدشد یا خیر اظهارنظر نمایند. در نهایت این نظرات در اختیار دادستان و قاضی اجرای حکم جهت پیشنهاد آزادی مشروط و در دادگاه نیز در اختیار قاضی صادرکننده رأی قرارگیرد، تا آنان بتوانند براساس نظریات کارشناسی و تخصصی ، تصمیم گیری نماید.

د: جبران ضرر و زیان متضرر از جرم

شرط دیگر اعطای آزادی مشروط در بند پ ماده ۵۸ قانون مجازات اسلامی۹۲ به این­نحو بیان شده است که به تشخیص دادگاه محکوم تا آنجا که استطاعت دارد، ضرر و زیان مورد حکم یا مورد موافقت مدعی­خصوصی را بپردازد یا قراری برای پرداخت آن ترتیب دهد.

یکی از نشانه­ های اصلاح و تنبه مرتکب، بر دوش کشیدن مسئولیت جبران ضرر و زیانی است که در اثر عمل مجرمانه­ی او به بزه­ دیده وارد آمده است. در غیر این­صورت به صرف ادعای وی مبنی بر اصلاح و عدم ارتکاب مجدد جرم، نمی­توان اصلاح وتنبه وی را واقعی دانست.

دیوان­عالی­کشور در رأی شماره ۱۰/۲۳/۳/۱۳۶۲ دیه را از مصدایق ضرر و زیان و اخص از آن دانسته است. با توجه به رأی فوق، اداره حقوقی قوه­قضاییه در مورد پرداخت دیه برای استفاده از آزادی مشروط عنوان نموده مادام که محکوم­علیه دیه را پرداخت نکرده و یا ترتیب پرداخت آن­را نداده نمی­تواند از آزادی مشروط استفاده نماید. البته منظور از پرداخت ضرر و زیان مدعی­خصوصی یا دادن ترتیب برای پرداخت آن به منزله اخذ رضایت شاکی نیست . نکته دیگر این­که چنانچه دادخواست ضرر و زیان تقدیم نشده باشد و حکمی در این زمینه صادر نگردد، شرط پرداخت ضرر و زیان مورد حکم منتفی است و با وجود سایر شرایط اعطای آزادی مشروط بلامانع است.

۵: عدم استفاده از آزادی مشروط

شرط دیگر جهت اعطای آزادی مشروط به زندانی مطابق بند ت ماده ۵۸ قانون مجازات اسلامی۹۲ ، این است که محکوم پیش از آن از آزادی مشروط استفاده نکرده باشد.

قانون سابق شرط استفاده محکوم­علیه از آزادی مشروط را منوط کرده بود به اینکه شخص برای بار اول به حبس محکوم گردیده باشد. بنابراین فقدان سابقه محکومیت به حبس که یکی از شرایط اعطای آزادی مشروط بود حذف گردیده است. در نتیجه چنانچه محکوم دارای سوابق متعدد محکومیت به حبس باشد، در صورت عدم استفاده از آزادی مشروط در آن محکومیت­ها ، می ­تواند از امتیاز آزادی مشروط برخوردار گردد.

انقضای مواعد مذکور در قسمت الف و همچنین تحقق موارد مذکور در قسمت­های ب و ج پس از گزارش رئیس زندان محل به تایید قاضی اجرای احکام می­رسد. قاضی اجرای احکام موظف است مواعد مقرر و وضعیت زندانی را درباره تحقق شرایط مذکور بررسی و در صورت احراز آن، پیشنهاد آزادی مشروط را به دادگاه تقدیم نماید.[۱۳] در خصوص دادگاه صادرکننده حکم آزادی مشروط بین محاکم اختلاف­نظر ایجاد شده بود. عده­ای عقیده داشتند منظور، دادگاه صادرکننده حکم قطعی است و برخی دیگر معتقد بودند این دادگاه صرفاً دادگاه بدوی می­باشد و دادگاه تجدیدنظر هرچند دادگاه صادرکننده رأی قطعی باشد، صلاحیت صدور حکم آزادی مشروط را ندارد. این اختلاف موجب صدور رأی وحدت رویه هیات عمومی دیوان عالی کشور به شماره ۷۳۱ – ۲۸/۸/۱۳۹۲ گردید که به موجب آن دادگاه صالح، دادگاه صادرکننده حکم قطعی می­باشد.[۱۴]

بند دوم: آثار اعطای آزادی مشروط

دوره­ی آزادی مشروط یک دوره­ی آزمایشی است و مدت آن شامل بقیه مدت مجازات می­شود، لکن دادگاه می ­تواند مدت آن را تغییر دهد و در هر حال آزادی مشروط نمی­تواند کمتر از یک­سال و بیشتر از پنج­سال باشد، جز در مواردی که مدت باقی­مانده حبس کمتر از یک­سال باشد که در این­صورت مدت آزادی مشروط معادل بقیه مدت حبس است.[۱۵]

دادگاه می ­تواند ضمن تعیین مدت دوره آزمایشی آزادی مشروط وظایف و تکالیفی را برای محکوم­علیه مشخص کند که در طول این مدت آنها را اجرا کند.

دادگاه می ­تواند با توجه به اوضاع و احوال و نحوه­ی وقوع جرم و خصوصیات روانی و شخصیت محکوم، او را در مدت آزادی مشروط به اجرای دستورهای ذیل ملزم کند. دادگاه دستورهای مذکور و آثار عدم تبعیت از آن­ها و نیز آثار ارتکاب جرم جدید را در حکم قید و به محکوم تفهیم می­ کند.[۱۶]

این دستورات عبارتند از:

۱_ حرفه‌آموزی یا اشتغال به حرفه‌ای خاص،

۲_ اقامت یا عدم اقامت در مکان معین،

۳_ درمان بیماری یا ترک اعتیاد،

۴_ پرداخت نفقه افراد واجب‌النفقه،

۵_ خودداری از تصدی کلیه یا برخی از وسایل نقلیه موتوری،

۶_ خودداری از فعالیت حرفه‌ای مرتبط با جرم ارتکابی یا استفاده از وسایل مؤثر در آن،

٧_ خودداری از ارتباط و معاشرت با شرکاء یا معاونین جرم یا دیگر اشخاص از قبیل بزه‌دیده به تشخیص دادگاه،

٨_ گذراندن دوره یا دوره‌های خاص آموزش و یادگیری مهارتهای اساسی زندگی یا شرکت در دوره‌های تربیتی، اخلاقی، مذهبی، تحصیلی یا ورزشی.

چنانچه محکوم در مدت آزادی مشروط تکالیف خود را رعایت ننماید حکم آزادی مشروط وی پس گرفته می­شود. ضمانت اجرای عدم رعایت دستورات دادگاه فسخ آزادی مشروط است که در دو صورت واقع می شود: ۱-عدم پیروی از دستورات دادگاه ۲-محکومیت جدید

مطابق ماده ۶۱ قانون مجازات اسلامی ۹۲ در این خصوص هرگاه محکوم در مدت آزادی مشروط بدون عذر موجه از دستورهای دادگاه تبعیت نکند برای بار اول یک تا دو سال به مدت آزادی مشروط وی افزوده می­شود. در صورت تکرار یا ارتکاب یکی از جرایم عمدی موجب حد، قصاص، دیه یا تعزیر تا درجه هفت، علاوه بر مجازات جرم جدید مدت باقی­مانده محکومیت نیز به اجرا درمی­آید. در غیر این­صورت آزادی او قطعی می­شود.

همانگونه که از قسمت پایانی ماده ۶۰ قانون مذکور قابل استنباط است، آزادی مشروط مقدمه­ای است برای آزادی قطعی. چنان­چه محکوم­علیه در مدت دوره آزمایشی از دستورات و تکالیفی که دادگاه برای او تعیین کرده، پیروی نماید و مرتکب جرم جدیدی نشود، مدت آزمایشی وی پایان می­یابد و حکم آزادی وی دائمی خواهد شد.

آزادی دائمی محکوم­علیه به معنای اصلاح و تنبه کامل محکوم­علیه بوده و وی می ­تواند به آغوش جامعه مدنی بازگردد و در این اجتماع به نحو صحیح زندگی کند و فعالیت نماید و من­بعد مرتکب اعمال خلاف قانون نگردد. البته در خصوص پذیرش اجتماعی این­گونه افراد و سپردن مسئولیت و دادن شغل از سوی اجتماع، شاهد سخت­گیری­ها و مقاومت­هایی از سوی جامعه هستیم. این مشکل می ­تواند با مراقبت غیرمحسوس از وی و فرهنگ­سازی و نهادینه­کردن پذیرش این­گونه افراد در جامعه، برطرف گردد.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...