مقصود از نفع مادی نفعی است که بتواند یکی از نیازهای جسمی و فیزیکی شخص را مرتفع سازد. مقصود از نفع معنوی آن است که بتوان به کمک مالی یکی از نیازهای روحی و معنوی انسان را برطرف کرد. بنابراین تعریف اموال معنوی هیچ وقت مورد استفاده ی نیازهای روحی و معنوی اشخاص حقوقی قرار نمی گیرد. چون این اشخاص، اصولاً فاقد نیازهای روحی و معنوی هستند. به عنوان مثال مسکن، خوراکی ها، نوشیدنی ها و پوشاک برطرف کننده ی نیازهای مادی اشخاص هستند. اما یک کاست موسقی،. یک تابلوی نقاشی و عکس از تصاویر مختلف نیازهای روحی و عاطفی ما را برطرف می سازند. ذکر این نکته لازم است که اشخاص حقوقی هم ممکن است، مالک اموال باشند یا اصولاً تولید کننده ی اموالی باشند که آن اموال واجد منافع روحی و عاطفی هستند. مثل این که شرکتی سهامی در کار تولید نوار های موسقی فعالیّت داشته باشد.این شرکت مالک تولیدات خود است و می تواند، اموال خود را به دیگران بفروشد. یا این که در دفتر یک شرکت ممکن است تابلوهای نقاشی نصب شود در اینجا آن شرکت مالک آن تابلوها محسوب می شود ولی، نیازهای روحی و عاطفی کارکنان آن شرکت به کمک این اموال برطرف می شود. از آنچه گفته شد می توان نتیجه گرفت که بین مفهوم مالیّت و ملکیّت تفاوت وجود دارد. برای این که چیزی مال دانسته شود مجرد از این که کسی نسبت به آن حقی دارد یا خیر مالیّت آن تعریف می شود. در تعریف مالیّت چیزی، کافی است اشخاصی در جامعه بتوانند از آن نفعی عقلایی و مشروع ببرند. لذا ممکن است بعضی از اموال ملک شخصی باشند اما توسط آن شخص مستقیماً مورد استفاده قرار نگیرند. عموم تولیدکنندگان و فروشندگان اموالی را که در اختیار دارند، مستقیماً مورد استفاده قرار نمی دهند، بلکه با به فروش رساندن آن مال از بهای دریافتی استفاده می کنند و خریدار هم ممکن است خود او از منافع مال بهره ببرد یا او هم آن را به دیگری انتقال دهد.( حیاتی،۱۳۸۹، ۱۸-۱۷)

همان طور که با تعریف نفع مادی و معنوی آشنا شدید باید گفت که داده های رایانه ای هم مانند سایر اشیاء می تواند دارای نفع مادی یا معنوی باشد. مثلاً یک فرمولی که یک دانشمند هسته ای کشف نموده که در تولید برق می تواند توان تولید را افزایش دهد، این داده نفع مادی دارد چرا که افزایش تولید می تواند تعداد ساعت خاموشی را در برخی نقاط کشور کاهش دهد و مردم به راحتی کارهای خود که وابسته به برق است را انجام می دهند.

همین طور است در مورد داده های مربوط به طراحی یک بازی مفید کامپیوتری که اگر آن بازی بر اساس آن ساخته شود می تواند منافعی را به جامعه برساند که از آن جمله می توان به موارد زیر به عنوان برخی از آن ها اشاره نمود:

الف.خلاقیت بیشتر

طی تحقیقاتی که در دانشگاه ایالتی میشیگان در آمریکا، انجام شده است، نتایج این گونه نشان می دهند: کودکانی که به انجام بازی های کامپیوتری می پردازند، از خلاقیت بیشتری نسبت به سایرین برخوردار هستند. بازی های تعاملی که فرآیند ساخت و ساز را در خود جای می دهند، بی شک نقشی کلیدی در گسترش خلاقیت کاربران خود دارند. ( www.narenji.ir)

 

 

 

 

ب.تصحیح بینایی

محققین در دانشگاه ناتینگهام دریافته اند که بازی های کامپیوتری می توانند در درمان برخی مشکلات بینایی مؤثر باشند. تاثیری که این بازی ها در یک ساعت می گذراند، برابر با ۴۰۰ ساعت عملکرد یک چشم بند برای تصحیح بینایی است. ( www.narenji.ir)

ج.هماهنگی چشم و دست

البته قطعاً راه های دیگری نیز برای تقویت این هماهنگی وجود دارد، اما قبول کنید که هیچ کدام از آن ها به اندازه ی بازی کردن، سرگرم کننده نیست. ( www.narenji.ir)

 

د.تبدیل شدن به یک کارمند بهتر

دانشکده تجارت دانشگاه کلرادوی دنور دریافته است که استفاده از بازی های کامپیوتری در دوره های آموزشی شغلی می تواند کارمندانی تربیت کند که کارشان را بهتر انجام می دهند. این افراد نسبت به کارمندانی که کمتر از شیوه های تعاملی در آموزش استفاده کرده و بیشتر بر پایه ی شیوه های انفعالی و مطیع بودن آموزش می بینند، اطلاعات را برای مدت طولانی تری به خاطر می سپارند. در نهایت توجه داشته باشید که این تحقیقات بر روی انسان هایی که شبانه روز خود را پای بازی های کامپیوتری می گذرانند، انجام نشده است. برای هر موضوعی، مرز مشخصی وجود دارد. اگر شما نیز جزو کسانی هستید که از لحظات اصلی زندگی خود می زنید تا دقایق بیشتری با کنسول و یا کامپیوتر خود سر کنید، پس بهتر است در راهی که انتخاب کرده اید، تجدید نظر کنید. به هر ترتیب چیزی که مشخص است، یک یا دو ساعت بازی در روز، می تواند ضمن این که دقایق لذت بخشی را برای شما رقم بزند، فواید بسیاری را نیز به همراه خود، بیاورد. ( www.narenji.ir)

دیدید که این داده ها می توانند نفع مادی در بر داشته باشند و در مورد نفع معنوی هم   می توان گفت درست است که زیاد از حد پرداختن به بازی های رایانه ای مضر است ولی استفاده ی معقول از آن ها مفید است. از جمله ایجاد شادی در اعضای خانواده توسط این بازی ها از منافع معنوی آن ها است. پس داده ی مربوط به بازی رایانه ای(برنامه نویسی کامپیوتری آن) می تواند در صورت ساخت آن بازی بر اساس آن داده چنین نفعی را با خود به همراه بیاورد. این منافع در موارد اختراعاتی که تا آن زمان موجود نبوده اند بسیار قابل ملاحظه تر است چون این داده ها یا فرمول های رایانه ای موجب منافع نوینی برای جامعه می شوند.

۳٫نسبیّت نفع در داده های رایانه ای

در بحث منفعت این نکته روشن است که یک شیء نمی تواند برای همگان منفعت داشته باشد و ممکن است یک شیء برای برخی افراد منفعتی به همراه داشته باشد ولی برای برخی دیگر هیچ منفعتی نداشته باشد. ما این موضوع را در این قسمت بررسی می کنیم.

منظور از نسبیّت نفع آن است که این گونه نیست که هر مالی لزوماً برای همگان سودمند باشد. بلکه، از آنجا که نیازمندی های اشخاص گوناگون است، لذا، آنان بر اساس نیازی که دارند از منافع اموال بهره مند می شوند. چه بسا مالی در رابطه ی دو یا چند نفر دارای نفع عقلایی و مشروع باشد، اما در رابطه با دیگران فاقد چنین نفعی باشد. در این صورت، آن چیز صرفاً در رابطه با کسانی که می توانند از آن نفعی عقلایی و مشروع ببرند مال خواهد بود. به همین دلیل حقوقدانان می گویند مفهوم نفع و ارزش نسبی است نه مطلق. البته بسیاری از مصادیق اموال برای همگان سودمند است. مثلاً اموالی که دارای نفعی مادی هستند، از این قبیل اند. مانند مسکن، خوراک، پوشاک و… اما پاره ای از اموال هستند، صرفاً ممکن است برای عده ای محدود دارای ارزش و فایده باشد. به عنوان مثال، یک عکسی که یادگار خانوادگی است و یا لباس فرسوده ای که یکی از اجداد اشخاص معینی سابقاً آن را می پوشیده، این اشیاء به دلیل این که برای صاحبان عکس و یا نوادگان آن شخص ارزش معنوی دارد، می تواند مال محسوب شود. به همین دلیل اگر برای تصاحب آن بهایی پرداخت شود، غیر عقلایی نخواهد بود. چه بسا، این عکس و یا این لباس برای هیچ کس دیگری هیچ نفع عقلایی و مشروعی دربر نداشته باشد.(حیاتی، ۱۳۸۹، ۱۹-۱۸)

نسبیّت نفع در داده های رایانه ای نیز قابل تصور است و بهتر است بگوئیم موجود است؛ چون بر فرض مثال یک داده برای افراد خاصی با توجه به تخصص آن ها منفعت دارد. حال ممکن است گفته شود چنین کالایی فقط در رابطه ی اشخاصی که می توانند از آن منتفع شوند مال محسوب می شود که به عنوان نمونه در بالا ذکر کردیم و ممکن است گفته شود به صرف داشتن نفع عقلایی و مشروع آن کالا مال محسوب می شود حتی اگر این منفعت برای فرد یا گروهی از اشخاص باشد. در مورد داده ها اگر نظر اول را بپذیریم، باید بگوئیم که مثلاً در بحث سرقت کسی که توان سرقت رایانه ای را دارد، فردی است که تخصص رایانه ای دارد، زیرا مجرمین رایانه ای باید دارای تخصص باشند، اعم از این که این تخصص دانشگاهی یا در اثر یادگیری باشد و افراد عادی توان چنین کاری را ندارند. سارق داده ی رایانه ای احتمالاً آن داده ای را که می دزدد برایش نفع دارد یا این که آن داده را برای کسی می دزدد که برای او نفع را در بر دارد. در هر صورت در رابطه با او کالا دارای منفعت عقلایی و مشروع می باشد اگر نظر دوم را بپذیریم، کاملاً نفع دار بودن داده ها ی رایانه ای روشن و بدیهی است.

در نتیجه با توجه به گفته های این گفتار باید بگوئیم که داده های رایانه ای دارای وصف برآورده کردن نیازهای اشخاص یا به عبارت دیگر مفید بودن می باشند. این ویژگی یکی از ویژگی های بیان شده برای اموال می باشد، که نمی توان دارا بودن آن به تنهایی را موجب مال دانستن داده های رایانه ای قلمداد کرد، باید سایر ویژگی ها نیز بررسی شود و در نهایت دید که آیا این داده ها دارای ویژگی هایی که در کتب معتبر فقهی و حقوقی برای مال بودن یک شیء بیان شده است می باشند یا خیر. در صورتی که دارای آن ها باشند می توان اصطلاح  «مال» یا «مالیّت داشتن» را در مورد این داده ها به کار برد.

گفتار دوم: ویژگی منقول بودن در داده های رایانه ای

در اینجا ابتدا در مورد مال منقول و غیر منقول از کتب حقوقدانان و قوانین مواردی را بیان می کنیم وسپس این موارد را با داده های رایانه ای تطبیق می دهیم.

موضوع سرقت باید مال منقول باشد… مال موضوع سرقت باید قابلیت ربایش داشته باشد، بنابراین اموال غیر منقول به علت عدم امکان ربایش نمی توانند موضوع سرقت قرار گیرند. تعدیات و تصرفاتی که نسبت به اموال غیر منقول بر خلاف رضایت مالک یا متصرف آن ها واقع شود ممکن است از نظر حقوقی شامل عناوینی از قبیل غصب، تصرف عدوانی، مزاحمت یا ممانعت از حق گردد. بعضی از اموال به علت نصب در غیر منقول، در حکم غیر منقول تلقی می گردند. این قبیل اموال به محض جدا شدن از غیر منقول مال منقول محسوب می شوند و ممکن است موضوع سرقت قرار گیرند….. در حقوق جزا منظور از مال غیر منقول هر چیزی است که قابلیت جابجا شدن و ربودن را داشته باشد. بنابراین بر خلاف ماده ی ۱۷ق.م که طی آن ابزار و ادوات کشاورزی در شرایط خاصی در حکم غیر منقول تلقی می شوند، وسایل مزبور بدون توجه به احکام قانون مدنی می توانند موضوع سرقت قرار گیرند.(گلدوزیان،۱۳۹۱، ۴۴۹-۴۴۸)

در ماده ی ۱۹ق.م در تعریف مال منقول چنین آمده است: «اشیائی که نقل آن از محلی به محل دیگر ممکن باشد بدون این که به خود یا محل آن خرابی وارد آید منقول است»

برخی از حقوقدانان معتقدندکه:  مال قابل ربایش موضوع جرم سرقت است و تنها مال غیر منقول ذاتی را نمی‌توان به سرقت برد و گرنه آنچه در حقوق مدنی در حکم مال غیر منقولند (غیر منقول تبعی) قابل سرقت است. (حجتی،۱۳۸۴، ۴۰۶)

پس ضابطه ی اصلی در تشخیص مال غیر منقول، قابلیت و امکان حمل و نقل است. بدین ترتیب که، هرگاه مالی قابل حرکت دادن باشد، بی آن که برای عین یا محل آن خرابی به بار آید، آن را منقول می نامند. بر عکس، اگر مالی قابل نقل مکان نباشد یا اگر در عمل نیز نقل آن ممکن شود، این تغییر موجب ویرانی و خرابی عین یا محل مال گردد، آن را غیر منقول می گویند.(کاتوزیان،۱۳۸۶، ۲۷۰)

در مورد داده های رایانه ای باید گفت: این داده ها منقول هستند. چون با توجه به نظر حقوقدانان کشورمان و همچنین صراحت قانون مدنی مال منقول آن است که، بتوان آن را بدون ایجاد خسارت به شیء و محل آن جابجا کرد. وقتی داده های یک کامپیوتر به سرقت می رود ممکن است سارق تمام فایل داده ها را بردارد به نحوی که دیگر در آن کامپوتری موجود نباشد، روشن است که در اینجا داده ها جابجا(از کامپیوتر مالک به کامپیوتر سارق) شده اند. در این حالت نه داده ها صدمه می بینند و نه کامپیوتر مالک داده، پس بدون خسارت (به معنی فوق الذکر) منتقل شده اند و روشن است که باید پذیرفت داده ها از جمله اشیاء منقول اند. پس در هر صورت با توجه به قوانین موضوعه ی کشور و نظریات حقوقدانان در خصوص اموال منقول و غیر منقول، داده های رایانه ای منقول هستند.

گفتار سوم: ویژگی قابلیّت اختصاص در داده های رایانه ای

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...