پایان نامه ارشد حقوق: اصل حسن نیت در مذاکرات قراردادی |
![]() |
همان طور که در مباحث پیشین بررسی گردید اصل حسن نیت از اصول اساسی حاکم بر قراردادهای تجاری بینالملی است، نکته حائز اهمیت این است که حقوقدانان این اصل را به صورت مجزا از اصول حاکم بر مذاکرات قراردادی نیز دانسته و بدان موضوع به صورت امری علی حده پرداختهاند.
اصل حسن نیت حوزههای متنوعی از مناسبات طرفین قرارداد بینالمللی را در بر گرفته است، از جمله مذاکرات مقدماتی قرارداد، تشکیل و تفسیر قرارداد و اعمال ضمانت اجراهای آن.[۱] اصل مذاکره، انعقاد و اجرای قرارداد بر اساس حسن نیت و معامله منصفانه از چنان جایگاه و اهمیت رفیعی در تجارت بینالملل برخوردار است که طرفین نمیتوانند باتوافق قبلی این اصل را مستثنی بنمایند.از نتایج این اصل، اصل رفتار هماهنگ طرفین در قرارداد است، بدین معنا که یک طرف قرارداد نمیتواند ناهماهنگ با فهم و برداشتی عمل کند که خود باعث ایجاد آن در ذهن طرف دیگر شده و طرف مقابل با اتکا بر آن به طور معمول و متعارف عمل کرده است و هیچ طرفی حق ندارد با این گونه رفتارها به طرف دیگر خسارت وارد کند.[۲]
در کلیه مقررات تقید و پایبندی به موازین اصل حسن نیت شرطی اصلی است. زیرا در اثر آن اولا: امکان رسیدن به توافق بیشتر میشود و چنین موردی به بیان دیگر نوعی دادن امتیاز به طرف مقابل است، ثانیا: باعث ایجاد نرمش در روند مذاکرات جهت رسیدن به تفاهم میگردد.ازاین رو طرفین سعی می کنند پیشنهادات غیرمنطقی و غیرقابل پذیرش ارائه ندهند و ثالثا: در مواقعی که شرایط و وضعیت به نفع صرفا یک طرف است مانعی برای ادامه مذاکره به وجود نیاید، رابعا: حسن پایبندی به قواعد مذاکره را تقویت میبخشد. بطور مثال: اگر یکی از طرفین قاعده دادن امتیاز به طرف مقابل را مختل سازد متهم به نقض اصل حسن نیت میگردد.[۳]
مبحث دوم – راهبردهای حاکم بر مذاکرات قراردادی
گفتار اول – راهبرد مذاکره اصولی
مذاکره اصولی راهی است برای رسیدن به مذاکرهای که نه سخت است و نه ملایم. این روش، روشی است که بایستی در مورد موضوعات بر اساس شایستگی و قدر و اعتبار آنها تصمیم گرفت نه از طریق پای فشاری بر روی آنچه که هر یک از دو طرف اصرار بر انجام یا عدم انجام آن دارد. روش مذاکره اصولی بیانگر این نکته است که هر جا که امکان دارد به دنبال منافع متقابل باشید و هر جا که منافع شما در تضاد قرار میگیرد شما باید مصرا به دنبال آن باشید که نتیجه و حاصل مذاکره مبتنی بر
نوعی معیار و میزان منصفانه، مستقل از اراده و خواست هر یک از طرفین باشد.این روش از هیچ نوع حیله و نیرنگ و یا وضع و حالت به خصوصی بهره نمیگیرد.
مذاکره اصولی به شما نشان میدهد که چگونه آنچه را که استحقاق آن را دارید بدست آورید و در عین حال آراسته و محجوب و نجیب باشید. روش مذاکره اصولی به شما این توان را میدهد که جانب انصاف را رعایت کنید و در همین حال شما را در برابر کسانی که در صددند از منصف بودن شما بهره برداری کنند مصون و محفوظ میدارد.[۴]
در مذاکره اصولی طراحی راهبرد مذاکره از اهمیت بسزایی برخوردار میباشد و لازم است مذاکرهکننده قبل از شرکت در جلسات مذاکره، آن را مورد بررسی قراردهد. در غیر این صورت حضور وی در مذاکره حضوری انفعالی و متاثر از اقدامات و برنامه های طرف مقابل خواهد بود و قطعا در یک چنین وضعیتی یک مذاکرهکننده قادر نخواهد بود به قدر مطلوب از منافع طرف خود دفاع کند.
قدرت چانهزنی عامل اصلی نحوه طراحی نوع راهبرد مذاکره محسوب میگردد؛ زیرا هر طرف با ارزیابی دقیق از قدرت چانهزنی خود و طرف مقابل و با در نظر گرفتن سایر عوامل قادر خواهد بود که استراتژی مناسبی را اتخاذ کند.
برخی از نویسندگان تعیین میزان قدرت چانهزنی را مستلزم بررسی چهار عامل: تواناییها، ضعفها، فرصتها و خطرها[۵] دانسته اند. این عوامل با توجه به طرف مقابل می تواند متغیر باشد به عنوان نمونه ممکن است در مورد یک طرف مذاکره، نقطه ضعف عدم آشنایی کافی خریدار با محصول یا فروشنده و یا نیاز فوری وی به انجام معامله باشد.[۶] بنایراین، مذاکره موثر را این چنین تعریف مینمایند: مذاکره موثر در یک جمله عبارت است از کار کردن در کنار هم با گروه یا گروههای دیگر برای بدست آوردن نتایج موفقیت آمیز و سودمند مشترک.[۷]
همچنین موضوع قرارداد می تواند وضعیت این عوامل را نیز تغییر دهد به عنوان مثال عوامل چهارگانه فوق برای شرکت در یک قرارداد سرمایهگذاری مشترک می تواند با یک قرارداد تجاری برای همان شرکت متفاوت باشد. ارزیابی فرصتها نیز می تواند بر اساس شرایط بازار و خارج شدن رقبا از صحنه صورت گیرد. حضور رقبای جدی در بازار یکی از خطراتی است که می تواند در تعیین قدرت چانهزنی مذاکرهکننده تاثیر مستقیمی داشته باشد.[۸]
گفتار دوم – راهبرد برانگیختن یا ترغیب طرف دیگر
از راهبردهای مربوط به مذاکرات اصولی راهبرد برانگیختن[۹] یا ترغیب طرف دیگر میباشد که برای سرعت بخشیدن به حصول توافق به کار میرود. بدین طریق که یکی از طرفین پیشنهاد نهایی خود را که متضمن امتیازات ویژهای است ارائه میدهد و برخورداری از این امتیازات را به قبول فوری آنها مشروط می کند.این امتیازات میتوانند یک و یا چند عدد از امتیازات زیر باشند:
نصب مجانی ماشینآلات یا تاسیسات خریداری شده؛
تعمیر رایگان آنها؛
عدم افزایش قیمت محصولات تا یک سال بعد؛
کارآموزی رایگان یا تربیت متخصص برای طرف دیگر بدون دریافت هزینه.
اما نکتهای که باید به آن توجه داشت این است که باید موافقت فوری طرف مقابل را با معامله پیشنهادی درخواست نماید.(بدیهی است که تاخیر در قبول این درخواست مانع از آن خواهد شد که ارائهدهنده پیشنهاد بر سر گفتههای خود باقی بماند)[۱۰]
گفتار سوم – راهبردهای مذاکرهکنندگان اصولی
همیشه راهبردهایی وجود دارد که توسط مذاکرهکنندگان اصولی به کار گرفته میشود و باعث موفقیت ایشان در مذاکرات گردیده و در نتیجه موجب تمییز آنها از دیگر مذاکرهکنندگان، نظیر مذاکرهکنندگان احساساتی و نرم و یا مذاکرهکنندگان عصبانی یا سخت و دیگر مذاکرهکنندگان میگردد، که ما در زیر به معرفی این راهبردها خواهیم پرداخت:
مذاکرهکنندگان اصولی به جای اینکه به دنبال دشمنی و یا ایجاد دوستی باشند در جستجوی راهحل هستند، طرفین به دنبال یک راهحل قابل قبول برای خود هستند و نه صرف دستیابی به پیروزی در مذاکره، آنها باید منطقی امتیاز دهند و منطقی امتیاز بگیرند، مذاکرهکنندگان اصولی با اشخاص نرم و با مسائل سخت برخورد می کنند، ایشان راه حلهایی را پیدا می کنند که منافع طرفین را تامین کند، باید به منافع خود فکر کنند نه به مواضع خود، این مذاکرهکنندگان به جای اینکه مواضع خود را دیکته نمایند و یا اینکه در پی پیشنهادات جدید باشند تا شاید طرف مقابل بپذیرد، زمینه های مورد علاقه طرفین را پیدا می کنند، آنها به جای اینکه صرفا به دنبال توجیه راهحلهای خود باشند، باید تمامی راهحلهای ممکن را پیدا کرده و بر راه حل مطلوب مشترکا توافق کنند، باید در برابر اصول تسلیم باشند نه در برابر فشار و در نهایت ایشان به جای پافشاری بر مواضع خود، باید بر بکار گرفتن معیارهای منطقی پافشاری کنند.[۱۱]
فصل پنجم: کلیات و اصول حقوق قراردادهای نفت و گاز
مبحث اول – ماهیت نفت و گاز
در این فصل از پژوهش بر آن شدیم تا به بررسی حقوق قراردادهای نفت و گاز به عنوان نمونه بسیار مهم و پر کاربرد قراردادهای تجاری بینالمللی پرداخته و کلیات و ساختار آن را مورد واکاوی قرار دهیم تا بتوانیم گامی در جهت شناساندن این حوزه از گستره حقوق برداشته باشیم؛ بنابراین این فصل را با بررسی ماهیت ساختاری هیدروکربورها آغاز مینماییم تا در ادامه به بیان ماهیت حقوقی آنها متمسک گردیم.
نفت و گاز طبیعی به همراه زغال سنگ از باقیمانده لاشه جاندارانی که در گذشتههای دور و نزدیک زندگی میکردهاند، درست شده است. به همین دلیل است که این گونه مواد انرژیزا را سوختهای فسیلی نیز نامگذاری کردهاند.(نظریه منشاءآلی نفت) بر این پایه استوار است که نفت از تغییر شکل پیکر جانوران و گیاهان گذشته به وجود آمده است. مطالعات فراوان و کشفیات جدید درباره نحوه تشکیل نفت نشان داده است که موجودات دریایی، مخصوصا جانداران آبی به نام <پلانگتونها> تقریبا منشا اصلی نفت در دنیا میباشند؛ پلانگتونها دارای اسیدهای آلی هستند که گفته میشود مواد اصلی برای تشکیل نفت است. یکی از گروههای عمده نفت ساز جلبگهای دریایی هستند که معروفترین آنها انواع سبز و آبی و نوعی جلبگ به نام <دیاتمه> است. نظریه منشاء عالی زمانی کاملا تثبیت شد که گروهی از مواد آلی به نام <پرفرینها> در نفت کشف شدند. بررسیهای آزمایشگاهی نشان داده است که این مواد در دمای بیش از ۳۰۰ درجه سانتیگراد تجزیه میشوند، بنابراین نمیتوان نفت را آنگونه که قبلا تصور میشد، ناشی از عمل آتشفشانی یا واکنشهایی که نیاز به حرارت زیاد دارند دانست.از طرف دیگر معلوم شده است که کلروفیل موجود در بافتهای گیاهی و همچنین هموگلوببین خون جانوران هر دو از دسته پرفرینها هستند. تمام این شواهد و دلایل نشان دهنده منشاء حیاتی مواد نفتی است.[۱۲]
کلیه مواد هیدروکربنی که در مخازن نفتی وجود دارند، پترولیوم[۱۳] خوانده میشوند، این کلمه در فارسی معادل مناسبی ندارد[۱۴] اما ترجمه تحتاللفظی آن از لاتین به معنی سنگ نفت است که به مقادیر مختلف و به اشکال گاز، مایع و جامد در داخل طبقات زمین وجود دارد. از نظر شیمیایی دارای ترکیبی پیچیده از کربن، هیدروژن، گوگرد، اکسیژن و ازت است که عناصر نادر دیگری هم در ترکیب آن دخالت می کنند. بنابراین، نفت ترکیبی از هیدروکربونها با زنجیرههای بلند کربنی است که به دلیل پیوندهای کربنی، مقدار قابل توجهی انرژی در خود ذخیره می کند. به عبارت دیگر نفت، صرفنظر از ماهیت دقیق شیمیاییاش به عنوان حامل انرژی در نظر گرفته میشود، اما به طور دقیق، از مخلوطی از هیدروکربورها با وزن مولکولی بالا تشکیل میشود.[۱۵] حالت مایع آن به نفت خام معروف است که از مجموع هیدروکربنهای مایع سبک و سنگین ترکیب شده است. گاز طبیعی موجود در مخازن نفتی از هیدروکربنهای سبکتر که مهمترین آنها متان است، تشکیل یافته است. در مقابل، انواع نیمه جامد و جامد نفت از هیدروکربنهای سنگین ترکیب شده اند، مانند قیر.[۱۶]
مبحث دوم – تقسیم بندی صنایع نفت و گاز
صنعت نفت و گاز در یک تقسیمبندی عام به دو بخش بالادستی و پاییندستی تقسیم میگردد. از این رو، شرکتهای نفت و گاز ممکن است تنها در بخش بالادستی که شامل فعالیتهای حفاری، اکتشاف، توسعه و تولید میگردد، فعال باشند یا اینکه در بخش پاییندستی که شامل انتقال، پالایش و بازاریابی محصولات تولیدی میگردند نیز فعالیت داشته باشند.[۱۷] به تبعیت از همین موضوع عملیات نفتی به دو گروه عمده تقسیم میشوند:”عملیات بالادستی”[۱۸] و “عملیات پایین دستی”[۱۹]. برخی نیز دسته سومی را تحت عنوان “عملیات میاندستی “[۲۰] به این دو مورد افزودهاند. دسته اخیر در واقع بخشی از عملیات پاییندستی بوده، مربوط به انتقال نفت و گاز یا فرایند تبدیل برای مقاصد انتقال است.[۲۱]
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1399-01-31] [ 10:05:00 ق.ظ ]
|