اگر قدرتمداران آزادی مردم را که موجب رشد و شکوفایی استعدادهاست ازآنان سلب کنند در واقع حیات را ازآنان گرفتند.

 از اصول حقوق اساسی انسان در اسلام و در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران:

۱-اصل کرامت:

اصل کرامت و ارزش والای انسان قرآن انسان را میان دو بی­نهایت معرفی کرده:

الف: بعد حیوانی ب: بعد انسانی،

بشر از جنبه­ی مثبت انسانی، موجودی برتر، آگاه، امانتدار، خلیفه­ی خدا در، روی زمین و صاحب فضیلت و کرامت است این اصل ریشه در تفکر توحیدی و جهان بینی دارد، نه تفکر مادی. اسلام انسان را والاترین و برترین موجودات و جانشین خدا و حاکم زمین معرفی می­ کند.

هیچ فرد گروه یا مقامی حق ندارد به اسم آزادی به استقلال سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی ایران خدشه­ای وارد کند .

سرچشمه­ی همه حقوق و آزادی­های سیاسی، اصل کرامت و شرافت ذاتی انسان است.

۰   علًم الانسان مالم یعلم؛ به آدم آنچه را که نمی­دانست تعلیم داد.

۰  ….انی جاعل فی الارض خلیفه ؛من در زمین خلیفه ای (ازبشر) خواهم گماشت.

۰ ولقدکرمنا بنی آدم وحملنا هم فی البرًوالبحر؛ و ما فرزندان آدم را بسیار گرامی داشتیم آنها را به مرکب برً و بحر سوار کردیم. این اصل در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در، ردیف اصول اعتقادی و بنیادی نظام جمهوری اسلامی آورده شده،بندششم ازاصل دوم این قانون ،به آن تصریح کرده است. حقوق، آزادی و مسؤلیت انسان، قسط و عدل، نفی ستمگری و ستم­کشی و مانند آن، ابعاد حرکتی این اصل است.

۲- اصل آزادی:

زیباترین موهبت الهی که به انسان رسیده، آزادی و اراده­ی اوست که به موجب آن می ­تواند سرنوشت خود را تعیین کند. از منظر اسلام، انسان موجودی خردمند است که توانایی شناخت نیک و بد را دارد و از آزادی و اختیار برخوردار است، اما مسؤل سرنوشت خویش است. این همان آزادی توأم با مسؤلیت ا ست که درآیات متعدد  قرآنی برآن تأ کید شده است.

۰  من عمل صالحا فلنفسه و من أساء فعلیها ثمً الی ربکم ترجعون؛هرکس کار نیک کند به نفع خود و هرکه بد کند به زیان خویش کرده است آنگاه به سوی خدای خود باز می­گردید.

فضیلت و برتری انسان بر دیگر مخلوقات همین است. خداوند با همه­ی قدرت و سیطره­اش برجهان، انسان را همچون سایر حیوانت محکوم به مبادی طبیعی وغریزی نکرده ، بلکه تنها با امر و نهی و ارشاد به عواقب امور او را به نظم و انضباط مطلوب هدایت کرده است و این خود انسان است که با انتخاب و اختیارخویش سرنوشت خود را رقم می­زند و در این انتخاب خود مسؤل است. آزادی در هر دیدگاه و مکتبی، اعم از الهی و مادی، حدود ویژه­ای دارد. بنابراین آزادی به معنای بی­دینی نیست و نباید با این خیال با آن مخالفت کرد.

اگر در غرب آزادی از بند و بندگی استبداد، رهایی از قیود دین را به همراه داشته، به این دلیل بوده که استبداد و اختناق قرون وسطی به نام دین حاکم بوده و آزادی­خواهی نخست رهایی از چنگال ظلم و

 

ستم ارباب کلیسا بوده است. مسلم است اگر قدرتمداران آزادی مردم را، که سبب حیات انسانی آنان و موجب رشد و شکوفایی استعدادها، تعالی وترقی آنانند به هر نام و عنوا نی سلب کنند، در واقع حیات را از آن­ها گرفته اند  (خفقان)، و بدیهی است که با عکس­العمل مردم مواجه شوند اما تعالیم اسلام خود مبلغ آزادی و آزادی­خواهی است.

الناس کلهم احرار. درقانون اساسی جمهوری اسلامی ایران آزادی، درکناراصل کرامت، در زمره اصول اساسی و مبانی اعتقادی نظام اسلامی است و در اصل نهم بر تفکیک ناپذیری اصول آزادی، استقلال و تمامیت ارضی تأکید شده است، به این معناکه هیچ فرد یا گروه یا مقامی حق ندارد به نام استفاده از آزادی، به استقلال سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، نظامی و تمامیت ارضی کمترین خدشه­ای وارد کند، و هیچ مقامی حق ندارد به نام حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور،  آزادی­های مشروع را، هر چند با وضع قوانین و مقررات باشد، سلب کند.

۳- اصل مساوات:

این اصل درتعالیم اسلامی، ودرعمل وسیره ی پیامبر(ص ) و امامان معصوم همواره مورد تأکید و توجه قرارگرفته است.

 این مساوات بر چند قسم است .

الف: مساوات درخلقت و نژاد:

۰    و نفخت فیه من روحی. از روح خود در او بد میدم.

۰  یاایها الناس انا خلقناکم من ذکروانثی وجعلناکم شعوبا وقبائل لتعارفوا انً اکرمکم عندالله اتقیکم.

ای مردم ما همه­ی شما را نخست از مرد و زنی آفریدیم وآنگاه شعبه­های بسیار و فرق مختلف گردانیدیم تا یکدیگر را بشناسید بزرگوارترین شما نزد خدا با تقواترین مردمند.

ب: مساوات در حقوق و تکالیف:

نظام اسلامی نظام مبتنی برقانون الهی است و این قانون موضوع و تابعش انسان است و همه­ی افراد جامعه را در برمی­گیرد. بنابراین، تمام افراد ملت بدون هیچ تبعیض و استثنایی در جمیع حقوق و تکالیف مقرر در آن قانون برابرند و شخص حاکم نیز در زمره­ی آنان است.

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...