پایان نامه رشته حقوق : شرایط و اوضاع و احوال لازم برای تحقق جرم اخفاء و یا امحای آثار و ادلهی جرم |
«اطباء، جراحان و ماماها و داروفروشان و کلیهی کسانی که به مناسبت شغل یا حرفهی خود محرم اسرار میشوند هر گاه در غیر از موارد قانونی، اسرار مردم را افشا کنند به سه ماه و یک روز تا یکسال حبس و یا به یک میلیون و پانصدهزار تا شش میلیون ریال جزای نقدی محکوم میشوند.»
همچنین مادهی ۳۰ قانون وکالت مصوب ۱۳۱۵مقرر می کند:
«وکیل باید اسراری را که وسیلهی وکالت از طرف موکل مطلع شده و همچنین اسرار مربوط به حیثیات و شرافت و اعتبارات موکل را حفظ نماید.»
پاسخ به این پرسش آسان نیست. سرّ در لغت به معنای چیز پوشیده از دیگری است و در اصطلاح، امری است که نوعاً دادی به اخفای آن وجود داشته باشد.[۱]
برخی از حقوقدانان گفتهاند که، منظور از محرم اسرار، حرمت رازداری است. یعنی مرتکب باید به مناسبت شغل یا حرفهی خود، از اسرار مردم آگاه شده باشد و قانوناً موظف به حفظ رازداری باشد.[۲] با توجه به مادهی ۳۰ قانون وکالت و با توجه به این که قانونگذار در آن ماده از لفظ عامّ اسرار نام برده، به نظر میرسد که عمل وکیلی که برای تبرئه یا تخفیف مجازات موکل خود، حقایقی را پنهان می کند، مصداق جرم اخفا و یا امحای آثار و ادله جرم نباشد.
با این حال، بهتر است برای حفظ نظم در عدالت قضایی و با توجه به شان وکیل، قایل بر این نظر باشیم که عمل وکیلی که برای خلاصی موکل خود متوسل به دفاعی میشود که قلب حقیقت است، مصداقی از جرم موضوع مادهی ۵۵۴ میباشد.
در هر حال، شرط مهم دیگری که برای شمول صدق حکم ماده لازم میباشد، آن است که مساعدتکننده، علم به جرم بودن موضوع پیش آمده داشته باشد. به عبارت دیگر، جرم بودن عمل متهم رکن معنوی و ایجاد کننده عنصر عمد در عمل ارتکابی مساعدت کننده به حساب میآید و اگر وی، علم به جرم نبودن عمل نداشته باشد، نمیتوان وی را مشمول این ماده دانست. هر چند که در عمل اثبات عدم علم به جرم بودن عمل ارتکابی بسیار مشکل است.
پرسشی که در این موضع مطرح میشود آن است که اگر، شخصی به تصور جرم بودن عملی، در امحا و یا اخفای آثار و ادله عمل صورت گرفته کمک کند اما بعداً محرز شود که عمل صورت گرفته جرم نیست، عمل وی دارای چه حکمی است؟
در اینجا باید گفت، از آنجا که فلسفهی تقنین مادهی ۵۵۴ جلوگیری از عدم مجازات و محاکمهی مجرمین است و در فرض مورد بحث اساساً مجرمی متصور نیست، بنابراین عمل کمک کننده مصداق مادهی ۵۵۴ نمیتواند باشد.
لازم به ذکر است که در ماده، از آنجا که از واژهی «مجرم» استفاده شده است، این اطلاق شامل معاون یا احیاناً معاونین جرم نیز میشود. همچنین اطلاق کلمهی جرم، هم شامل جرایم عمدی میشود و هم شامل جرایم غیرعمدی.
بند سوم: نتیجهی حاصله
همان گونه که بیان شد و برخی از نویسندگان نیز متعرض آن شده اند، جرم اخفا و یا امحای آثار و ادله جرم، از جرایم علیه عدالت قضایی محسوب میشود.[۳]
آنگونه که از عبارات قانونگذار نیز استنباط میشود، این جرم، جرم مقید نیست بلکه مطلق است و نیازمند حصول نتیجهی خاص، یعنی خلاصی مجرم از محاکمه و یا محکومیت نیست. بعضی جرایم بدون آنکه، تحقق آنها به حصول نتیجهای یا ضرر یا صدمهای مقید شده باشد، جرم کامل به شمار میرود.[۴]
با تدقیق در عبارات مادهی ۵۵۴، میتوان به این نتیجه رسید که قانونگذار این جرم را یک جرم مطلق قلمداد نموده است، چرا در این ماده میخوانیم، «برای خلاصی مجرم از محاکمه و محکومیت مساعدت کند…» و قانونگذار نتیجهی خاصی برای محکومیت مجرم به مساعدت، مقرر ننموده است. بنابراین صرف ارائه سند مجعول و یا تهیه منزل و یا اقدام به سوزاندن اوراق مثبت جرم، بدون اینکه منتج به تبرئهی مجرم شود، می تواند دربرگیرندهی جرم اخفا و یا امحا باشد. مهم این است که فرد دیگری غیر از مجرم، اقدام به مساعدت به هر گونه، به مجرم اصلی نماید.
گفته شده است که، با عنایت به قید محاکمه و محکومیت، مساعدت های مذکور در این ماده باید قبل از دستگیری مجرم باشد.[۵]
اما با توجه به قید «یا برای تبرئهی مجرم، ادله جعلی ابراز کند» تفسیر منطقی قانون، ما را به این نتیجه میرساند که مساعدتها بعد از دستگیری نیز می تواند صورت گیرد.
گفتار سوم: عنصر روانی جرم اخفا و یا امحای آثار و ادله مثبتهی جرم
در حقوق جزای قدیم، تنها عامل برای تعیین میزان شناعت و زشتیِ عملِ مرتکب، نوع صدمهای بود که از آن عمل حاصل میشد، بدون آنکه به وجود یا عدم قصد و نیت مرتکب در ایجاد آن نتیجه توجهی مبذول شود. بدین ترتیب، تفاوتی بین قتل عمدی، قتل غیرعمدی و قتل در مقام دفاع مشروع، به عنوان مثال، وجود نداشت و عکس العمل خویشان قربانی یا جامعه در قبال مرتکب در همهی این موارد یکسان بود.[۶] به دلیل همین بیتوجهی به عنصر روانی، این نکته که نتیجهی نامطلوب به وسیلهی انسان، حیوان یا حتی ابزاری حاصل شده بود، تفاوت چندانی ایجاد نمیکرد. از این رو نمونههایی از محاکمهی وسایل و حیوانات در حقوق جزای قدیم مشاهده میشود.[۷]
در همین راستا، مادهی ۱۴۴ قانون جدید مجازات اسلامی، مصوب ۱/۲/۱۳۹۲ مقرر می کند:
«در تحقق جرایم عمدی علاوه بر علم مرتکب به موضوع جرم، باید قصد او در ارتکاب رفتار مجرمانه احراز گردد. در جرایمی که وقوع آنها بر اساس قانون منوط به تحقق نتیجه است، قصد نتیجه یا علم به وقوع آن نیز باید محرز شود.»
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1399-01-31] [ 03:26:00 ب.ظ ]
|