پایان نامه : پیش نیاز های توانمند سازی |
پایان نامه : پیش نیاز های توانمند سازی
پیش نیاز های توانمند سازی
کانتر(۱۹۸۳)، باندورا[۱](۱۹۸۶) و هکمن و الد هام[۲](۱۹۸۰) در پژوهشی نه دستور برای پرورش توانمندی ارائه داده اند.
۱-شفاف کردن دیدگاه و اهداف[۳]
ایجاد محیطی که احساس توانمندی در افراد ایجاد کند، یک فکر جامع و روشن آنها را هدایت نماید، بدانند که سازمان به کجا میرود وآنان به عنوان افراد آن سازمان چگونه می توانند در آن سهیم باشند.
لاک و لاتهام[۴](۱۹۹۰) ویژگیهای مؤثرترین هدفها را به صورت زیر شناسایی کرده اند:
– قابل تشخیص و قابل مشاهده[۵]
– میزان تحقق اهداف[۶]
– تجانس اهداف با مقاصد وفکر اصلی سازمان[۷]
– فراتر نبودن اهداف از ظرفیت افراد[۸]
– مشخص کردن زمان برای تحقق اهداف[۹]
۲- پرورش تجارب تسلط شخصی[۱۰]
باندورا(۱۹۸۶) میگوید مهمترین چیزی که مدیر می تواند با آن موجب توانمند شدن افراد دیگر شود، این است که به آنها کمک کند تا برتری شخصی خود را در مورد برخی چالش ها یا مشکلات تجربه کنند. با انجام موفق یک کار، شکست دادن حریف و یا حل مشکل افراد احساس تسلط را در خود پرورش می دهند. تسلط شخصی می تواند فرصت انجام موفقیت آمیز کارهای دشوار را به وجود آورد. کلید کار آغاز کردن با کارهای آسان و سپس ادامه با گام های کوچک به سوی کارهای دشوار است.
۳-فراهم آوردن حمایت[۱۱]
کمک به دیگران در تجربه کردن توانمندی، فراهم آوردن حمایت اجتماعی واحساسی از آنهاست. باید افراد را تشویق کرد و به آنها اطمینان داد. یک بخش اساسی از توانمند شدن داشتن مدیر پاسخگو و حامی است. مدیران باید برای قدردانی پیوسته از عملکرد کارکنان خود راهی بیابند و با ایجاد این حس که آنها پذیرفتهاند و مورد قبول هستند، آنها را توانمند سازند و این حمایت می تواند از جانب مدیریت یا همکاری باشد.
۴-الگو سازی[۱۲]
راه دیگر برای توانمند کردن افراد، الگو سازی یا نمایش دادن الگو های رفتاری صحیحی است که قرار است آنها درپیش بگیرند. (باندورا، ۱۹۷۷) دریافت که مشاهده افراد موفق درفعالیت های چالشی، محرک نیرومندی برای ارتقاء اعتقاد آنها در کامیابی است.
۵-بر انگیختگی احساسی[۱۳]
یعنی جایگزین کردن احساسات منفی مانند ترس، نگرانی، بد اخلاقی با احساسات مثبت مثل هیجان، اشتیاق یا سبقت جویی.
۶-فراهم آوردن اطلاعات لازم[۱۴]
کانتر(۱۹۸۳) اطلاعات را یکی از حیاتی ترین ابزار قدرت مدیریتی شناسایی کرده است. به ویژه اطلا- عاتی که نقش محوری یا راهبردی در سازمان دارد و می تواند برای ساختن یک پایگاه قدرت و نیز برای منتفذ کردن یک شخص در سازمان به کار میرود. جهت افزایش احساس توانمندی کارکنان مدیر باید همه اطلاعات مربوط به کار را به آنها بدهد.
۷-تامین منابع مورد نیاز[۱۵]
توانمندی با فراهم آوردن منابعی که به افراد کمک می کند تا وظایف خود را انجام دهند تقویت میشود. مهمترین منابعی که مدیران توانمند ساز می توانند فراهم آورند، منابعی هستند که به افراد کمک می کنند تا کنترل بر کار و زندگی خویش را به دست آورند.
۸-پیوند دادن نتایج[۱۶]
اهمیت پیوند کارکنان با مشتریان با پژوهش (هاکمن والدهام،۱۹۸۰) در مورد طراحی شغل و غنی کردن شغل اثبات شده است و آنها در یافته اند زمانی که افراد بتوانند با مصرف کنندگان نهایی کنش و واکنش داشته باشند و آثارکار خود را ببینند در کار خود بر انگیخته میشوند. روشن کردن پیوندهای بین فرد و نتایج و اثرات آن،توانمندی را از طریق کمک به توسعه، احساس خودسودمندی و احساس نتیجه شخصی پرورش می دهد.
۹- ایجاد اعتماد به نفس[۱۷]
آخرین فن برای ایجاد توانمندی این است که نوعی احساس اعتماد مدیر به شایستگی به وجودآورد تا بدین طریق، عدم امنیت و ابهام درزمینه روابط بین کارکنان و مدیر از بین برود. در ایجاد چنین احساس اعتماد و قابلیت اطمینانی پنج عامل موثر است: ثبات، انصاف، توجه، گشودگی، شایستگی. مدیران هنگامی که این پنج ویژگی مرتبط با شرافتمند بودن را ابراز می کنند، اعتماد میآفرینند و در نتیجه در دیگران توانمندی ایجاد می کنند.
۲-۲-۶- فرایند توانمندسازی
از نظر فوکس[۱۸]( ۱۹۹۸) توانمندسازی کارکنان یک فرایند است و از طریق آن یک فرهنگ توانمند سازی توسعه مییابد که در آن آرمان ها، اهداف، مرزهای تصمیمگیری و نتایج تأثیرات و تلاش های آنان در کل سازمان به اشتراک گذاشته میشود. در چنین فرهنگی منابع و رقابت برای کسب منابع مورد نیاز جهت اثربخشی فعالیتهای آنان فراهم و حمایت میشود.
بلانچارد فرایند توانمندسازی را در سه مرحله خلاصه کرده است:
تسهیم اطلاعات: که به کارکنان اجازه می دهد موقعیت های سازمان خود را بشناسند و مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند. تسهیم اطلاعات با اعتمادسازی در سازمان، شکستن تفکر سلسله مراتبی سنتی آغاز می شود و در نتیجه موجب افزایش احساس مسئولیت پذیری کارکنان می شود.
خود مختاری و استقلال کاری در سرتاسر حد و مرزهای سازمان: حد و مرزهای سازمان از طریق مقصد(چرا کار می کنید)، ارزشها(چه چیز راهنمای عمل شماست)، تصورات(تصور شما از آینده چیست)، اهداف(چه چیز، چه وقت، کجا، چطور و چرا انجام میدهید)، نقشها(شما که هستید) و سیستم و ساختار سازمانی(کاری که شما انجام میدهید چطور مورد حمایت قرار میگیرد) مشخص میشود.
جایگزین کردن تیم های خود گردان به جای سلسه مراتب: هرگاه گروهی از کارکنان با مسئولیتهای ویژه برای فرایند کار و تولید انتخاب میشوند، از شروع تا پایان کار برنامه ریزی و اجرا می کنند، همه چیز را مدیریت میکنند و مسئولیت را به صورت مساوی و عادلانه تقسیم می کنند. مزیت تیم های خودگردان در فراهم کردن رضایت شغلی، تغییر نگرش، تعهد کاری، برقراری ارتباط بهتر میان کارکنان و مدیران، اثربخشی بیشتر فرایندهای تصمیمگیری، بهبود و پیشرفت عملیات، کاهش هزینهها و بهره وری سازمان خلاصه میشود.
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1399-01-30] [ 08:28:00 ب.ظ ]
|