کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


شهریور 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


 



– سطح خرد: در این سطح، سرمایه اجتماعی در قالب روابط فردی و شبکه‌های ارتباطی بین افراد و هنجارها و ارزش‌های غیر رسمی حاکم بر آنها بررسی می‌شود و در این سطح منافعی مورد نظر است که فرد به سبب عضویت در گروه و بهره‌برداری از سرمایه اجتماعی به دست می‌آورد مانند هنگامی که مادری از دوستش تقاضا می‌کند تا بچه او را برای مدتی نگاه دارد. این رابطه دوستی ناشی از سرمایه اجتماعی میان مادر و دوست خود است که اگر وجود نمی‌داشت، مادر مجبور بود پرستار بچه استخدام کند و هزینه بپردازد.  تقسیم‌بندی سرمایه اجتماعی به دو نوع غیررسمی (پیوندی یا درون‌گروهی) و تعمیم‌یافته (آوندی یا میان‌گروهی) –که در صفحات آینده به تفصیل توضیح داده خواهد شد- در این سطح قرار دارند.

– سطح میانی: سرمایه اجتماعی در کنار منافعی که برای فرد دارد می‌تواند در صورت تکرار و پایبندی تمام اعضای گروه به تعهدات خویش منافعی جمعی را پدید آورد که برای تمامی اعضای گروه قابل استفاده باشد. سرمایه اجتماعی در این سطح که به سرمایه اجتماعی هماوندی نیز معروف است به پیوندها و روابط حاکم میان اعضای گروه‌ها، سازمان‌ها، بنگاه‌ها می‌پردازد. تفاوت این سطح از سرمایه اجتماعی با سطح خرد در این است که جایگاه افراد در سطح میانی یکسان نیست و شامل روابط افقی و عمودی در یک سازمان یا گروه می‌شود. این تفاوت جایگاه، غالباً موجب ایجاد روابطی جدید و با ویژگی‌های خاص می‌شود. بررسی جیمز کلمن در خصوص فروشندگان بازار الماس شهر نیویورک نمونه بارزی از سرمایه اجتماعی در این سطح می‌باشد. او در این مثال نشان می‌دهد که چگونه تهعدات متقابل اعضای گروه و ضمانت‌های مؤثر برای ممانعت از خیانت در امانت موجب شده تا اموری مانند ارزشیابی الماس‌ها بدون کم‌ترین هزینه‌ها و با اطمینان انجام گیرد و در نتیجه همبستگی گروهی در سطح بالایی حفظ و تداوم یابد.

 

– سطح کلان: آخرین و فراگیرترین جنبه‌ سرمایه اجتماعی، سطح کلان  است که شامل رسمی‌ترین روابط و ساختارهای نهادی می‌شود. در این نگاه، علاوه بر روابط گسترده غیررسمی و هم‌چنین روابط افقی و عمودی که در دو سطح قبل مطرح شدند، روابط و ساختارهای نهادی رسمی چون حکومت، رژیم سیاسی، قوانین حاکم، نظام حقوقی و آزادی‌های مدنی و سیاسی نهادهایی هستند از طریق آنها سرمایه اجتماعی کلان شکل می‌گیرد. این بحث از سرمایه اجتماعی تحت عنوان نهادی نیز معرفی می‌شود و به محیط اجتماعی و سیاسی می‌پردازد که به ساختارهای اجتماعی شکل می‌دهد و هنجارها را قابل توسعه می‌کند. (شاه حسینی،۱۳۸۱؛۱۲و بهزاد،۱۳۸۱؛۴۵-۴۳)

شاخص اصلی مورد استفاده برای آگاهی از نهادهای حاکم بر جامعه و بدنبال آن، سنجش سرمایه نهادی، برداشت اعضای جامعه از نهادهاست، یا بعبارتی همانند بسیاری از تحقیقات که در ایران نیز انجام شده است میزان اعتماد افراد به اصناف مختلف یا از نگرش مردم نسبت به رعایت قوانین پرسش شود. ویژگی‌ متمایزکننده این سطح سرمایه اجتماعی، رسمیت موجود میان کنشگران آن است. بررسی‌های پاتنام و فوکویاما در این سطح قرار دارد.از نظر پاتنام سرمایه اجتماعی موجب شده تا نهادهای دموکراتیک حکومتی بهتر وظایف خود را انجام دهند و از نظر فوکویاما، سرمایه اجتماعی نظم اجتماعی را به طریق مؤثر و کارآمدتری حفظ و تداوم می‌بخشد.

پایان نامه - مقاله

 

 

۲-۱-۶-پیامدهای منفی سرمایه اجتماعی:

بخش اعظم ادبیات سرمایه اجتماعی با لحاظ قرار دادن نقش سرمایه اجتماعی در روان‌سازی چرخ‌های همکاری تا حد زیادی بر پیامدهای مثبت آن تمرکز داشته‌اند و تحقیقات زیادی در خصوص مزایای حاصل از بکارگیری سرمایه اجتماعی انجام شد. اما به خطرات و تهدیدات آن کمتر توجه شده است چرا که سرمایه اجتماعی هم‌چون همه پدیده‌های اجتماعی نمی‌تواند بدون ابعاد و نکات منفی باشد.اگر سرمایه اجتماعی همکاری دو جانبه‌ را برای منفعت اعضای آن مستحکم می‌کند پس به همین مقدار می‌تواند همکاری برای اهداف منفی را ارتقاء بخشد. تقریباً همین مطلب درباره سرمایه مالی و سرمایه فیزیکی هم صادق است. بخش زیادی از مطالب مارکس درباره سرمایه، برای تشریح پیامدهای منفی سرمایه بود. پاتنام یک فصل از کتاب خویش بنام «بولینگ تنها» را به بررسی مضرات سرمایه اجتماعی اختصاص داد و احتمال سوء استفاده از سرمایه اجتماعی را در شرایط خاص تصدیق کردامادرکل معتقد بود که سرمایه اجتماعی یک نیروی مفید و بی‌ضرر است و فقط یک سری هزینه بدنبال خود دارد. فوکویاما نمونه‌هایی از پس‌آمدهای منفی سرمایه فیزیکی (اسلحه) و سرمایه انسانی (شکنجه) را مطرح می کند اما بیان می‌دارد که احتمال تولید اثرات منفی توسط سرمایه اجتماعی بیش از دو شکل دیگر سرمایه است و علت آن را این امر می‌داند که اغلب همبستگی گروهی در اجتماعات انسانی به قیمت خصومت بر علیه اعضای برون‌گروهی ایجاد می‌شود. وی نتایج منفی سرمایه اجتماعی را با بهره گرفتن از شعاع اعتماد تشریح می کند و می‌گوید که هر چه شعاع اعتماد محدود به اعضای خود گروه باشداحتمال بروزاثرات منفی بیشتر می‌شود .(همان؛ ۱۳۴-۱۲۱)

بنابراین مشخص است آنچه که می‌تواند برای شبکه اجتماعی واحد یا برای سازمان مشخص منفعت سرمایه اجتماعی تلقی شود عیناً زیانی برای شبکه اجتماعی یا سازمانی دیگر یا حتی کل جامعه به حساب آید، بطوری که پورتس و لندونت (۱۹۹۶) اظهار می‌دارند که همبستگی بالای گروهی بویژه درشبکه‌های بسته گرچه سرمایه اجتماعی برای آن گروه بخصوص افراد عضورا به حداکثر می‌رساند. در مقابل این امر به زیان سایر گروه‌ها و افراد تمام می‌شود (به نقل از سازمان ملی جوانان، ۱۳۸۷؛ ۱۰۵). از جمله وجوه مرتب با آثار مخرب سرمایه اجتماعی ایجاد نابرابری و باز تولید آن است. بیشتر افرادی که به نسبت سرمایه مالی و فرهنگی زیادی دارند از سرمایه اجتماعی زیادی هم برخوردارند. منظور آن است که افراد عموماً مشارکت بیشتری با سایر افراد داشته و هم‌چنین اتصالاتشان بیشتر با افرادی است که اتصالات زیادی دارند و در مقابل افراد محروم از لحاظ اقتصادی و تحصیلات، گاهی اوقات به دلیل اتصالاتشان عقب نگه داشته می‌شوند که این مطلب را نباید صرفاً به معنای مشارکت کم دانست چرا که محروم‌ترین افراد هم تمایل به تشکیل شبکه‌هایی از افرادی با موقعیتی مشابه خودشان دارند که قابلیت محدودی در دسترسی به منابع جدید خواهند داشت .(جان‌فیلد، ۱۳۸۸؛ ۱۲۹-۱۲۴)

فان در خصوص آثار مخرب سرمایه اجتماعی می‌گوید که «همان ویژگی‌های سرمایه اجتماعی که آن را مفید و حاوی فواید می‌سازند بالقوه می‌توانند به برون‌دادهای منفی نیز بیانجامند … و به جای متحدسازی اجتماعات به متفرق کردن آنها همت گمارند» که اریکسون از این ویژگی تحت عنوان شرایط متناقض و پارادوکسیکال برای سرمایه اجتماعی یاد می‌کند. بدین صورت که علی‌رغم وجود مزایا و جنبه‌های مثبت، می‌تواند به نتایج منفی و ناخواسته نیز منجر شود (سازمان ملی جوانان، ۱۳۸۷؛ ۱۰۶-۱۱۵).از سوی دیگر این نتایج منفی سرمایه اجتماعی می‌تواند نتیجه عملکرد مستقیم و اهداف یک گروه باشد مانند برخی از شبکه‌های اجتماعی مانند گروه‌های تروریستی که از سرمایه اجتماعی‌شان برای اهداف مخرب و نامطلوب استفاده می‌کنند یا می‌تواند ناشی از نتایج غیرمستقیم یا ناخواسته عملکرد یک گروه باشد که در ابتدا توافقی بر سر آن نداشته‌اند. که در این حالت سرمایه اجتماعی سازنده (Productive) جای خود را به آنچه که روبیو سرمایه اجتماعی منحرف (Perversed) می‌نامد می‌دهد. (وولکاک و نارایان، ۲۰۰۰؛ ۲۲۹)با این حال سرمایه اجتماعی مخرب دارای نکات مثبتی نیز است که برای اعضای شبکه خیلی مهم است. بدین صورت که باندهای خشن تنها شبکه‌هایی هستند که در آنجا با افرادی مواجه می‌شوند که آنها را دوست دارند. چرا که عضویت در این باندها برای اعضای آن علاوه بر کسب نوعی هویت و کارایی فردی نوعی سرگرمی هم محسوب می‌شود. بعد جنسیتی سرمایه اجتماعی مخرب هم خیلی بارز است. جرائم سازماندهی شده مخصوصاً در سطح رهبری، بیشتر قلمرو مردان است و بیشتر باندهای سازماندهی شده عموماً مردانه هستند و خیلی از اصول سازماندهی شده باندهای شکل گرفته براساس پیروی زنان پایه‌گذاری شده است. براساس تحقیقات چیریکاس و همکارانش (۲۰۰۱) ارتباطی پیچیده بین سرمایه اجتماعی مخرب و قومیت وجود دارد. مسلماً در جایی که مشابهت‌ها در بالاترین حد باشد اعتماد بیشتر بوده و تهدید جنایتکارانه اغلب از جانب سایر اقوام احساس می‌شود. حتی گاهی اوقات پایبندی آشکاری نسبت به نژادگرایی و فرقه‌گرایی مذهبی مشاهده می‌شود. برای نمونه در مسکو اعضای باندها باید به اهداف گروه که شامل فعالیت‌های تبهکارانه و ملی‌گرایی و نژادگرایی افراطی است سوگند وفاداری بخورند. (جان‌فیلد، ۱۳۸۸؛ ۱۴۳-۱۴۰)

آلجاندرو پروتس از جمله افرادی است که به پیامدهای منفی سرمایه اجتماعی پرداخته و در بررسی‌های خود چهار نمونه از اهداف نامطلوب سرمایه اجتماعی را بیان می‌دارد:

– محرومیت بیگانگان: محروم کردن افراد بیرون از شبکه از منافعی که توسط اعضاء شبکه کنترل می‌شود.

– افزایش مطالبات اعضای گروه: مطالبات بیش از اندازه از اعضاء همکار کم تلاش در گروه از اعضاء موفق از طریق «سواری گرفتن رایگان» در جایی که گروه‌ها با همبستگی بالا شکل یافته‌اند.

        – محدود کردن آزادی افراد

– هنجارهای ضعیف یا رده‌بندی نزولی هنجارها: که می‌تواند اعضای یک گروه که از قبل مورد ظلم قرار گرفته‌اند را از مشارکت در جریان اصلی جامعه باز دارد. بعبارت دیگر وضعیت‌هایی هستند که در آنها استحکام همبستگی گروهی ناشی از تجربه مشترک تیره‌بختی و مخالفت با جامعه اصلی است و در چنین شرایطی بیان موقعیت‌های فردی اعضای گروه به انسجام گروهی لطمه می‌زند زیرا این انسجام دقیقاً بر پایه عدم امکان چنین موقعیت‌هایی بنا شده است .(به نقل از شجاعی، ۱۳۸۷؛‌۴۶)

بنابراین باید توجه داشت که سرمایه اجتماعی دارای آثار مخرب نیز بوده و این وجه را نیز باید بعنوان خصلت ذاتی آن در نظر داشت و به تعبیر پورتس آن را به مثابه شمشیر دو دم تلقی کرد و در مطالعه آ ن باید علاوه بر وجوه مثبت، وجوه منفی را نیز مد نظر داشت چرا که به قول دولارف، فرضیه عمومی مبتنی بر مفید بودن سرمایه اجتماعی بطور صرف، یک نتیجه‌گیری اشتباه است.

 

 

 

 

 

 

۲-۱-۷-نظریه‌های سرمایه اجتماعی

۲-۱-۷-۱-جیمز کلمن

کلمن اولین کسی بود که به بررسی مفهومی سرمایه اجتماعی و عملیاتی کردن آن پرداخت او در تحلیل و تبیین سرمایه اجتماعی به جای توجه به ماهیت و محتوای آن به کارکرد آن توجه کرده است. کلمن در زمان مرگش در ۱۹۹۵ یک جامعه‌شناس برجسته به حساب می‌آمد و در توسعه سرمایه اجتماعی، خصوصاً در آمریکای شمالی تأثیرگذار بود. مطالعات وی درباره دستاوردهای تحصیلی دانش‌آموزان دبیرستان‌های دولتی و کاتولیک در جوامع محروم شرح می‌دهد که سرمایه اجتماعی می‌تواند منبع مهم برای عامه مردم باشد. به اعتقاد کلمن « سرمایه اجتماعی شی واحدی نیست بلکه تنوعی از هستی‌های گوناگونی است که دو ویژگی مشترک دارند: همگی آنها شامل جنبه‌ای از یک ساختار اجتماعی هستند و همگی کنش‌های معین افرادی که در درون این ساختار هستند را تسهیل می‌کنند» (کلمن، ۱۳۷۷؛ ۴۶۲). وی معتقد است که سرمایه اجتماعی مانند دیگر شکل‌های سرمایه، مولد است و دستیابی به هدف‌های معین را که در نبود آن دست‌یافتنی نیست امکان‌پذیر می سازد. از نظر وی در شرایط نبود یا کمبود سرمایه‌ مادی و اقتصادی، وجود سرمایه اجتماعی می‌تواند عاملی در جهت جبران این کمبود و گسترش سرمایه مادی باشد. سرمایه فیزیکی و سرمایه انسانی فعالیت‌های تولیدی را تسهیل می‌کند و سرمایه اجتماعی نیز مانند آنها عمل می‌کند (همان؛ ۴۶۵).سرمایه اجتماعی در نظر وی منابع و انرژی نهفته در جامعه است که سبب فعال شدن ارتباطات در میان مردم می‌شود. این منابع اعتماد، همدلی، تفاهم و ارزش‌های مشترکی می‌باشند که شبکه اجتماعی و انسانی را بهم متصل می‌کند و امکان کارهای دسته‌جمعی را فراهم می‌سازد. سرمایه اجتماعی منبعی است که می‌تواند سطح روابط فردی را به سطح روابط اجتماعی ارتقاء دهد. نقش گروه‌های نخستین مانند خانواده، دوستان و همسایگان در تولید سرمایه اجتماعی از اهمیت ویژه‌ای برخورداراست. سیستم خانوادگی مبنای تعریف کلمن از سرمایه اجتماعی است از نظر وی سیستم‌های خانوادگی از الف) سرمایه‌ مالی (منابع مالی برای هزینه‌های خانواده و پرورش کودک) و ب) سرمایه انسانی (تحصیلات و مهارت‌های والدین) ج) سرمایه اجتماعی ساخته شده‌اند. وی بیان می‌کند که ریشه‌های مؤثرترین اشکال سرمایه‌ اجتماعی به روابط ایجاد شده در دوران کودکی برمی‌گردد. بنابراین سرمایه اجتماعی بواسطه فرآیندهایی که پیوند‌های خویشاوندی را از بین می‌برند از جمله طلاق و جدایی و مهاجرت تضعیف می‌شود. (جان فیلد، ۱۳۸۷؛ ۱۸۱)

به اعتقاد کلمن سرمایه اجتماعی در سه شکل ظاهر می‌شود:

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1399-01-31] [ 04:26:00 ق.ظ ]




نان لین با طرح این تئوری مشخصاً این مسئله را مطرح کرد که پیوند‌های موجود در شبکه بدون وجود منابع داخل آن کارآمد نمی‌باشد و دست‌یابی به منابع اجتماعی و استفاده از آن (منابع نهفته در شبکه‌های اجتماعی) می‌تواند به موفقیت‌های اجتماعی اقتصادی بهتر منجر شود. بر همین اساس لین سرمایه اجتماعی را به مثابه منابع نهفته در ساختار اجتماعی تعریف می‌کند که با کنش‌های هدفمند قابل دسترسی یا گردآوری است.
«سرمایه اجتماعی عبارتست از سرمایه‌گذاری و استفاده از منابع نهفته در دل روابط اجتماعی برای نیل به منافع مورد انتظار» (لین، ۲۰۰۰، به نقل از شارع‌پور، ۱۳۸۹؛ ۵).

 

بدین ترتیب از نظر وی سرمایه اجتماعی از سه جزء تشکیل شده است:

– منابع نهفته در ساختار اجتماعی

– قابلیت دسترسی افراد به این گونه منابع اجتماعی

– استفاده یا گردآوری این گونه منابع اجتماعی در کنش‌های هدفمند(لین،۱۹۹۹،به نقل از توسلی، ۱۳۸۴؛ ۱۰).

از این نظر منابع موجود در درون شبکه می‌توانند بعنوان یک سرمایه محسوب گردد، بعنوان مثال چنانچه  اعضای شبکه دارای منابع زیادی از جمله ثروت، قدرت، تحصیلات عالیه و … باشند اما این منابع تنها در این صورت سرمایه محسوب می‌گردد که فرد به آن منابع نیاز داشته باشد و در راه رسیدن به هدف به وی یاری رسانند.از نظر وی سرمایه اجتماعی به صورت دو نوع کنش ابزاری و اظهاری برگشت پیدا می‌کند. کنش ابزاری در جستجوی کسب منافعی است که کنشگر پیش از این مالک آن نبوده است. این شکل کنش دارای سه نوع برگشت اقتصادی (ثروت)، برگشت سیاسی (قدرت) و برگشت اجتماعی (شهرت) است و کنش اظهاری درصدد حفظ و تثبیت منابعی است که کنشگر پیش از این از آن برخوردار بوده و می‌خواهد از هدر رفتن آن منابع جلوگیری کند این کنش دارای سه نوع برگشت است که شامل سلامت جمعی، سلامت روانی و رضایت از زندگی است. عواملی که می‌توانند که موجب برگشت‌های ابزاری و اظهاری شوند متفاوت هستند باز بودن شبکه‌ها و روابط اجتماعی، احتمال دسترسی به پل‌های ارتباطی و بکارگیری آنها دست‌یابی به منابع از دست رفته در چرخه اجتماعی را افزایش می‌دهد و فرصت برگشت‌های ابزاری را بیشتر می‌کند. از طرف دیگر هر چه شبکه روابط اجتماعی را افزایش می‌دهد و فرصت برگشت‌های ابزاری را بیشتر می‌کند. از طرف دیگر هر چه شبکه روابط اجتماعی انسانی از روابط صمیمانه و دوجانبه پربار باشد احتمال بهره‌مندی از افرادی که دارای منافع و منابع مشترک هستند و احتمال حفظ منابع موجود و برگشت‌های اظهاری افزایش می‌یابد.(نان لین، ۲۰۰۱،به نقل از جواهری، ۱۳۹۰؛۷)

لین در مقایسه سرمایه اجتماعی با دیگر اقسام سرمایه، سرمایه اقتصادی و انسانی را شکل‌های شخصی سرمایه‌ می‌داند، حال آنکه برای سرمایه اجتماعی عنوان دارایی ارتباطی را بکار می‌برد. سرمایه‌گذاری در این شکل سرمایه، نه بر روی فرد بلکه بر روی روابط صورت می‌گیرد یعنی افراد برای دست‌یابی به سود در تعاملات و شبکه‌سازی شرکت می‌کنند.

۲-۱-۷-۸-تئوری پیوندهای ضعیف

مطابق این تئوری هر چه شدت و استحکام روابط میان اعضای یک شبکه بیشتر باشد ارزش سرمایه اجتماعی کمتر و بالعکس هر چه شدت و استحکام این روابط ضعیف‌تر باشد نشان دهنده سرمایه

 

اجتماعی بیشتر است.

واضع این تئوری گرانو وتر است و معتقد است که می‌توان سرمایه اجتماعی را از نظر تکرار، شدت و شمولیت انواع مختلف روابط مانند دوستی‌ها، همکاری‌ها مورد سنجش قرار داد. شدت استحکام روابط یک گروه اجتماعی در داخل گروه موجب تضعیف روابط اعضای آن گروه با بیرون می‌شود. وی معتقد است که روابط منسجم‌ میان اعضای یک گروه منجر به روابط ضعیف با اعضای گروه‌های خارجی شده و سرمایه اجتماعی کاهش می‌یابد و در مقابل، پیوندهای ضعیف درون‌گروهی موجب ایجاد روابط با افراد و گروه‌های خارجی شده و به ایجاد سرمایه اجتماعی می‌انجامد (الوانی، ۱۳۸۵؛ ۸).

براساس نظر گرانووتر قدرت یک پیوند ترکیبی خطی از زمان صرف شده در تعامل، شدت عاطفی، صمیمیت (اعتماد دوجانبه) و خدمات دوجانبه‌ای است که در یک پیوند وجود دارد. بنابراین پیوندهای ضعیف می‌توانند از نظر کسب منابع اجتماعی (مانند اطلاعات) مهم باشند و نبایستی آنها را کم‌اهمیت دانست چرا که این پیوندها منبع اطلاعات، انجام دادن کار، گذراندن اوقات فراغت، ارتباط، درگیری اجتماعی و لذت هستند (کاستلنر، ۲۰۰۱، به نقل از محسنی، ۱۳۸۵؛ ۸۲).

۲-۱-۷-۹-وولکاک و نارایان

وولکاک و نارایان با بهره گرفتن از دیدگاه هم‌افزایی برای بررسی جامع‌تر سرمایه‌ اجتماعی، آن را در سه بعد مورد ارزیابی قرار می‌دهند، این ابعاد عبارتند:

۱- سرمایه‌ اجتماعی محدود یا درون‌گروهی

۲- سرمایه‌ اجتماعی اتصالی یا برون‌گروهی

۳- سرمایه‌ اجتماعی ارتباطی

سرمایه‌ اجتماعی محدود به پیوندهای اجتماعی اشاره دارد که بر تشابه و صمیمت استوار هستند. در این بعد از سرمایه اجتماعی بر منابع شخصی محدود مثل پیوندهای خانوادگی، همسایگی و پیوندهای دوستی نزدیک تأکید می‌گردد. این نوع از سرمایه اجتماعی دو کارکرد اساسی می‌تواند داشته باشد، یکی این که مانند چسب اجتماعی همبستگی اجتماعی را تقویت می‌کند، دیگر این که بده‌ بستان‌های خاص درون‌گروهی را تقویت می‌کند.

   سرمایه اجتماعی برون‌گروهی به آن نوع ارتباطی اشاره دارد که در بین افراد به جای اتکاء به نزدیکی‌های شخصی و هویت مشترک، بر علایق مشترک متکی است. نمودهای عمده این بعد از سرمایه‌ اجتماعی را می‌توان در شبکه‌های اجتماعی و عضویت در انجمن‌ها و گروه‌های غیرمحلی مشاهده نمود. تقویت اتصال با منابع خارجی و تسهیل انتشار اطلاعات دو کارکرد اصلی سرمایه اجتماعی اتصالی هستند.

سرمایه اجتماعی ارتباطی بطور خاص به پیوندهای اجتماعات و افراد با قدرت رسمی اشاره دارد و بطور عام به ارتباطات بین افراد و گروه‌هایی اشاره دارد که در ساختار قدرت موقعیت‌های متفاوتی را اشغال می‌کنند. این نوع پیوندها در ارتباط با اعتماد به حکمرانی و نظام‌های کارشناسی هستند. برخلاف دو نوع قبلی این نوع سرمایه صرفاً بر ارتباطات عمودی اشاره دارد. کارکرد اصلی این سرمایه را باید در دسترسی افراد و گروه‌ها به بخش‌های مختلف دولتی و غیردولتی، تجاری و بازرگانی دید (غفاری، ۱۳۸۸؛ ۸۴-۸۲).

 

 

۲-۱-۷-۱۰-کریستین گروتیت

وی از دیگر افرادی است که به بحث سرمایه اجتماعی توجه داشته است وی هنجارهای موجود در جامعه را که در تنظیم رفتارهای بین شخصی بکار میرود بعدی از سرمایه اجتماعی تلقی می کندومجموعه روابط متقابل رسمی،قوانین سیاسی،مقررات قضایی،حاکمیت قانون ،آزادیهای سیاسی ،شهروندی ،وجود اطلاعات شفاف و مکانیسم های دست یابی به اطلاعات مربوط به انتظارات و تعهدات در رفتار را سرمایه اجتماعی تلقی می کند. گروتیت (۲۰۰۷)برای مطالعه سرمایه اجتماعی در سطح کلان در یک کشور ،معرف هایی مانند تعداد و نوع انجمن ها و نهادهای محلی ،میزان عضویت افراد در انجمن ها ی محلی،میزان مشارکت افراد در تصمیم گیریهای جمعی ،میزان انسجام و همگنی بودن انجمن ها و انسجام درونی آنها ،میزان فعالیت افراد در انجمن های داوطلبانه ،درک مشترک از همدیگر در اجتماع محلی،میزان اعتماد در واحدهای تجاری،میزان اعتماد داوطلبانه به روابط شبکه های حمایت کننده ازافراد،میزان هزینه خانواده برای دادن هدایا و میزان بخشش از ارث ارئه کرده است(نصیری،۵۸:۱۳۸۸).

۲-۱-۷-۱۱-پاملا پاکستون

پاکستون در تلاشی بلند پروازانه برای ترکیب بعد هنجاری و ساختاری شبکه های اجتماعی ،سرمایه اجتماعی را متشکل از دو جزء مختلف که هر کدام می توانند مستقل از دیگری عمل کنند تعریف کرده است.مولفه های تعریف وی عبارتند از:

الف)میزان پیوستگی های انجمنی(زندگی انجمنی)در بین افراد یا ساختار شبکه ای عینی

ب)پیوند های عینی بین افراد مشابه

او برای نشان دادن استقلال این دو مولفه جدولی ساده ارائه کرده است که تاثیرات این دو مولفه مختلف رااز هم جدا میکند به اعتقادوی سرمایه اجتماعی زمانی وجود داردکه هر دو متغیر در سطح بالایی باشند.اگر پیوستگی های انجمنی بالا باشد ولی پیوندهای ذهنی ضعیف باشد کنش گران ممکن است به راه های دیگری (خیلی گران تر)برای تامین همکاری ،از جمله عقد قراردادرسمی متوسل شوند.اگر پیوندهای ذهنی زیاد بوده ولی پیوستگی های انجمنی در سطح پایین باشد،حسن نیت وجودنخواهد داشت به احتمال زیاد برای غلبه بر موانع همکاری موثرنیازمند واسطه هایی خواهیم بود.

پاکستون هم چنین بین تاثیرات سرمایه اجتماعی در سطح فردی و تاثیرات آن در سطح اجتماعی تمایز قائل شده است .قطعا وی تنها فردی نیست که این تمایز را قائل می شود اما بیان میکند که این مفهوم را می توانیم به جای این که در یک سطح در نظر بگیریم انرا چند سطحی در نظر بگیریم .بنابراین نکته مهم آن است که لازم نیست سرمایه اجتماعی درون یک گروه واحدرابطه مثبتی باسرمایه اجتماعی در سطح اجتماع داشته باشددرواقع سرمایه اجتماعی قوی درون گروهی ممکن است اثر منفی بر وجود پیوندهای مستحکم در سطح اجتماع گسترده داشته باشد.برای نمونه پیوندهای صمیمی ایجاد شده در داخل دو سنت مذهبی اصلی در ایرلند شمالی که عموما باعث همکاری خیلی موثر کاتولیک با طرفدارن کاتولیک و طرفداران پروتستانها با طرفداران پروتستان شده است،موجب ممانعت از ایجاد سرمایه اجتماعی بین دو گروه شده است (جان فیلد،۱۱۰:۱۳۸۶).

۲-۱-۷-۱۲-کاکس

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:25:00 ق.ظ ]




علاقه‌مندی به بررسی عوامل موثر بر خشنودی و رفاه انسان پیشینه‌ی طولانی در تاریخ زندگی بشر دارد. در واقع این که چگونه باید و می‌توان زیست تا بهترین منفعت را از زندگی کسب کرد شاید به قدمت قابلیت آدمی برای اندیشه در مورد آینده و عبرت گرفتن از گذشته باشد. با این حال اگر بخواهیم یک دوره تاریخی خاصی را به عنوان نقطه شروع مشخص سازیم باید ردپا و تاریخچه مفهوم کیفیت زندگی را ماند بسیاری از علوم به یونان باستان نسبت داد. ارسطو در ۳۸۵ سال قبل از میلاد مسیح از رابطه بین کیفیت زندگی هنگام شادی و ارزشهای ذهنی افراد سخن می‌گوید. در عین حال به تفاوت مفهومی شادی در افراد مختلف پرداخته است و بیان داشته که سلامتی که باعث شادی در یک فرد بیمار می‌شود با ثروت که فرد فقیری را شاد می‌کند یکسان نیست و بطور مشخص بیان داشته که شادی نه تنها برای افراد مختلف معانی متفاوتی دارد بلکه برای یک فرد نیز در شرایط متفاوت معنی یکسانی نخواهد داشت (‌نجات،‌۱۳۸۷؛۵۷) .اما در خصوص این که چه کسی اولین بار بطور اخص به بررسی در این‌باره پرداخته اختلاف نظر وجود دارد. به روایتی اولین اثر مهم درباره کیفیت زندگی از اگبرن می‌باشد که درباره حیات روستایی درباره ایالات متحده نوشته شده است ( نوغانی، ۱۳۸۷؛ ۱۱۲). همچنین آورده‌اند که آرتورسیسیل پیکو در اثر خویش بنام« اقتصاد رفاه» برای اولین‌ بار به این مقوله پرداخته که بیشتر به شاخص‌های مادی کیفیت زندگی توجه داشته ولی در اواخر دهه ۱۹۵۰ با توجه به ابعاد غیر مادی آن مجدداً توسط گالبرایت مطرح شده است(‌فرخی،‌۱۳۸۷؛‌۵).

اما آنچه که مشخص است آن است که توجه به مقوله کیفیت زندگی محصول قرن بیستم است.کیفیت زندگی از جمله مسائلی است که ابتدا باگسترش همه جانبه تکنولوژی و فرآیند صنعتی شدن در کشورهای غربی مورد توجه اندیشمندان قرار گرفت بعد از جنگ جهانی دوم، گسترش روزافزون فرایند صنعتی شدن که خود را با تولید انبوه کالاها و خدمات متنوع  در بعد کمی نشان می‌دهد مشکلات زیادی برای بشر به همراه آورد. زیرا علی‌رغم اینکه کالاها و فرآورده‌ها و تسهیلات زندگی مادی به وفور در جامعه تولید و فراهم شده بوداماجامعه انسانی ازلحاظ جنبه‌های بوم‌شناختی وروان‌شناختی با مسائل فراوانی هم‌چون آلودگی هوا، تخریب محیط زیست و به تبع آن فشارهای روحی و روانی روبه شد و شرایط زندگی بشر چندان مطلوب نبود لذا همین‌امر اندیشمندان را بر آن داشت تا به نقدوارزیابی هدف‌های رشد و توسعه و توجه به مقوله کیفیت زندگی به عنوان راه‌حلی برای ارتقاء شرایط زندگی وبهبودکیفی انسان بپردازند چرا که این عدم توجه سبب کاهش رضایت‌مندی از زندگی در بین شهروندان و در نتیجه تحلیل رفتن نیروی انسانی مولد و توانمندخواهد شدو پایین بودن سطح کیفیت زندگی یکی از عوامل که در افزایش آسیب‌های اجتماعی می باشد. از جمله واکنش‌ها در مقابل پیامدهای رشد اقتصادی مبتنی بر صنعت‌گرایی خشن و تولید ناخالص انتشار گزارش هشدار دهنده باشگاه رم در سال ۱۹۷۲ است که به پیامدهای تباهی منابع تجدید‌ناپذیر محیط زیست، پیامدهای منفی ناشی از رشد اقتصادی نظیر گسترش فقر، پیامدهای شهرنشینی، افزایش بی‌رویه جمعیت، بحران اقتصادی انتقاد شده است .در واقع توجه به مقوله کیفیت زندگی واکنشی بود علیه چیرگی شاخص‌های اقتصادی و بازتابی از آگاهی بشر نسبت به محدودیت‌های رشد و جنبه‌های تباهی آور صنعتی شدن که بنیادی‌ترین شکل این خودآگاهی ، بعد منابع طبیعی یا بعد محیط زیست انسان است.

« قهر وغلبه‌ایی که از سوی بشر بر طبیعت و محیط زیست اجتماعی او تحمیل می‌شود فرآیند

 

بیماری و شری است که وجدان بشر اینک بر ضدآن برانگیخته شده و مفهوم ناپرورده کیفیت زندگی بازتابی است فکری از این برانگیختگی واعتراض بشر»( نراقی، ۱۳۵۷؛۱۳).

اهمیت توجه به مواهب طبیعی و عدم تخریب آنها و نقش آن در زندگی بشربه جایی رسیده بود که ژیسکاردستین برای رسیدن به ریاست جمهوری فرانسه، از آن به عنوان یک مساله اساسی در برنامه‌های انتخاباتی یاد کرد و نام « وزارت حفظ محیط زیست» را به « وزارت کیفیت زندگی» تغییر داد.( همان ؛۵) توجه به طبیعت یکی از جنبه‌های مهم کیفیت زندگی است ولی صرفاً شامل توجه به اکوسیستم نمی‌شود بلکه حراست از وجود انسان و شرایط زندگی وی نیز باید مدنظر قرار بگیرد.به همین روی بازنگری در برنامه‌های توسعه که تا آن زمان رسیدن به رشد اقتصادی به عنوان هدف توسعه تصور می‌شد امر ضروری به نظر می‌رسید چرا که جریان رشد و توسعه اقتصادی بخودی خود به رفاه اجتماعی و زندگی بهتر برای اقشار جامعه نمی‌انجامد و نباید آن‌را به عنوان هدف غایی توسعه در نظر داشت شاخص‌هایی که بهبود وضعیت اقتصادی را گزارش می‌دهند بیشتر زندگی اقتصادی را می‌سنجند در حالی که احساس مردم از امکانات و دستاوردها وجهی ذهنی است که شاخص‌های متفاوتی را می‌طلبد(اشرف، ۱۳۸۰؛ ۵۷). از سوی دیگر بین کیفیت زندگی و پیشرفت اقتصادی رابطه‌ای خطی برقرار نیست. این دو مفهوم تا نقطه‌ای، هم‌سو  و هم‌جهت حرکت می‌کند و آن نقطه‌ای است که حداقل شرایط مطلوب مادی برای زیست انسان فراهم شده باشد ولی از آن به بعد نمی‌توان انتظار داشت که تامین نیازهای اقتصادی به بهبود کیفیت زندگی کمک ‌کند.- در صفحات بعد در خصوص انتقادات وارده بر شاخص‌های مادی بویژه تولید ناخالص‌ ملی، بطور مفصل بحث خواهد شد- به تدریج با توسعه دولت‌های رفاه‌گستر و اجرای برنامه‌های رفاهی و نقش بیشتر مردم در حیات اجتماعی و سیاسی، بهبود شرایط و کیفیت زندگی در اولویت قرار گرفت و از این زمان به بعد رشد وتوسعه اقتصادی نه بعنوان هدف نهایی توسعه بلکه بعنوان ابزاراساسی برای هدف‌ اساسی جامعه که همان رفاه اجتماعی و اعتلای کیفیت زندگی است پذیرفته شد ،توسعه پایدار و کیفیت زندگی دو روی سکه‌اند، برنامه‌ریزی همه‌جانبه در زمینه توسعه در جهت بهبود کیفیت زندگی است. گزارش برنامه توسعه انسانی سازمان ملل نیز در سال ۱۹۹۴، رشد اقتصادی را به عنوان یک وسیله تلقی می‌کند و هدف را توسعه انسانی پایدار می‌داند یعنی توسعه‌ای که طرفدار مردم و در جهت برطرف کردن نیاز مردم باشد (معمار زاده، ۱۳۷۴؛۶).

با توجه به آنچه که گذشت ما شاهد نوعی تغییر پارادایم از توجه صرف اقتصادی به سمت توجه به مفاهیم توسعه هستیم که بقول استیگلیتز درگذاراز پارادایم جدید،توسعه مقوله‌ای اجتماعی و مشارکتی در نظر گرفته می‌شود که:

«گفتگوی آزاد و مشارکت مدنی فعال و انعکاس صدای افراد در تصمیماتی که بر زندگی تاثیر‌گذار است را نیز شامل می‌شود» (به نقل از غفاری، ۱۳۸۸؛۹۹).هم‌چنین بنت این تغییر رویکرد به کیفیت زندگی را گذر از فرآیند محوری به پیامد محوری تعبیر می‌کند. در رویکرد فرایند محوری سوال اساسی از چگونگی عمل کردن سیاست‌ها و برنامه‌ها است اما رویکرد پیامد محور بر این سوال تمرکز دارد که آیا سیاست‌ها و برنامه‌ها بر کیفیت زندگی تاثیر دارند یا خیر ( همان؛ ۱۰۰). در این نگرش کیفیت زندگی به عنوان برونداد نهایی برنامه‌های توسعه در نظر گرفته می‌شود که بهبود ابعاد عینی و ذهنی زندگی را در بر می‌گیرد. نقطه اوج نیز تغییر رویکرد را می‌توان در پی صدور بیانیه امستردام در اواسط دهه ۱۹۹۰ مشاهده کرد که مولفه‌های مربوط به توسعه اجتماعی نظیر سرمایه اجتماعی، همبستگی اجتماعی و… به ادبیات توسعه راه یافت و با تاکید سازمان ملل، بهزیستی اجتماعی و کیفیت زندگی در راس اهداف توسعه قرار گرفت.

در ایران برای اولین بار موضوع کیفیت زندگی بار در سمینار رفاه اجتماعی که از سوی دبیرخانه شورای عالی رفاه اجتماعی در سال ۱۳۵۵ برگزار شد مطرح گردید. که در این سمینار ۵ کمیته در زمینه‌های مختلف فعالیت داشتند که کمیته سیاست‌های رفاهی و کیفیت زندگی یکی از آنها بوده است و مسئولیت او از آن بر عهده آقای احسان نراقی بوده است (‌فرخی،۱۳۸۶؛۱۱۰).

۲-۲-۲- مفاهیم مرتبط:

مفهوم کیفیت زندگی مانند مفاهیم اجتماعی یک امر نسبی است و تعریف آن نه تنها در نظر صاحب‌نظران بلکه در نزد هر یک از شهروندان و افراد عادی متفاوت خواهد بود و نمی‌توان به تعریفی مطلق و جهان‌شمولی از آن دست یافت بطوریکه به تعداد مردم دنیا، تعریف در مورد کیفیت زندگی می‌تواند وجودداشته باشد. فارکوهار کیفیت زندگی را یک مفهوم مساله‌ساز و گیج کننده می‌داند چرا که افراد مختلف مسائل را متفاوت درک می‌کنند( به نقل از نوبخت، ۱۳۸۹؛۴). لذا دژان و تباویا در تایید این مدعابیان می‌کنند که کیفیت زندگی بطور پیچیده‌ای با آن چه که به زندگی معنا می‌دهد ارتباط دارد و ادراک آنچه که به زندگی معنا می‌دهد در بین افراد متفاوت خواهد بود لذا برای بعضی از افراد زنده بودن مهم است در حالی که برای برخی دیگر داشتن زندگی با معنا، وجود تعاملات و استقلال  دارای اهمیت است ( لینترن و همکاران ۲۰۰۱، به نقل از سعیدی، ۱۳۹۰؛۱۵). بنابراین بنا به ابعاد و ماهیت متفاوتی که این سازه دارد تعابیر متفاوتی از کیفیت زندگی بکار رفته بعنوان مثال اقتصاددانان مفهوم مطلوبیت را به جای کیفیت زندگی بکار می‌برند و یا روانشناسان از اصطلاحات رضایتمندی و شادکامی استفاده می‌کنند. هم چنین کیفیت زندگی به شکل وسیعی با مفهوم رفاه اجتماعی ارتباط پیدا می‌کند. اگر چه در مورد رفاه نیز اتفاق نظر وجود ندارد ولی رفاه مفهومی است که توصیف کننده بهزیستی، تامین زندگی و فقرزدایی است و لذا در ارتباط تنگاتنگی با مفاهیمی چون عدالت اجتماعی قرار می‌گیرد و سیاست‌های رفاهی باید در جهت افزایش بهزیستی و تامین زندگی افراد تدوین شوند.

اصطلاح کیفیت زندگی یک مفهوم بین رشته‌ای در روان‌شناسی، پزشکی، اقتصاد و جامعه‌شناسی است. نتایج یک پژوهش از سوی موسسه اطلاعات ( ISI) نشان دادند که بین سالهای ۱۹۸۲تا ۲۰۰۵ بیش از ۵۵۰۰ مقاله علمی از اصطلاح کیفیت زندگی استفاده کرده‌اند(‌کاستانزا و همکاران، ۲۰۰۷ ،به نقل از سعیدی،۱۳۹۰؛۱۳).تعاریف وجنبه‌های متفاوتی برای کیفیت زندگی توسط صاحبنظران بیان شده است. کلمه کیفیت زندگی از لغت QUALITY به معنای چگونگی استخراج شد و معنای تحت‌اللفظی آن چگونه زندگی کردن است لذا دربرگیرنده تفاوت‌های ویژه برای هر فرد است که از دیگر افراد متمایز می‌شوند( نراقی، ۱۳۵۷؛۱۲) در دایره‌المعارف او گارداف بورگاتا کیفیت زندگی را این طور تعریف شده است:

« کیفیت زندگی به عنوان درک شخصی فرد در زندگی در ارتباط با اهداف، توقعات ،انتظارات و نگرانی‌های وی تعریف می‌شود. کیفیت زندگی متاثر از متن فرهنگی و سیستم ارزشی که فرد در آن زندگی می‌کند تعریف می‌شود که در یک مفهوم زنجیره‌ای وسیع متاثر از یک مسیر پیچیده است که بوسیله سلامت فیزیکی و موقعیت روانی، سطح استقلال و ارتباطات افراد معنی می‌شود و متاثر از محیط می‌باشد( داکلی و رورک، به نقل از ماشینی، ۱۳۸۵؛۵۶).واحد پژوهش کیفیت زندگی دانشگاه تورنتو(۲۰۰۷) کیفیت زندگی را تحت عنوان میزان لذت فرد از امکانات اساسی زندگی‌اش تعریف می‌کند. کیفیت زندگی سه وجه دارد تحت عناوین« بودن» که از موجودیت فرد بحث می‌کند، «تعلق» که از ارتباط فرد با محیط بحث می‌کند و «‌شدن» که به فعالیت‌های هدفمند فرد برای دستیابی به اهداف و آرزوهایش اشاره دارد(به نقل از گروسی، ۱۳۸۶؛۹۳) و تحقق این مفاهیم و میزان آن گویای کیفیت زندگی خواهد بود. انجمن توسعه اجتماعی او نتاریو در سال ۱۹۹۷ کیفیت زندگی را به عنوان کنش متقابل شرایط عینی و اقتصادی، سلامتی و اجتماعی که توسعه اجتماعی و انسانی را تحت تاثیر قرار می‌دهد تعریف کرده است.(همان)

فلت ( ۱۹۹۱) کیفیت زندگی را خشنودی از زندگی تعریف کرده است به نظر او سنجش خشنودی از طریق بررسی تجربه افراد از میزان حصول به آمال و آرزوهایشان انجام‌پذیر است و این تجربه ممکن است برای افراد دیگر همان معنی ومفهوم را نداشته باشد( محمدزاده، ۱۳۸۸).

مولر کیفیت زندگی را میزان رفاه افراد و گروه‌ها تحت شرایط اجتماعی و اقتصادی تعریف می‌کند و داس کیفیت زندگی را بعنوان بهترین یا عدم بهزیستی مردم در محیط زندگی می‌داند( رضوانی، ۱۳۸۸؛۵).

سلا و همکاران وی معتقدند که کیفیت زندگی فاصله‌ای است که بین موقعیت واقعی یک فرد و موقعیت ایده‌آل وی وجود دارد( زندی، ۳۸۳؛ ۴۱۱) در نظر کاستانزا کیفیت زندگی عبارتست از رابطه متقابل میان نیازهای انسان و رفاه ذهنی، که در این رابطه نیازها بر اساس قابلیت‌های فرد و با توجه به فرصت‌های موجود تامین می‌شود. از این رو سیاستهایی که نقش اساسی‌تری در ایجاد فرصت‌هایی پایدار دارند مورد توجه قرار می‌گیرند( غفاری، ۱۳۸۸؛۱۰۶).

دیوان معتقد است که کیفیت زندگی به عنوان حالتی در نظر گرفته می‌شود که فرد در آن نسبت به خودش، طبیعت و جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کند احساس آرامش دارد( همان،۵) فلس وپری بیان کرده‌اند که ساختار کیفیت زندگی شامل بهزیستی مادی( سرمایه یا درآمد)، کیفیت زندگی خانواده( روابط اجتماعی و مشارکت اجتماعی)، بهزیستی عاطفی( تاثیر مثبت داشتن، مقام و منزلت داشتن)،  سلامت یا فشار روانی، تحقق یافتن توانایی‌های فردی، مذهب و اعتقادات، عزت نفس، مشارکت داشتن یا مولد بودن، کارایی داشتن( شامل کنترل، انتخاب و استدلال) می‌باشد( اسمیت، ۲۰۰۰؛۷۵۸) فرانس مقوله کیفیت زندگی را به احساس خوب بودن فرد ناشی از رضایت یا عدم رضایت در جنبه‌های مختلف زندگی (اعم از جسمی، روانی، اجتماعی، اقتصادی، خانوادگی) که برای فرد مهم می‌باشد می‌داند (سیجستا و همکاران۲۰۰۳،‌به نقل از شیرافکن، ۱۳۸۷؛۲).

همچنین فارکوهار (‌۱۹۹۳) بین سه تعریف کارشناسانه و یک تعریف غیر حرفه‌ای از کیفیت زندگی فرق می‌گذارد:

اول تعریف کلی و عمومی از کیفیت زندگی که همان وجه رضایت یا نارضایتی است که توسط مردم در جنبه‌های مختلف زندگی‌شان احساس می‌شود.

دوم تعریف اجزایی از کیفیت زندگی که مربوط به وجود چند بعدی از این مفهوم با شاخص‌‌های مختلف و مجزایی است.

سوم تعریف دقیق و خاص که مربوط به یک یا دو مورد از ابعاد مختلف کیفیت زندگی است.

منظور از تعریف غیرحرفه‌ای کیفیت زندگی این است که از گروه‌های مختلف اجتماعی مثلاٌ از سالمندان در مورد ذهنیت کیفیت زندگی‌شان پرسیده شود.پسیون معتقداست که کیفیت زندگی به وضعیت محیطی که مردم در آن زندگی می‌کنند(‌مثل آلودگی و کیفیت مسکن) و هم‌چنین به برخی صفات  و ویژگی‌های خود مردم(‌مثل سلامت و میزان تحصیلات) اشاره دارد( رضوانی، ۱۳۸۸؛۵).برخی همچون تستا به دو بعد کیفی وکمی در تعریف کیفیت زندگی توجه داشته‌اند.کیفیت زندگی بطور اخص مرتبط با سلامت به زمینه‌های سلامت فیزیکی، روان‌شناختی، اجتماعی ارتباط دارد که تحت تاثیر تجربه‌ها، ارتباطات و ادراکات فردی است. هر یک از زمینه‌ها را در بعد عینی و ذهنی می‌توان ارزیابی کرد. ارزیابی‌های عینی از عملکرد یا وضعیت سلامتی و ادراکات ذهنی از سلامتی. هم‌چنین لاتون کیفیت زندگی را مجموعه‌ای از ابعاد ذهنی و عینی که با یکدیگر کنش متقابل دارند تعریف می‌کند. این مفهوم چند بعدی هم معیارهای اجتماعی و اقتصادی سیستم محیطی مشخص و هم معیارهای درون شخصیتی را ارزیابی می‌کند. هم‌چنین کیفیت زندگی بصورت بهزیستی کلی نیز تعریف شده است که مشتمل بر توصیف کننده‌های عینی و ارزیابی ذهنی از بهزیستی مادی، اجتماعی، عاطفی و بهره‌وری همراه با توسعه رشد شخصی و فعالیت‌های هدفمند ارزش‌گذاری شده بوسیله ارزشهای فردی می‌باشد( اسمیت، ۲۰۰۰؛۴۲۳).

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:24:00 ق.ظ ]




برخی کیفیت زندگی را به مثابه رضایت از زندگی آورده‌اند یعنی این که افراد بطور کلی از زندگیشان رضایت داشته باشند. کاتر ( ۱۹۸۵) کیفیت زندگی را به مثابه رضایت فرد از زندگی و محیط پیرامونی تعریف می‌کند که نیازها خواست‌ها و ترجیحات سبک زندگی و سایر عوامل ملموس را که بر بهزیستی همه جانبه فرد تاثیر دارند در بر می‌گیرد( غفاری، ۱۳۸۸؛۵) اینگلهارت رضایت از زندگی را به عنوان مهم‌ترین شاخص سازنده بر می‌شمارد( اینگلهارت، ۱۳۷۳؛۴۴). کمپل و همکارانش کیفیت زندگی را رضایت از زندگی در حیطه‌های خاصی می‌دانستند آنها حیطه‌های کار، مسکن، سلامتی، همسایگی، دوستی‌ها، ازدواج، زندگی خانوادگی، سطح تحصیلات و پس‌انداز را مولفه‌های کیفیت زندگی قلمداد می‌کنند( فتوت، ۱۳۹۰؛۱۵۸) و احساس رضایت از زندگی شغلی و رضایت از زندگی خانوادگی ارکان کلی رضایت از زندگی می‌باشد. همچنین سینیتا و هایندس کیفیت زندگی را برداشت و ارزیابی مثبت یا منفی فرد از خصوصیات زندگی خود و میزان رضایت کلی خود از زندگی می‌دانند(‌همان، ۱۵۹) .غلامرضا غفاری (۱۳۸۸؛۴)در اثر خویش تحت عنوان « کیفیت زندگی شاخص توسعه اجتماعی» ضمن بر شمردن رضایت زندگی به عنوان مولفه اصلی کیفیت زندگی به چهار نوع رضایت از زندگی اشاره دارد:
رضایت ناشی از داشتن: که متاثر از میزان برخورداری افراد از امکانات می‌باشد.

رضایت ناشی از ارتباط: که معطوف به روابط اجتماعی است.

-رضایت ناشی از بودن: پنداشت فرد نسبت به خویشتن و تعریف از کیستی خود که دلالت بر   معناداری و کنترل بر زندگی خود در مقابل خود بیگانگی دارد.

– رضایت ناشی از اقدام و عمل: که بیشتر معطوف به چگونگی زمان در اختیار در قالب اوقات فراغت می‌شود.

بطور کلی رضایت از زندگی مبتنی بر درک فرد از وضعیت جسمی، روانی، اجتماعی و محیطی خود و احساس رضایت‌مندی و شادمانی از بودن در این وضعیت می‌باشد و براساس تلقی کلی از خشنودی و یا ناخرسندی از زندگی و بر اساس ارضاء نیازهای اساسی و هم‌‌چنین تناسب بین اهداف شخص و وسایل دستیابی به آن اهداف مفهوم‌پردازی می‌شود. لذا رضایت زندگی بعد ذهنی کیفیت زندگی است و سازه کیفیت زندگی مقوله‌ای عام‌تر از کیفیت زندگی می‌باشد.

۲-۲-۲-۲- سعادتمندی:

یکی دیگر از مفاهیمی که به مفهوم کیفیت زندگی بسیار نزدیک است و بعضاً سبب تداخل مفهومی با سازه کیفیت زندگی می‌شوداحساس سعادتمدنی می‌باشد که به چگونگی ارزیابی فرداز زندگی اشاره داردودربرگیرنده متغیرهایی ازقبیل رضایت از زندگی، رضایت از وضعیت زناشویی، رضایت از کار و متغیرهای روانشناختی چون فقدان افسردگی واضطراب و وجودعواطف و خلقیات مثبت می‌شود. احساس رضایت از زندگی بسیار نزدیک با این مفهوم می‌باشد چرا که هردوبه بعدذهنی کیفیت زندگی اشاره دارندوآن رابایدبعنوان یکی ازمعرفهای احساس  سعادتمندی به حساب آورد.دینروبیس واس برای احساس سعادتمندی سه جزء را قائل هستند:

 

۱- ارزیابی مثبت محرک( عاطفه خوشایند)

۲- ارزیابی منفی محرک(عاطفه ناخوشایند)

۳- رضایت از زندگی

دانلود پایان نامه

 

هر یک از این سه مولفه به تقسیمات فرعی دیگری تجزیه می‌شوند. رضایت کلی از زندگی را به رضایت از حوزه‌های گوناگون زندگی از قبیل تفریحات، عشق، ازدواج، دوستان و… در عین حال عاطفه خوشایند را به هیجانات و خلقیات ویژه‌ای از قبیل لذت ،محبت غرور و بالاخره عاطفه ناخوشایند را می‌توان به هیجانات و خلقیات ویژه‌ای از قبیل شرم، گناه، خشم و اضطراب تجزیه کرد. در میان اجزاءبر شمرده شده ارزیابی مثبت و منفی محرک بیشتر جنبه عاطفی داشته و جزء سوم یعنی رضایت از زندگی دارای جنبه شناختی است( نوبخت، ۱۳۸۹؛۲۵).

 

 

 

 

۲-۲-۲-۳- سبک زندگی

سبک زندگی در لغت به معنای روشی است که فرد در انجام یک فعالیت مشخص بکار می‌گیرد که شامل الگوهایی از روابط اجتماعی، مصرف، سرگرمی، تفریح و لباس پوشیدن می‌باشد که بازتابی کامل از ارزشهای اجتماعی، طرز برخورد، الگوهای رفتاری، عادات، علایق و دیدگاهای فردی در سراسر زندگی است که در پی اجتماعی شدن بوجود می‌آید.

مفهوم سبک زندگی در اواخر دهه ۱۹۲۰ توسط روانشناسی به نام آلفرد آدلر بیان شد و هسته مرکزی نظریه روانشناس فردی وی را شکل می‌دهد. و این مفهوم را به عنوان خود، شخصیت، فردیت، وحدت و یکپارچگی شخصیت، شکل دهنده فعالیت‌های خلاق فرد، شیوه مواجهه با مشکلات، عقیده و نظر فرد درباره خود و مشکلات زندگی و نگرشی کلی نسبت به زندگی بکار برد. و بر این  باور بود که شیوه‌ها وروش‌های عملی هر فرد در دوران کودکی شکل  می‌گیرد و از تعامل‌های اجتماعی که در سالهای اولیه زندگی رخ می‌دهد آموخته می‌شود.( هاشمی، ۱۳۸۶).آدلر در خصوص پدید آمدن سبک زندگی معتقد بود که همه انسانها به نوعی احساس کهتری مبتلا هستند که با روش خاصی در صدد برطرف کردن آن هستند، این رویه منحصر به فرد برای جبران احساس کهتری، سبک زندگی افراد را ایجاد می‌کند. سبک زندگی در سه دوره به کمال خود می‌رسد دوران کودکی، زمان شکل‌گیری پنج ریشه اصلی سبک زندگی است که عبارتند از سلامتی و ظاهر، وضعیت اقتصادی- اجتماعی، نگرش‌های والدینی، منظومه‌های خانوادگی و نقش جنسیتی، دومین بعد از سبک زندگی، نگرش‌ها نسبت به تکالیف زندگی می‌باشد که در دوران نوجوانی تحول می‌یابند این نگرش‌ها عبارتند از نگرش نسبت به خود، نگرش به سوی مشکلات، نگرش به سوی دیگران، نگرش به سوی جنس مخالف و نگرش به زندگی، سومین بعد از سبک زندگی، تکالیف زندگی است. وی بر سه تکلیف از زندگی تاکید دارد که عبارتند از: دیگران، شغل، عشق و مسائل جنسی. سبک زندگی در بزرگسالی در اهداف و راه های رسیدن به آنها خود را نمایان می‌کند( فاضل، ۱۳۹۰: ۱۴۳).

کرن و همکارانش( ۱۹۹۳) برای سنجش سبک زندگی نمونه‌هایی به شرح ذیل تدوین کرده‌اند:

– علاقه اجتماعی(BSI): به بیان تعلق فرد به جامعه می‌پردازد.

– کنارآمدن( GA): این که فرد تا چه اندازه تمایل دارد که در سه حیطه مربوط به تکالیف زندگی یعنی ارتباطات اجتماعی، کار و صمیمیت از روندی قاعده‌مند پیروی کنند.

– مسئولیت‌پذیری( TC): اینکه تا چه اندازه هدایت و رهبری  دیگران برای فرد خوشایند و قابل قبول است.

– نیاز به تایید( WR): اینکه فرد تا چه اندازه به اظهار نظرهای دیگران بها می‌دهد و نظر آنها را حائز اهمیت می‌داند.

– محتاط بودن(BC): این که تا چه اندازه فرد در موقعیت‌های بین فردی احساس امنیت و اعتماد می‌کند( سعیدی، ۱۳۹۰؛۱۰).

سبک زندگی از فرهنگ، نژاد، مذهب، وضعیت اقتصادی، اجتماعی، اعتقادات، باورها تاثیر می‌پذیرد و هر شخص بر اساس سبک زندگی خاص خود ایفای نقش می‌کند. سبک زندگی در طول زندگی ثابت می‌ماند مگر آنکه باورهای راسخ با میانجی‌گری و روان درمانی تغییر کند.لذا سبک زندگی باز نمودی است از جستجوی هویت و انتخاب فردی، بنابراین فهمیدن فرد مستلزم فهمیدن سازمان شناختی و سبک زندگی اوست.

سبک زندگی دارای وجوهی هم چون فعالیت بدنی، تغذیه، الکل، دخانیات و … می‌باشد که در مبحث مربوط به سلامت جهانی بسیار مطرح می‌باشند. از سوی دیگر سلامت جهانی یکی از ابعاد چهارگانه کیفیت زندگی در تقسیم‌بندی سازمان بهداشت جهانی می‌باشد لذا می‌توان بیان داشت که کیفیت زندگی مقوله‌ای عام‌تر از سبک زندگی می‌باشد که می‌تواند در سبک زندگی و شیوه زندگی فرد نمود پیدا کند.

۲-۲-۲-۴- خوشبختی

خوشبختی یکی از مفاهیم مرتبط با کیفیت زندگی است پژوهشگران بهداشت روانی، خوشبختی را یکی از مولفه‌ای بهزیستی ذهنی می‌داند. از دید آنان جلوه‌های گوناگون بهزیستی ذهنی، نشانه سلامت روانی است بهزیستی ذهنی به معنای ذهنیتی است که فرد درباره کیفیت زندگی دارد تا حد بسیار شبیه معیارهای ذهنی کیفیت زندگی است.

کوری کیز مدلی را برای بهزیستی ذهنی در نظر دارد که دارای سه وجه مهم است:

بهزیستی احساسی

بهزیستی روانی

بهزیستی اجتماعی

وی بهزیستی روانی واجتماعی را نشانه کارکرد مثبت می‌داند و چنانچه اگر فرد شرایط دو بعد بهزیستی احساسی( احساس خوب و رضایت از زندگی) و بعد کارکرد مثبت را داشته باشد، از سلامت روانی برخوردار است ( مختاری، ۱۳۸۹؛۳۱-۳۰).

هم‌چنین کیفیت زندگی متفاوت از استاندارد زندگی و سطح زندگی است. استاندارد زندگی و سطح زندگی معرف پیشرفت‌هایی هستند که بیشتر ماهیت اقتصادی دارند و شامل معیارهایی کاملاً عینی می‌شوند که قابل اندازه‌گیری هستند و با مولفه‌های اقتصادی سنجیده می‌شوند مانند:GDP یا تولید ناخالص ملی، وضعیت مسکن، وضعیت شغل و … که در کیفیت زندگی موثر هستند اما همانطور که گفته شد کیفیت زندگی مفهومی پیچیده‌تر و شامل دو جنبه عینی و ذهنی است و منعکس کننده اختلاف بین امیدها و انتظارات یک فرد  و تجربیات فعلی او می‌باشد.

۲-۲-۳-ابعاد کیفیت زندگی

با توجه به آنچه که در صفحات قبل آمد مشهود است یک اتفاق نظر عمومی بر سر این موضوع وجود دارد که کیفیت زندگی تنها در زندگی مادی خلاصه نمی‌شود لذا به دلیل ناتوانی شاخص‌های صرفاً اقتصادی و عینی در بهبود شرایط زندگی، توجه به شاخص‌های ذهنی نیز مطرح شد، لذا دو دسته از معیارها جهت ارزیابی و سنجش تغییرات کیفیت زندگی را شاهد هستیم:

 

۱- شاخص‌های کمی( عینی)

۲- شاخص‌های کیفی( ذهنی)

شاخص‌های عینی ارقام و داده‌های آماری موجود در زمینه شرایط واقعی زندگی افراد هستند و شرایط بیرونی زندگی را نمایش می‌دهند. این بعد از کیفیت با بهره گرفتن از شاخص‌هایی که مرتبط با واقعیت قابل مشاهده و ملموس زندگی هستند اندازه‌گیری می‌شوند مانند حساب بانکی، بهداشت، آموزش. اما بعد ذهنی کیفیت زندگی محصول ادراکات و تصورات فردی است و از درک فرد و ارزیابی ذهنی وی از زندگی نشات میگیرد.احمداشرف( ۵۷:۱۳۸۰) در این خصوص بیان می‌دارد که جنبه‌عینی زندگی آدمی بر ۲ امر دلالت دارد:

 

الف: چگونگی محیط زیست آدمی مانند آلودگی محیط، مسکن، اوقات فراغت و مانند آن

ب: برخی از مشخصات افراد جامعه هم چون تندرستی، دستاوردهای اموزشی، انسجام خانوادگی.سلامت روانی و مانند آن.

هم چنین بعد ذهنی کیفیت زندگی بر جنبه‌هایی ازتجربه فردی مانند سرخوردگی، احساس بیگانگی از جامعه واز خویشتن خویش، احساس سرشکستگی، احساس رضایت و نارضایتی از زندگی، اشتیاق‌های آدمی و ادراکات انسانی دلالت دارد.لی در بیان تفاوت شاخص‌های ذهنی و عینی بیان می‌دارد که مناسب‌ترین روش برای کشف کیفیت زندگی، پرسیدن ادراک مردم از زندگی آنهاست اما معتقد است که شاخص‌های عینی ارجح‌تر است زیرا این شاخص بازخوردی‌های ارزشمندی را برای برنامه‌ریزان و سیاستگذاران فراهم می‌کند. اما با وجود این، شاخص‌های ذهنی پایایی کمتر و قابلیت اطمینان بیشتری دارند و دلیل این امر را ناتوانی این شاخص‌ها برای نمایش وضعیت محیط زندگی مردم می‌داند( رضوانی،۱۳۸۸؛۹۵-۹۴).

با مدنظر قرار دادن  دو بعد ذهنی وعینی کیفیت زندگی، دو سنت در خصوص تحقیقاتی که در رابطه با کیفیت زندگی انجام شده‌اند وجود دارد:

– رویکرد اسکاندیناوی: این رویکرد در اکثر کشورهای اروپایی بخصوص کشورهای اسکاندیناوی طرفداران زیادی داشته و توسط« جان درینوفسکی» و « ریچارد تیتموس» بوجود امده است. در این رویکرد بر شرایط عینی زندگی و مولفه‌های مرتبط با آن تاکید شده است.

– رویکرد آمریکایی: از تاثیرگذاران بر این رویکرد« دبیلو. آی. توماس» که یک روانشناس اجتماعی بود می‌باشدکه برمعرف‌های ذهنی وتجارب ذهنی افراد در زندگی‌شان توجه می‌شود.

توافق عمومی در میان محققان وجود دارد که از طریق یکپارچه کردن ابعاد عینی و ذهنی کیفیت زندگی امکان بدست آوردن تصویری کامل‌تر و مفیدتر از کیفیت زندگی وجود دارد چه بسا افرادی با امکانات مالی مناسب در ذهن خود هیچ احساس رضایتی از زندگی خویش نداشته باشند و یا برعکس افرادی با سطح پایینی از استانداردهای زندگی، به عللی متفاوت از زندگی خویش اظهار رضایت نسبی یا حتی کامل داشته باشند. تفاوت شاخص‌های عینی وذهنی کیفیت زندگی از آن جهت مهم است که تجربه درک عمومی از رضایت زندگی را به بعد فردی آن پیوند می‌دهد. بنابراین ارزیابی جامعی از کیفیت زندگی باید دربرگیرنده جنبه‌های عینی وذهنی باشد کیفیت زندگی بدین شکل می‌تواند از توان هر دو رویکرد برای رسیدن به اطلاعات پایاتر و قابل اطمینان‌تر درباره کیفیت زندگی استفاده نماید.نول (۲۰۰۳) اظهار می‌کند که می‌توان بر حسب سطوح کیفیت زندگی در ابعاد ذهنی و عینی ماتریسی ۲×۲ شامل حالت‌های بهزیستی محرومیت، انطباق و ناهماهنگی را مفهوم‌سازی کرد.

جدول ۲-۴-حالات مختلف کیفیت زندگی با ترکیب ابعادعینی و ذهنی (منبع:رضوانی،۹۶:۱۳۸۸)

 

 

 

 

 

 

ارزیابی ذهنی
شرایط عینی زندگی
خوب
بد
خوب
بهزیستی( ثروتمند شاد)
ناهماهنگی ( ثروتمند ناشاد)
بد
انطباق( فقیر شاد)
محرومیت( فقیر ناشاد)
با توجه به شکل فوق اگر فردی شرایط عینی و ذهنی خوبی داشته باشد در حالت بهزیستی قرار دارد اگر هر دو شرایط بد باشند حالت محرومیت وجود دارد. حال اگر شرایط عینی خوب و شرایط عینی بد باشد ناهماهنگی وجود دارد و اگر شرایط عینی بدو شرایط ذهنی خوب باشد انطباق صورت گرفته است.

 

۲-۲-۴ -شاخص‌های سنجش کیفیت زندگی

حیطه مربوط به کیفیت زندگی و سنجش آن شاید در هیچ زمانی به اندازه امروز وسیع نبوده است. اقتصاددانان، دانشمندان علوم اجتماعی و دولتمردان هرکدام، از دیدگاه خاصی به این مقوله می‌نگرند. این امر از آن‌جا ناشی می‌شود که شاخص‌های مربوط به کیفیت زندگی طیف وسیعی را در بر می‌گیرند که از تغذیه و پوشاک گرفته تا مراقبت‌های بهداشتی و محیط اجتماعی و مادی پیرامون را شامل می‌شود به همین خاطر برای سنجش کیفیت زندگی ابزار بسیاری تدوین شده است. اقتصاددانان اولین کسانی بودند که بطور غیر مستقیم به این امر پرداختند تولید ناخالص ملی( GDP) اولین شاخص بود که اقتصاددانان برای  سنجش پیشرفت اجتماعی و بطور تلویحی کیفیت زندگی تدوین کردند. تولید ناخالص داخلی، معرف ارزش پول همه کالا و خدماتی است که در طول یک سال، در محدوده جغرافیایی یک کشور تولید می‌شود و بر میزان تولید تاکید دارد( عنبری، ۱۳۸۸؛۱۵۵). اما در دهه ۱۹۷۰ در مقابل پیامدهای رشد اقتصادی نظیر گسترش فقر، آلودگی‌ها، گسترش شکاف طبقاتی، افزایش بی‌رویه جمعیت، شاخص GDP مورد نقد گرفت.برای مثال کمپل و همکارانش ( ۱۹۷۶) طی مقایسه‌ای که در مورد شرایط زندگی مردم در قبل و بعد از جنگ جهانی دوم انجام داده‌اند به این نتیجه رسیدند که اتکا محض به اندازه‌گیری پولی- اقتصادی به تنهایی نمی‌تواند بازگو کننده مناسب سطح کیفیت زندگی و یا رضایتمندی مردم باشند چرا که سالهای پس از جنگ جهانی افزایش چشمگیر در میانگین استاندارد زندگی مردم روی داده است. با وجود این در همان زمان مردم آمریکا شاهد کاهش امنیت فردی، افزایش سوء مصرف مواد، قتل و بی‌ثباتی سیاسی بودند. آگاهی از نبود یک رابطه کامل مستقیم بین شاخص‌های اقتصادی ومیزان رضایتمندی از زندگی پژوهشگران را واداشت تا بدنبال سایراندازه های غیر پولی باشند تا بتواند برآورد کننده بهتر میزان رضایت عمومی باشد(کمپبل،‌۱۹۷۶؛۴۹). همچنین استرلین واگلسکو نیز در مطالعات خود به این نتیجه رسیده‌اند که « مقایسه‌های بین‌المللی نشان می‌دهد که افزایش درآمد سرانه همواره با یک افزایش معنی‌دار در کیفیت زندگی همراه بوده است اما بهبود جنبه‌های کیفیت زندگی، در تمامی نقاط جهان تاثیر مشابهی بر روی رشد اقتصادی نداشته، مطمئناً بهبودی قابل توجهی در متغیرهای قابل مشاهده مانند غذا، مسکن و پوشاک بوجود خواهد آورد اما در سوی مقابل رشد اقتصادی نوین، افزایش شهرنشینی، آلودگی آب و هوا و آلودگی صوتی را بدنبال خواهد داشت در نتیجه از میزان اثر مثبت رشد اقتصادی بر افزایش کیفیت زندگی خواهد کاست» ( باسخا،۱۳۸۹). نمود دیگر این موضوع را می‌توان در مقاله تونی بلر نخست‌وزیر وقت انگلیس( ۱۹۹۹) مشاهده کرد که در مقاله خود درباره کیفیت زندگی می‌نویسید:

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:24:00 ق.ظ ]





 

 

 

– مرگ و میرکودکان   کودکان
-خودکشی نوجوانان
متوسط درآمد هفتگی
آزار کودکان
استفاده از مواد مخدر
– بیکاری
فقر کودک/ کهنسال
شمار جوانانی که دبیرستان ترک گفته‌اند
پوشش بیمه درمانی و بهداشتی
قتل و جنایت
توزیع کوپن غذا( برای قشر آسیب‌پذیر)
نابرابری و توزیع درآمد
مسکن
اشتغال نیمه وقت
بیمه بهداشتی و درمانی کهنسالان
مرگ ومیر تصادف بزرگراه‌ها که در اثر مصرف الکل بوده است.
 

۲-۲-۴-۲-شاخص توسعه انسانی( HDI)[2]

این شاخص در سال ۱۹۹۰ توسط مرکز برنامه سازمان ملل متحد( UNDP) ارائه شد و در حال حاضر یکی از معروفترین شاخص‌های کیفیت زندگی است و هر ساله از طریق مجموعه‌ای از مولفه‌ها، دستاورد کشورها را در توسعه انسانی می‌سنجد و درجه‌بندی می‌کند. این شاخص بدنبال اندازه‌گیری سه ظرفیت انسانی( دانش، طول عمر، درآمد) است ( عنبری، ۱۳۸۸؛۱۵۶)که به عنوان نماد پیشرفت در انسان محسوب می‌شوند. در سال اخیر دو شاخص دیگر نیز به شاخص توسعه انسانی اضافه شدند:

 

شاخص توسعه جنسیتی( GDT) ؛که تبعیض و تفاوت‌های جنسیتی و نابرابری میان زنان ومردان را در حوزه‌های دانش، طول عمر و استانداردهای زندگی‌نشان می‌دهد.

-شاخص فقر انسانی( HPT)؛ که برای کشورهای توسعه یافته در حال توسعه تدوین شده است. در سال ۲۰۰۲ مولفه‌های زیر در شاخص HDI گنجانده شده‌اند:

۱– بررسی روند توسعه انسانی

– درآمد و فقر و شاخص فقر

– گسترش حق انتخاب مردم

– روندهای HDI

۲- داشتن زندگی طولانی و سالم

– روندهای دموکراتیک

–  تعهد بهداشتی :دسترسی به خدمات و منابع

– رویارویی با چالش‌ها وبحران‌های جهانی بهداشت

– بقا: پیشرفت‌ها و شکست‌ها

۳- کسب دانایی

–  تعهد به آموزش و پرورش

تکنولوژی: اشاعه و خلق

سواد و میزان حضور در برنامه آموزشی رسمی

۴- دسترسی به منافع مورد نیاز جهت دست‌یابی به سطح شرافتمندانه‌ای از زندگی

 

– عملکرد اقتصادی

– ساختار تجارت

– جریان کمک از کشورهای توسعه یافته

– جریان کمک و سرمایه خصوصی و بدهی‌ها

– اولویت‌های مخارج عمومی

– بیکاری

۵- حفظ دستاوردها برای نسل‌های آینده

– انرژی و محیط زیست

۶- تامین امنیت و ایمنی شخصی

– پناهندگان و تسلیحات

۷- کسب برابری برای همه زنان و مردان

– شاخص توسعه جنسیتی

– معیار توانمند سازی جنسیتی

– نابرابری جنسیتی در آموزش وپرورش

– نابرابری جنسیتی در فعالیت اقتصادی

– مشارکت سیاسی زنان

۲-۲-۴-۳-شاخص پیشرفت واقعی( GPI)

این شاخص دارای ۱۸ مولفه هم چون بیکاری، اشتغال نیمه وقت تا مرگ و میر در تصادفات و آلودگی و هزینه‌های نظامی ، تغییرات اوقات فراغت، فروپاشی خانواده، قتل و جنایت، آسیب‌های محیطی، منابع آلودگی می‌شود و اولین بار توسط « سازمان تعریف مجدد و پیشرفت» ارائه شده است، همانطور که مشاهده می‌شود این شاخص مولفه‌های مشترک با شاخص Fish دارد و هر دو برای سنجش پیشرفت اجتماعی در سطح ملی و محله‌ای بکار می‌روند.

هم‌چنین موسسه EIU نیز  شاخصی به نام شاخص کیفیت زندگی تدوین کرد که بر اساس آن ایران در میان ۱۱۱کشور در رتبه ۸۸ قرار دارد. همانطور که ملاحظه می‌شود شاخص‌های مذکور علی رغم آنکه سعی دارند تا با وارد کردن برخی مولفه‌ها و متغیرها، نقائص و نقاط ضعف شاخصGDP را جبران نمایند اما باز هم صرفاً جنبه عینی داشته و به متغیرهای ذهنی چون احساس سعادت و رضایت از زندگی در بخش کیفیت زندگی توجه چندانی ندارند. هر شاخصی که به اندازه‌گیری کیفیت زندگی می‌پردازد می‌بایست در برگیرنده مجموعه عواملی باشد که رفاه انسانی رابهبود بخشید و هر دو بعد عینی وذهنی از کیفیت زندگی در آنها منظور گردد.

شارپ (۱۹۹۹) برای ارزشیابی شاخص‌های کیفیت زندگی ظوابطی را بر شمرده است در نظر وی شاخص کیفیت زندگی می‌بایست ضمن برخورداری از یک هدف روشن اجرایی باید بر مبنای نظریه محکم و مقتضی پی‌ریزی شده باشد و به عنوان یک شاخص واحد ارائه شود اما در عین حال باید بتواند حوزه‌های متفاوت را تحت پوشش قرار دهد هم‌چنین ضمن داشتن اعتبار و روایی، دارای حساسیت نیز باشد. حوزه‌های تحت پوشش شاخص  کیفیت زندگی از نظر وی باید دارای ویژگی‌های زیر باشند:

۱- تمام تجربیات را در بر گیرند.

۲- هر حوزه باید قسمتی از ساختار کیفیت زندگی را به صورت ذاتی و بنیادی اما گسسته و مجرد پوشش دهد.

۳- هر دو بعد عینی و ذهنی را اندازه‌گیری کند.

۴- هر حوزه به عنوان بخشی از کیفیت زندگی عمومی باید با کیفیت زندگی همه مردم  در ارتباط باشد.

۵- در صورتی که یک حوزه خاص مورد نظر قرار گیرد باید به ارتباط آن با حوزه‌های همگانی و عمومی توجه شود.( غفاری۱۳۸۸؛۷۰)

موسسه« بنیاد اقتصاد نوین» (NEF) که یک سازمان فعال درزمینه کیفیت زندگی است شاخصی بانام « شاخص سیاره خوشبختی» تدوین کرد. که در آن ترکیبی از متغیرهای ذهنی و عینی مورد بخشش قرار گرفته‌اند که بر اساس سه متغیر رضایت از زندگی، امید به زندگی و آثار اکولوژیک به ارزیابی کشور می‌پردازد( خوارزمی،۱۳۸۷؛۷). مرکز مطالعات زندگی در آمریکا نیز ضمن توجه به جنبه‌های عینی و ذهنی کیفیت زندگی بر تعریفی از کیفیت زندگی اشاره می‌کند که ضمن توجه به وضعیت فرد از نظر ثروت مادی و سلامت، به ادارک فردی و احساس خوب بودن و رضایت از زندگی نیز توجه می‌کند( علی‌اکبری،۱۳۸۹؛۱۳۰).

در مجموع با توجه به چند بعدی بودن سازه کیفیت زندگی باید گفت که هیچ یک از شاخص‌ها به تنهایی نمی‌توانند تصویر مناسبی از کیفیت زندگی ارائه نماید و باید رهیافتی کل نگر که ترکیبی از شاخص‌های عینی و ذهنی باشد اتخاذ کرد.

 

 

 

 

۲-۲-۵-رویکردهای کلان به کیفیت زندگی:

۲-۲-۵-۱- رویکرد جامعه شناختی:

رویکردهای جامعه شناختی براهمیت روایط اجتماعی در ارزیابی کیفیت زندگی تاکید دارد.در این رویکرد عمدتا کیفیت زندگی ناشی از روابط اجتماعی یا به عبارتی ناشی از شدت و نوع روابط اجتماعی است. گرسون بیان می‌داردکه درعلوم اجتماعی دو رویکرد اصلی مربوط به کیفیت زندگی وجود دارد:

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:23:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم