منابع پایان نامه و مقاله با موضوع : تأثیر شرط اجل بر اجرای تعهدات قراردادی طرفین عقد بیع |
مبحث اول: بررسی تأثیر شرط اجل بر اجرای تعهدات قراردادی طرفین عقد بیع در حقوق ایران
نخستین و عمده اثری که شرط اجل می تواند از خود بر جای گذارد را میتوان در اجرای تعهدات قراردادی طرفین عقد بیع مشاهده نمود. اگر طرفین قرارداد بیع برای ایفای تعهدات قراردادی خویش، همچون تسلیم مبیع و ثمن، سررسیدی را تعیین نمایند، به طور طبیعی و منطقی تعهد باید در سررسید تعیین شده ایفا گردد؛ چرا که اصل حاکیت اراده و اصل لزوم متابعت از مفاد قرارداد عمل به تمام مفاد قرارداد را لازم مینگرد. حال در این خصوص این سئوال مهم وجود دارد که آیا متعهدله می تواند بنا به هر دلیلی، ایفای زود هنگام تعهد را خواسته و یا اینکه آیا متعهد می تواند تعهد خود را زودتر از موعد اجرا نماید یا خیر؟
در این گفتار از رساله سعی محقق بر آن است که به مقولهی تأثیر شرط اجل بر اجرای تعهدات قراردادی عقد بیع از هر دو منظر اجرای زود هنگام تعهد توسط متعهد و مطالبهی زود هنگام تعهد از سوی متعهدله بپردازد. از این رو، این گفتار از رساله در دو قسمت تدوین شده که در قسمت نخست از تأثیر شرط اجل در به تأخیر انداختن امکان مطالبه تعهدات قراردادی و در قسمت دوم از تأثیر شرط اجل در به تأخیر انداختن امکان اجرای قرارداد بحث خواهد شد.
گفتار اول: تأثیر شرط اجل در به تأخیر افتادن امکان مطالبهی تعهدات قراردادی از سوی متعهد
بر طبق مادهی ۳۹۴ قانون مدنی، تعهدات قراردادی باید در موعد مقرر فیمابین طرفین قرارداد انجام و یا ایفاء شود. در این ماده میخوانیم: “مشتری باید ثمن را در موعد و در محل و بر طبق شرائطی که در عقد بیع مقرر شده است تأدیه نماید”. موعد ایفاء تعهدات قراردادی که با تراضی معین میشود، ممکن است به شکل تعیین یک روز خاص و یا به شکل تعیین یک دورهی معین زمانی که تعهد در آن دوره باید انجام شود، معین گردد. فلذا، نتیجه میگیریم هر گاه اجلی برای ایفای تعهدات قراردادی معین نشده باشد، تعهد حال محسوب شده و ضمن آنکه متعهدله می تواند هر زمان که بخواهد ایفای آن را تقاضا نماید، متعهد نیز باید تعهد را فوراً انجام دهد و یا در صورتی که تعهد زمانبر باشد فوراً اجرای آن را شروع نماید[۱]؛ مگر آنکه تعهد از آن دسته تعهداتی باشد که در عرف و عادت معمول معاملاتی، برای اجرای آن تعهد مهلت و موعد خاصی در نظر گرفته میشود.
به عبارت بهتر، بیع مطلق اقتضای آن را دارد که مبیع و ثمن آن فوراً پرداخت و تسلیم گردد؛ مگر آنکه طرفین عقد بیع با اندراج شرطی برای تحویل مبیع یا ثمن مهلتی را مقرر دارند و یا عرف و عادتی وجود داشته باشد که اقتضای تأخیر در تحویل مبیع و ثمن را نماید که در این صورت ایفای تعهد باید در آن تاریخ انجام شود و متعهدله حق مطالبهی ایفای تعهد قبل از سررسید را دارا نخواهد بود. در این خصوص، قانونگذار در مادهی ۳۴۴ قانون مدنی اشعار میدارد: “اگر برای عقد بیع شرطی ذکر نشده یا برای تسلیم مبیع یا تأدیه قیمت موعدی معین نگشته باشد بیع قطعی و ثمن حال محسوب است”.
در فقه نیز این حکم مورد پذیرش قرار گرفته است. مرحوم شهید ثانی نیز در کتاب خود الروضه البهیه مینویسد: “اطلاق بیع مقتضی آن است که ثمنش حال باشد و اگر شرط پرداخت ثمن به شکل
حال شود تأکیدی بیش نیست…”[۲]. مرحوم آیه الله خویی نیز با عباراتی شبیه به آنچه گفته شد میفرماید: “کسی که مالی را میخرد و در آن شرط پرداخت ثمن در آینده را نمیکند ثمن آن معامله حال بوده و بائع می تواند بلافاصله بعد از عقد ثمن را مطالبه نماید”[۳]. محقق حلی نیز در این باره در کتاب خود شرائع الاسلام میفرماید: “کسی که کالایی را به نحو مطلق … خریداری می کند ثمن آن کالا باید به شکل حال پرداخت شود و اگر در قرارداد شرط موجل بودن پرداخت ثمن گردد این شرط صحیح خواهد بود”[۴].
اصل حال بودن ایفای تعهدات قراردادی در هیچ یک از متون قانونی به صراحت تعیین نشده اما از مجموع مواد ۳۴۱، ۳۷۰، بند ۳ ماده ۴۹۰ و ۶۵۱ قانون مدنی، میتوان پذیرش این اصل را استنباط نمود. فیالمثل در مادهی ۳۴۱ قانون مدنی آمده: ” … ممکن است برای تسلیم تمام یا قسمتی از مبیع یابرای تأدیه تمام یا قسمتی از ثمن اجلی قرار داده شود”. مفهوم مخالف این ماده آن است که اگر برای تسلیم مبیع اجلی معین نشده باشد، تسلیم باید فورا انجام شود[۵].
در فقه و حقوق قراردادها، به عقد بیعی که مبیع آن موجل باشد، اطلاق نسیه و به بیعی که ثمن آن موجل باشد، اطلاق بیع سلم می کنند. بر طبق نظر فقها، بیعی که هم ثمن و هم مبیع آن موجل باشد، باطل است؛ چرا که از مصادیق بیع کالی به کالی میباشد که فقها حکم به بطلان آن دادهاند[۶]. از همین رو، مادهی ۳۴۱ قانون مدنی اشعار میدارد: “… ممکن است برای تسلیم تمام یا قسمتی از مبیع یا برای تأدیه تمام یا قسمتی از ثمن اجلی قرار داده شود”. استفاده مقنن از عبارت “یا” در ماده به آن معنی است که در بیع یا باید ثمن موجل باشد و یا مبیع.
با این حال بعضی از اساتید بر آن باورند آنچه در فقه مورد منع و نهی قرار گرفته بیع دین به دین میباشد؛ فلذا، آنان با استناد به مادهی ۱۰ قانون مدنی و عدم مخالفت قانون با بیعی که ثمن و مبیع آن موجل میباشد، بر آن باورند هیچ اشکالی وجود نخواهد داشت که اگر در بیع، مبیع و ثمن هر دو موجل باشند[۷]. در کنار این نظر، بعضی از اساتید دیگر نیز موجل بودن مبیع و ثمن را پذیرفتهاند؛ به شرط آنکه مبیع از مصادیق اموال کلی نباشد؛ در غیر این صورت، اگر مبیع کلی باشد، میبایستی ثمن به شکی حال پرداخت گردد؛ در غیر این صورت بیع باطل خواهد بود؛ چرا که از مصادیق بیع دین به دین میباشد[۸].
علاوه بر دو حالت فوق، یعنی تعیین و عدم تعیین تاریخ اجرای تعهدات عقد بیع، ممکن است تعیین تاریخ اجرای تعهد بر عهده شخص متعهدله یا شخص ثالثی گذاشته شود. در این صورت متعهدله باید طی ارسال اظهارنامهایی تاریخ اجرای تعهد را تعیین و به متعهد اطلاع دهد و تا این امر محقق نشود نمیتوان متعهد را از جهت عدم ایفای تعهد قراردادی خویش متخلف دانست. مادهی ۲۲۶ قانون مدنی در این باره اشعار دارد: ” … اگر برای ایفای تعهد مدتی مقرر نبوده طرف وقتی می تواند ادعای خسارت نماید که اختیار موقع انجام با او بوده و ثابت نماید که انجام تعهد را مطالبه کرده است”.
اما صرف نظر از بحث فوق، این سئوال ممکن است مطرح شود آیا متعهدله می تواند اجرای پیش از موعد تعهد را مطالبه نماید یا خیر؟ با توجه به آنچه گفته شد جواب این سئوال واضح است و آن اینکه که شرط اجل باعث میشود که تقاضای اجرای تعهد از سوی متعهدله به عقب بیافتد و وی نتواند تا قبل از انقضای اجل، اجرای تعهد را خواستار شود[۹] و دوم آنکه در صورت عدم ایفای تعهدات قراردادی متعهد، حق فسخ قرارداد، یا مطالبهی خسارت از زمان فرا رسیدن اجل قابل پیگیری و اعمال میباشد. در خصوص تعهدات موجل باید توجه داشت که تعهد ایجاد شده است، ولکن قبل از انقضای مهلت و سررسید اجل قابل مطالبه نمیباشد[۱۰].
پس از رسیدن موعد پرداخت دین، تعهد حال و قابل مطالبه میشود. در حقوق ایران، متعهد باید بلافاصله بعد از فرا رسیدن اجل تعهد خود را ایفاء نماید؛ در غیر این صورت وی متخلف از ایفای تعهدات قراردادی محسوب و مکلف به پرداخت خسارت قراردادی میباشد. در این بین متعهدله هیچ وظیفه ای ندارد که پس از فرا رسیدن اجل، ایفای تعهد را به واسطهی عمل جداگانهای از متعهد مطالبه نماید. فلذا، آثار ناشی شده از تأخیر متعهد منوط به مطالبه متعهدله نمیباشد[۱۱]. تنها در یک مورد قانونگذار مطالبهی متعهدله را شرط اجرای تعهد و احراز تخلف متعهد دانسته است و آن جایی است که تاریخ اجرای تعهد بر عهده شخص متعهدله یا شخص ثالثی گذاشته شود. در این صورت متعهدله باید طی ارسال اظهارنامهایی تاریخ اجرای تعهد را تعیین و به متعهد اطلاع دهد و تا این امر محقق نشود نمیتوان متعهد را از جهت عدم ایفای تعهد قراردادی خویش متخلف دانست.
با این حال، قاعده عدم لزوم مطالبه اجرای تعهد از سوی متعهدله در خصوص تعهدات پولی قابل اجرا نمیباشد؛ چرا که بر طبق مادهی ۵۲۲ قانون آئین دادرسی مدنی یکی از شروط امکان مطالبهی خسارت ناشی از عدم ایفای تعهدات پولی، مطالبهی پرداخت وجه از سوی طبلکار میباشد[۱۲]. در این ماده آمده: “در دعاویی که موضوع آن دین و از نوع وجه رایج بوده و با مطالبه داین و تمکن مدیون مدیون امتناع از پرداخت نموده در صورت تغییر فاحش شاخص قیمت سالانه از زمان سررسید تا هنگام پرداخت و پس از مطالبه طلبکار دادگاه با رعایت تناسب تغییر شاخص سالانه که توسط بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران تعیین میگردد محاسبه و مورد حکم قرار خواهد دارد …”.
حال سئوال مهمی در این قسمت قابل طرح است و آن اینکه اگر متعهد به پیشنهاد متعهدله مبنی بر اجرای زود هنگام تعهد پاسخ مثبت داده و تعهد موجل را پیش از موعد به اجرا دربیاورد، آیا می تواند از اجرای زود هنگام تعهد ابراز پشیمانی کرده و دعوی استرداد تعهد انجام شده را بنماید یا خیر؟ در جواب این سئوال از سوی بعضی از نویسندگان گفته شده با توجه به آنکه اجل تنها اجرای تعهد را به تأخیر میاندازد و نه ایجاد آن را، فلذا اگر متعهد تعهد موجل خود را زودتر از فرا رسیدن اجل ایفاء نماید حق استرداد تعهد ایفا شده را نخواهد داشت؛ چرا که در واقع از امتیازی که در اختیار داشته است صرفنظر کرده است و دین موجود را پرداخت نموده است[۱۳]. ثانیاً اجرای حکم قانونگذار در مادهی ۲۶۶ قانون مدنی، که در خصوص تعهدات طبیعی اشعار داده شده است، در مورد تعهدات موجل اولی است. قانونگذار در این ماده آورده: “در مورد تعهداتی که برای متعهدله قانوناً حق مطالبه نمیباشد اگر متعهد به میل خود آن را ایفاء نماید دعوی استرداد او مسموع نخواهد بود”.
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1399-01-31] [ 06:59:00 ق.ظ ]
|