در سال‌های اخیر مؤسسات آموزش عالی چه در جوامع غربی و چه در جوامع در حال توسعه، با تغییرات زیادی مواجه بوده‌اند. با ظهور اقتصاد دانشی، خط‌مشی‌های ناظر بر آموزش عالی، متحمل فشارهایی شده‌اند که سبب گردیده، به عنوان ابزاری برای رقابت‌های اقتصادی در بازارهای جهانی ایفای نقش کنند. این بدان معناست که ارزشیابی و نگاه به آموزش و تحقیق دانشگاهی به طور فزاینده‌ای از زاویه اقتصادی امکان‌پذیر شده است. در تطابق با این تغییر خط‌مشی‌ها و تغییر زاویه نگاه به دانشگاه، الگوهای تأمین سرمایه و سبک‌های مدیریت دانشگاه‌ها با تحولات کثیری مواجه شده است (قلی‌پور و همکاران، ۱۵:۱۳۸۶).

در بسیاری از کشورهای غربی اداره‌ای تحت عنوان دفاتر انتقال فناوری[۱]، جهت تسهیل انتقال دانش تجاری شده از دانشگاه‌‌ها به صنایع تأسیس شده است. نقش عمده این دفاتر، حفاظت از دارایی‌های فکری دانشگاه و نتایج پژوهش‌های دانشگاهی و انتقال تجاری دانش از طریق واگذاری حق امتیاز اختراعات یا سایر انواع دارایی‌های فکری ناشی از پژوهش‌های دانشگاهی به صنعت است (Siggle et al ,2004:115). در همین راستا مدیران دانشگاه‌های ایران، در پی استراتژی تجاری‌سازی، به فعالیت‌های تجاری زیر روی آورده‌اند:

تحقیقات مشترک دانشگاه و صنعت، مشاوره یا «فروش مهارت شخصی» به منظور حل مسائل مراجعین، راه‌اندازی سازمان‌ها و شرکت‌هایی که در آنها با فروش نتایج تحقیقاتی، بهره‌برداری مالی صورت می‌پذیرد، ارائه آموزش‌های کاربردی مبتنی بر شهریه، سخنرانی‌های اعضاء هیات علمی در خارج از دانشگاه، پروژه‌های تحقیقاتی که توسط گرنت‌های دولتی یا شرکت‌های صنعتی تحت حمایت مالی قرار می‌گیرند، ارزیابی پتانسیل تجاری نتایج تحقیقات و عقد قراردادهای لیسانس‌دهی[۲] و حق اختراع

(عباسی و همکاران ، ۱۳۸۶: ۲۱۵).

 

 

۲-۶- فرآیند تجاری‌سازی

اساس فرآیند تجاری‌سازی مشارکت بخش تحقیقاتی و بخش صنعت، در تبدیل نتایج تحقیقات به نوآوری است و امروزه تجاری‌سازی به یکی از حلقه‌های اصلی فرآیند نوآوری تبدیل شده است و به طور کلی فرآیند تجاری‌سازی را می‌توان به چهار مرحله مجزا تفکیک نمود که عبارتند از سرمایه، که باید برای انجام پژوهش ایده پرورش یافته تأمین شود و سپس خط‌مشی بازاریابی تعیین و تعریف گردد، این ایده در مراحل توسعه به فناوری مورد نظر تبدیل می‌شود. هنگامی که یک دستاورد قابل ارائه به بازار حاصل شود، مرحله اجرای تجاری‌سازی آغاز می‌شود. هنگامی که یک محقق یک یا چند فناوری قابل ارائه به بازار را توسعه داده است، باید برای تجاری‌سازی آنها وارد مرحله تجاری‌سازی شود. در فرآیند تجاری‌سازی باید به سؤالات متعددی پاسخ گفت که از آن جمله عبارتند از:

۱- صنایع خریدار این فناوری‌ها کدامند؟

۲- در کجا باید به فروش آن اقدام کرد؟

۳- شیوه فروش باید چگونه باشد؟

دانلود مقاله و پایان نامه

 

 
شکل ۲-۱ نمایش مدل فرآیند تجاری‌سازی ایده‌ها

فرآیند توسعه و تجاری‌سازی فناوری جدید یک فرآیند ساده و خطی نیست، بلکه فرآیندی بسیار پیچیده و مستلزم ایفای نقش بازیگران مختلف با توانمندی‌های متفاوت است. فرآیند تجاری‌سازی نیازمند مهارت‌هایی از قبیل بازاریابی، توسعه محصول، ارزیابی و شناخت بازار، راهبردهای بازار و … می‌باشد (موسایی، صدرائی، بندریان، ۱۳۸۷: ۹).

در بحث تجاری‌سازی منظور از انتقال تکنولوژی انتقال یک ایده، روش، مهارت، دانش فنی، دارایی فکری، کشف یا اختراع ناشی از پژوهش علمی اجرا شده در بخش تحقیقاتی به یک محیط صنعتی است که در آن ممکن است به توسعه یا بهبود محصولات یا فرآیندها منجر شود. اما اینکار نیازمند مراحل مختلف و متفاوتی است (افتخاری، ۱۳۸۸: ۵۰).

مطالعات در خصوص فرآیند تجاری‌سازی و زیر ساخت‌های مربوط به آن عمدتاً با تعریف مفاهیم تجاری‌سازی و مفهوم‌پردازی فرآیند آن سروکار دارد (Sohn and Moon,2003:892). محققین مدل‌هایی را برای فرآیند تجاری‌سازی دانش ارائه کرده‌اند که در اینجا به برخی از آنها اشاره می‌کنیم.

به طور کلی فرآیند ایده تا بازار (علم تا عمل) را می‌توان به سه مرحله مجزا تبدیل نمود، که عبارتند از: ایده‌پردازی[۳]، توسعه فناوری/ محصول[۴] و در نهایت تجاری‌سازی آن، در این فرآیند ابتدا یک ایده که به اندازه کافی بازار دارد از منابع مختلف ایجاد می‌شود و پرورش می‌یابد، در مرحله توسعه این ایده به فناوری یا محصول مورد نظر تبدیل می‌شود.

شکل ۲-۲- مراحل اصلی فرآیند توسعه فناوری جدید (بندریان،۱۳۸۷: ۱۲۰)

هنگامی که یک دستاورد قابل ارائه به بازار شد مرحله تجاری‌سازی آغاز می‌شود. مدیریت همه جانبه فرآیند ایده تا بازار شامل سازماندهی و جهت‌دهی منابع انسانی و سرمایه‌ای در جهت اجرای مؤثر تمامی فعالیت‌های ذیل می‌باشد:

P خلق دانش جدید.

P خلق ایده‌های تکنیکی با هدف ارائه محصولات، فرآیندهای تولیدی و خدمات جدید یا بهبود یافته.

P توسعه ایده‌ها با هدف ساختن نمونه‌های اولیه (کاربردی).

P انتقال نتایج به سمت صنعت، توزیع و استفاده (بندریان، ۵۲:۱۳۸۷).

در بین ایده‌های تولید شده توسط پژوهشگران، ایده “ایده‌آل” از نظر تجاری دارای شرایط زیر می‌باشد:

ü به سرمایه‌گذاری اولیه نیازی نداشته باشد.

ü حجم بازاری را که به دست خواهد آورد از لحاظ کمی بتوان محاسبه کرد.

ü نیاز بازار به کالا یا خدمات نوینی که عرضه خواهد شد کاملاً محسوس و قابل درک باشد.

ü استفاده از آن به تدوین مقررات دولتی نیازی نداشته باشد.

ü خریداران به دفعات به خرید آن اقدام کنند.

üابداع کننده یا تولید کننده اندیشه از معافیت مالیاتی یا امتیازات مناسبی در این زمینه برخوردار شود؛

ü ارزش تبلیغات وسیع را داشته باشد.

ü مشتریان حاضرند برای دسترسی به آن بیعانه پرداخت کنند یا بهای آن را قبلاً پرداخت نمایند (علمی، ۱۰:۱۳۸۸).” سیگل و همکاران” (Siegel et al,2003:101) در تحقیقی در زمینه انتقال تجاری دانش از دانشگاه به شرکت‌ها، شکل ۲-۳- را برای انتقال فناوری ترسیم نموده‌اند:

شکل ۲-۳- فرآیند نظری انتقال فناوری از دانشگاه به یک شرکت Source:(Siegel et al, 2003: 119)

در این پژوهش فرآیند انتقال فناوری از دانشگاه به صنعت به صورت فرآیندی هفت مرحله‌ای تعریف شده است که از اکتشاف علمی شروع شده و به واگذاری امتیاز به شرکت‌ها ختم می‌شود. آنها ذینفعان اصلی انتقال فناوری از دانشگاه به صنعت را به سه گروه تقسیم کرده‌اند که هر کدام در بخشی از این فرآیند ایفای نقش می‌کنند. این سه گروه در برگیرنده:

۱- پژوهشگران دانشگاهی که فناوری جدید را کشف کرده‌اند.

۲- مدیران فناوری دانشگاهی که به عنوان رابط دانشگاه و صنعت و مدیر مالکیت فکری دانشگاه انجام وظیفه می‌کنند.

۳- مدیران کارآفرین شرکت‌ها که فناوری‌های حاصل از تحقیقات دانشگاهی را تجاری‌ می‌کنند، می‌باشد.

مرحله اول: از فرآیند فوق توسط پژوهشگران دانشگاهی صورت می‌گیرد، مرحله دوم، سوم و چهارم توسط پژوهشگران دانشگاهی و دفاتر انتقال فناوری که به وسیله مدیران فناوری دانشگاه اداره می‌شود، انجام می‌گردد. مرحله پنجم، ششم و مرحله آخر توسط هر سه گروه مذکور صورت می‌گیرد.

” نونزوا[۵]، سورلمونت[۶] و پیرنی[۷] نیز چهار مرحله را در رابطه با تبدیل نتایج پژوهش دانشگاهی به ارزش اقتصادی، البته از طریق ایجاد شرکت‌های انشعابی[۸]، معرفی می‌کنند:

 

مرحله ۱: زایش ایده کسب و کار از پژوهش.

مرحله ۲: استخراج پروژه‌های مخاطره‌ای جدید، از ایده‌ها.

مرحله ۳: راه‌اندازی شرکت‌های انشعابی از پروژه‌ها.

مرحله ۴: تحکیم ارزش اقتصادی خلق شده از طریق شرکت‌های انشعابی.

هر یک از این چهار مرحله دارای کارکردی ویژه در فرآیند ایجاد شرکت‌های انشعابی جهانی هستند. اولین مرحله، ایده‌هایی با امکان تجاری‌سازی ایجاد و آن‌ها را ارزیابی می‌کند، مرحله دوم، ایده‌ها را مورد بررسی قرار داده و محتمل‌ترین آن‌ها را به پروژه‌های کارآفرینانه واقعی تبدیل می‌کند، مرحله سوم بهترین پروژه‌ها را با ایجاد شرکت‌های انشعابی جدید تحقق می‌بخشد و چهارمین مرحله ارزش اقتصادی خلق شده توسط این شرکت‌ها را تحکیم و تقویت می‌کند. این چهار مرحله به صورت شکل ۲-۴- نشان داده می‌شوند (ندیرخانلو، ۲۸:۱۳۸۷).

شکل ۲-۴- فرآیند جهانی ایجاد ارزش از طریق ایجاد شرکت‌های انشعابی (ندیرخانلو، ۱۳۸۷: ۱۸۹)

“فکور”(۱۳۸۵) فرآیند تجاری‌سازی را به سه مرحله تقسیم کرده است:

   مرحله اول یا مرحله انجام تحقیق: در این مرحله فعالیت‌های تحقیقاتی جهت دستیابی به نتایج صورت می‌گیرد و براساس محقق، شیوه تأمین مالی تحقیق و نحوه مشارکت صورت گرفته در آن می‌تواند در قالب مدل‌های مختلفی مطرح گردد. با توسعه دانش جدید در قالب این یافته‌ها و یا اختراعات مبتنی بر فناوری این مرحله به پایان می‌رسد.

   مرحله دوم یا مرحله انتقال نتایج حاصل از تحقیق: فعالیت‌های این مرحله نیز تحت تأثیر مدلی است که تحقیق براساس آن انجام شده است. اما اساساً در این مرحله فعالیت‌‌های مربوط به انتقال صورت می‌گیرد که عمدتاً شامل موارد روبرو می‌گردد: ارزیابی قابلیت تجاری‌سازی نتایج، ارزیابی قابلیت ثبت و حفاظت قانونی از نتایج، مطالعه بازار و بازاریابی، بررسی و انتخاب مکانیزم‌های مختلف قابل و در نهایت انتقال نتایج.

مرحله سوم یا مرحله پس از انتقال: فعالیت‌های این مرحله با تصاحب نتایج منتقل شده از طرف انتقال گیرنده شروع شده و فعالیت‌های بهره‌برداری از نتایج و فعالیت‌ها و روابط متقابل طرفین انتقال دهنده و انتقال گیرنده مطرح می‌باشد (فکور، ۲۸:۱۳۸۵). از دیدگاه همرستد و بلچ[۹] فرآیند تجاری‌سازی دانش فرآیندی بسیار پیچیده است، به ویژه برای کسانی که دائماً درگیر فرآیند تولید دانش (علم) می‌باشند (Hammerstedt&Blach,2008:176).”محمدنقی مهدوی” مشاور انجمن تخصصی مراکز تحقیق و توسعه صنایع و معادن فرآیند تجاری کردن فناوری را در قالب ۴ مرحله زیر خلاصه می‌کند.

۱- کشف، ۲- توسعه، ۳- معرفی به بازار، ۴- تجاری کردن. هر مرحله به مراحل جزئی‌تری تقسیم  می‌شود. ممکن است پروژه شما، به طور متوالی همه مراحل را دنبال نکند و بسته به نوع پروژه، مراحل دیگری مورد نیاز باشد. مراحل عنوان شده، تضمین می‌کند که هیچ چیز از قلم نیفتد و شکل ۲-۵ کمک خواهد کرد تا این مراحل را از ابتدا تا انتها با دقت طی کنید و هر مرحله‌ای را که پیش می‌روید، سابقه دقیقی از پیشرفت‌های خود را ثبت و ضبط کنید.

شکل ۲–۵ فرآیند انتقال دانش (مهدوی، ۱۳۸۴: ۲۳۳)

در مقاله‌ای دیگر پرایس و گیلد، روش‌های تجاری‌سازی نوآوری در راستای فرآیند تجاری‌سازی را به صورت زیر مطرح کرده‌اند:

P ایجاد کسب و کار جدید بر مبنای نوآوری و اختراع.

P راه‌اندازی و شروع فعالیت به کمک یک کارآفرین.

P بازاریابی و گسترش مداوم نوآوری.

P انتقال نوآوری به یک شرکت.

P تولید اختراع جدید در شرکت و تبدیل آن به ثروت (Prise and Guild,2003:1).

در تعریف فرآیند تجاری‌سازی بیان می‌شود تجاری‌سازی فرآیند انتقال دانش و فناوری از یک شخص یا گروه به شخص یا گروه دیگر به منظور بکارگیری آن دانش جدید در یک سیستم، فرآیند، محصول و یا یک شیوه انجام کار است (فکور،۱۳۸۸: ۱۶۰).

انتقال تجاری دانش، فرآیندی است که از ایجاد دارایی فکری توسط دانشگاهیان در درون دانشگاه آغاز شده و به ایجاد ارزش اقتصادی، ختم می‌شود. این فرآیند به شکل‌های گوناگونی در دانشگاه‌ها اجرا می‌شود که عمده‌ترین آنها عبارت است از واگذاری امتیاز دارایی‌های فکری، ایجاد شرکت‌های جدید و ارائه خدمات مشاوره‌ای، واگذاری امتیاز دارایی‌های فکری و مشاوره، از اشکال سنتی تجاری‌سازی محسوب می‌شوند، در حالی که ایجاد شرکت‌های جدید پدیده‌ایست که به تازگی مورد توجه قرار گرفته است ( ندیرخانلو،۱۳۸۷: ۲۵).

افزایش توجه و تأکید بر انتقال دانش و فناوری از میان مرزهای نهادی دانشگاه و صنعت، منجربه ایجاد و بکارگیری مکانیزم‌های گوناگون انتقال محور، گشته است. این مکانیزم‌ها شامل دفاتر ارتباط با صنعت یا دفاتر انتقال فناوری، شرکت‌های انشعابی دانشگاهی، مخاطرات مشترک، پارک‌های علم و فناوری و مراکز رشد کسب و کار یا مخاطرات مشترکی که در آنها دانشگاه‌ها به عنوان سهامداران ایفای نقش می‌کنند می‌گردند (۳۰۰:Looy et al,2004,Tijssen,2006). شایان ذکر است یکی از مهم‌ترین و مؤثرترین روش‌های تبدیل تولیدات علمی به کالا و خدمات از طریق ایجاد شرکت‌های دانشگاهی است (شمس و افضلان، ۱۳۸۳: ۴۲). به شرکت‌های دانشگاهی، بنگاه‌های دانشگاهی، شرکت‌های انشعابی، “spin out,spin off ” نیز گفته می‌شود.

ساسدیو[۱۰]و همکارانش (۲۰۰۴) با بررسی رویه‌های سنتی تجاری‌سازی دانش به این نتیجه دست یافتند که رویکرد سنتی به تجاری‌سازی دانش، به صورت فرآیندی خطی بوده است که با یک پژوهش خاص آغاز شده، تا توسعه ادامه یافته و سپس به تولید و بازار ختم می‌شود. بیشتر کشورهای در حال توسعه، هنوز این فرآیند خطی را دنبال می‌کنند.

گام‌های نگرش خطی به تجاری‌سازی به شرح شکل ۲-۶- است (Swasdio et al,2004:50)

 

 
 
 
 

 

شکل۲-۶- فرآیند خطی تجاری‌سازی دانش

رابرت[۱۱] و همکاران (۲۰۰۷) معتقدند که فرآیند مدیریت انتقال فناوری به دو بازوی اصلی متکی است که عبارتند از: صدور حق امتیاز برای ایجاد شرکت و ایجاد شرکت‌های انشعابی.

از دیدگاه برخی پژوهشگران فرآیند تجاری‌سازی فناوری را می‌توان در سه مرحله توصیف کرد: تولید ایده، توسعه محصول و فناوری و تجاری‌سازی.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...