در ادبیات نو‌آوری نیز تعاریفی نزدیک به هم از تجاری‌سازی صورت گرفته است. ساده‌ترین تعریف تجاری‌سازی را عرضه یک محصول جدید در بازار می‌داند.

 

دولت کانادا در سند برنامه بودجه‌ای[۱] سال ۲۰۰۴، تجاری‌سازی را این گونه تعریف کرده است: فرآیندی که از طریق آن یافته‌های حاصل از تحقیق به بازار آورده می‌شوند و ایده‌ها یا یافته‌های جدید به محصولات و خدمات جدید یا تکنولوژی‌های فروختنی در سراسر جهان، توسعه می‌یابند.

تجاری‌سازی تحقیقات فراگردی است که دانش تولید شده در دانشگاه‌ها و سازمان‌های تحقیقاتی را به محصولات قابل عرضه در بازار یا فراگردهای صنعتی تبدیل می‌کند. این فراگرد مستلزم همکاری و تعامل جدی مراکز آموزش عالی و سازمان‌های تحقیقاتی وابسته به دولت، شرکت‌های صنعتی، سازمان‌های مالی و سرمایه‌گذاری، کارآفرینان و افراد علمی است ( فکور، ۱۳۸۳: ۱۲۰).

تجاری‌سازی “انتقال یک ایده، رویه یا اندیشه ناشی از تحقیق به محیطی که در آن به یک محصول، خدمت یا فراگرد تبدیل شود” می‌باشد (Rand,2003:26).

کارسون تجاری‌سازی را انتقال رسمی اکتشافات و نوآوری‌های ناشی از تحقیقات علمی انجام شده در دانشگاه‌ها و مؤسسات غیر انتفاعی به بخش تجاری برای منفعت عمومی می‌داند (Karlsson,2004:15).

اراب[۲] (۱۹۸۸) تجاری‌سازی را بدین صورت تعریف کرده است: “تجاری‌سازی شامل تولید ایده‌ای جدید و پیاده‌سازی آن روی یک محصول، فراگرد یا خدمت جدید است که منجربه رشد پویای اقتصاد ملی و افزایش اشتغال و افزایش سود خالص برای بنگاه کسب و کار نوآور می‌شود

“(Urabe,1988:380).

جولی[۳] (۱۹۹۷) تجاری‌سازی را فراگردی تعریف می‌کند که از بینش فناوری بازار آغاز شده و به کارکردهای پایدار محصول متناسب با بازار ختم می‌شود (Spilling,2004:230).

اسپلینگ [۴]با مروری بر تعاریف مختلف از جمله تعریف جولی (۱۹۹۷) در مورد تجاری‌سازی تعریف جامعی ارائه می کند؛ وی تجاری‌سازی را به عنوان فراگرد انتقال و تبدیل دانش نظری موجود در نهادهای دانشگاهی به برخی انواع فعالیت‌های اقتصادی تعریف کرد (Spilling,2004,3).

بندریان (۲۰۰۷) تجاری‌سازی را به عنوان تبدیل یا انتقال ” فناوری” به یک موقعیت سودآور تعریف می‌کند. که مقصود از فناوری، فنون، تکنیک‌ها، فراگردهای دریافت حق اختراع یا سایر مالکیت‌های خصوصی، مواد، تجهیزات، سیستم‌ها و نظایر آنهاست (Bandarian,2007:33).

فانگ‌ زوا[۵] (۲۰۰۴) با بررسی تحقیقات برایت[۶] (۱۹۶۹)، سارن[۷] (۱۹۸۴)، روث‌ول [۸](۱۹۹۲) به این نتیجه رسید که، تجاری‌سازی تحقیقات فراگردی است که در آن، توسعه ایده‌های جدید یا داده‌های تحقیقاتی و تبدیل آنها به محصولات تجاری یا خدمات و در نهایت ارائه به بازار دیده شود.

روبرت با اشاره به تعریف اتربک[۹] (۱۹۷۱) که نقطه آغاز تجاری‌سازی را با اختراع و ابتکار همراه می‌داند، تشریح می کند که برخی از محققین بهره‌برداری از اختراع را نیز در تجاری‌سازی تحقیقات دخیل نموده و مطرح می‌نمایند که بدون تجاری‌سازی موفق، اختراع تبدیل به نوآوری نمی‌شود و در نتیجه به بازار معرفی نخواهد شد (Roberts,2007:115,Murray2004:220,Gans,2006:111 ).

 

لندری و همکارانش[۱۰] (۲۰۰۷) فعالیت‌های انتقال دانش را در موارد زیر دسته‌بندی کرده‌اند:

الف) انتقال نتایج پژوهش؛ ب) ارائه نتایج پژوهش‌ها؛ ج) نشست با گروه‌های کاری همراه با کاربران؛  د) ارائه خدمات مشاوره؛ هـ) مشارکت در توسعه محصول و خدمات؛ و) مشارکت در فعالیت‌های کسب و کار؛ ز) تجاری‌سازی نتایج پژوهش‌ها.

اغلب تعاریف در زمینه تجاری‌سازی دانش تولید شده در دانشگاه‌ها، تأکیدی ویژه بر کارآفرینی دانشگاهی داشته و برخی پژوهشگران (Toole and Czarnitzki,2007:225) آنها را مترادف با یکدیگر می‌دانند.

در ادبیات نوآوری نیز تعاریفی نزدیک به هم از تجاری‌سازی صورت گرفته است. ریمر، آیسرمن و دیگران (۲۰۰۵) تجاری‌سازی را “فرآیند تبدیل فناوری به محصولات موفق اقتصادی” تعریف می‌کنند (Buenstorf,2009:189).

نظامنامه اوسلو و کمیسیون اروپایی(۱۹۹۵) تعریف مفصل‌تری از تجاری‌سازی نوآوری ارائه می‌کند:   “تجاری‌سازی نوآوری، عبارت است از نوسازی و توسعه بازارهای از محصولات و خدمات و بازارهای مربوط به آنها؛ ایجاد روش‌های جدید تولید، عرضه و توزیع، ارائه‌ی تغییراتی در مدیریت، سازمان‌های کاری، موقعیت‌های کاری و مهارت‌های نیروی کار” (۲۰۲:Toole and Czarnitzki,2007).

چانگ و همکاران[۱۱] (۲۰۰۹) تعریف عملی برای تجاری‌سازی پژوهش‌های دانشگاهی ارائه می‌دهند: “اعضای هیأت علمی که بدنبال بهره‌برداری از نتایج پژوهش‌های خود از طریق دریافت حق اختراع، واگذاری امتیاز و مشارکت در مالکیت شرکت‌های انشعابی هستند”.

تعریف اسکاتیش اینترپرایز[۱۲] (۱۹۹۶) از تجاری‌سازی چنین است: تجاری‌سازی فرآیند تبدیل علم و تکنولوژی، تحقیق جدید یا یک اختراع به محصول یا فرآیندهای صنعتی قابل عرضه در بازار است. این کار می‌تواند هم توسط شرکت‌های موجود، یا از طریق ایجاد شرکت‌های جدید صورت گیرد. تجاری‌سازی موفق منجر به نوآوری در محصول و نوآوری در فرآیند می‌گردد.

انتقال یک ایده، روش، شئی، مهارت، دانش فنی، دارایی فکری، کشف یا اختراع ناشی از پژوهش علمی اجرا شده در بخش دانشگاهی ( با همکاری شریکان یا بدون آن) به یک محیط صنعتی که در آن ممکن است به توسعه یا بهبود محصولات یا فرآیندها منجر شود. مفهوم فوق که به عنوان صنعتی‌سازی دانش بخش دانشگاهی نیز اطلاق می‌گردد، به لحاظ کاربردی دقیقاً مرتبط و مترادف با مفهوم تجاری‌سازی نتایج تحقیقات می‌باشد.

تجاری‌سازی فرآیندی است که طی آن ایده، نتیجه یا تولیدات حاصل از بخش تحقیقاتی به محصولات، خدمات و فرآیندهای قابل عرضه در بازار تبدیل می‌شود که از طریق آن یافته‌های حاصل از تحقیق به بازار آورده می‌شوند و ایده‌ها یا یافته‌های جدید به محصولات و خدمات جدید یا تکنولوژی‌های فروختنی در سراسر جهان، توسعه می‌یابند. به عبارت دیگر تجاری‌سازی تحقیقات مجموعه تلاش‌هایی است که به منظور فروش کارهای تحقیقاتی با هدف کسب سود و ارتباط هر چه بیشتر آموزش و پژوهش با اهداف اقتصادی و اجتماعی می‌توان اشاره کرد. با توجه به تعاریف فوق تجاری‌سازی را می‌توان به بازار رسانیدن یک ایده و یا یک نوآوری دانست.

مسلماً ورود مؤسسات تحقیقاتی به عرصه تجارت و بازاریابی محصولات خود و توجه به نیازمندی‌های بازار و معیارهای مشتریان، در بطن خود حاصل برخی فرصت‌ها و پیامدهای مثبت است پیامدهایی که در حداقل بهره‌وری کمک به خودگردانی مؤسسات و در آرمانی‌ترین انتظار افزایش استانداردهای زندگی (ایمنی و امنیت)، کیفیت زندگی، تولید ثروت و رشد اقتصادی را در پی‌خواهد داشت ( توکلی، بزمی، فدوی اصغری، ۱۳۸۶: ۱۵۶-۱۵۰).

با این حال همه محققان تجاری‌سازی را به عنوان یک پدیده مثبت تلقی ننموده‌اند و گروهی از آنها نسبت به آن ابراز بدبینی کرده‌اند. برای مثال جاکوب [۱۳]و همکاران (۲۰۰۳) فعالیت‌های تجاری دانشگاه را تهدیدی برای اقتدار علم می‌دانند و معتقدند که تجاری‌سازی فرهنگ تحقیق را دستخوش تغییر می کند. تجاری‌سازی نتایج تحقیق و تحقیقات مشترک دانشگاه و صنعت، استانداردهای اخلاقی تحقیق را تضعیف نموده و اعتماد عمومی به نتایج آنرا کاهش می‌دهد. بعلاوه اهداف تجاری، تضادهایی را در علائق محققین دانشگاهی و حامیان مالی فراهم می کند. این تضادها بالطبع بر نتایج تحقیق تأثیرگذار است. آنان دخالت در انتخاب نمونه‌گیری طرح تحقیق و روش تحلیل و تفسیر نتایج را، حاصل تجاری شدن تحقیق می‌دانند. رازداری و اختفا از الزامات فراگرد تولیدات صنعتی است در حالیکه پویایی علم، در گرو ارتباطات کامل و آزاد در میان اجتماعات علمی است و رازداری و اختفای یافته‌های علمی، عامل رکود علم بوده و در تقابل با ارزش «صداقت در علم» قرار می‌گیرد. اما اتزکویتز و همکارانش (۲۰۰۰) معتقدند که بتدریج بین دانشگاه و جامعه، رابطه‌ای دو طرفه مبتنی بر دانش ایجاد شده است و دانشگاه‌ها توانسته‌اند نقشی فعال را در توسعه اقتصادی ایفا کنند. از نظر آنان این نکته  قابل تأمل است که همکاری دانشگاه و صنعت، حوزه نظریه‌پردازی در دانشگاه‌ها را غنی‌تر می‌سازد. شاید بدین خاطر که نظریه‌پردازان و دانشگاهیان با مسائل صنعت آشنا شده و نظریه‌های کاربردی‌تری را ارائه می‌دهند و چرخه نظریه و عمل بهتر شکل می‌گیرد.

مطالب زیادی در خصوص پیشرفت‌های علم، دانش و فناوری می‌خوانیم و می‌شنویم. لیکن ممکن است خیلی از ما به تمایز بین علم[۱۴]، دانش[۱۵] و فناوری[۱۶] توجه نکرده باشیم. با همین مبنا، بین تولید علم و پیشرفت‌های فناوری یک کشور فاصله وجود دارد. به محض تولید علم در یک کشور، آن کشور به خودکفایی در فناوری نایل نمی‌شود. بلکه تولیدات علمی باید مراحلی را طی کنند تا به فناوری قابل استفاده در جامعه تبدیل شوند. اگر کشوری در مرحله تولید علم بماند و حلقه‌های بعدی تبدیل علم به فناوری را طی نکند، به پیشرفت فنی و فناوری نمی‌رسد. در این حالت، تولیدات علمی این کشورها خوراک علمی کشورهای پیشرفته‌تر می‌شود که حلقه‌های بعدی را شکل داده‌اند. حلقه‌هایی که تجاری‌سازی تولیدات علمی را انجام می‌دهند و محصول را از آزمایشگاه به بازار عرضه می‌کنند. با این نگاه تجاری‌سازی علم از ارزش آن نمی‌کاهد، بلکه به آن ارزش و کاربرد می‌دهد. با اعمال تجاری‌سازی، دانشمندان و صاحبان علم و دانش هم فرصت‌های بیشتری برای ادامه تحقیقات، توسعه و گسترش مرزهای آن پیدا می‌کنند. تجاری‌سازی دانش را می‌توان هم از درون دانشگاه‌ها و هم از بیرون آن انجام داد. تجاری‌سازی تولیدات علمی، موضوع مهمی است که ما در ایران از آن غافلیم. به همین علت است که به رغم سهم نسبتاً خوب استادان دانشگاه‌های ایران در تولید مقالات بین‌المللی، کشور ما هنوز از نظر فناوری وابسته است.

از تعاریف فوق بر می‌آید که تجاری‌سازی تحقیقات فرآیندی است که دانش تولید شده در دانشگاه‌ها و سازمان‌های تحقیقاتی را به محصولات قابل عرضه در بازار یا فرآیندهای صنعتی تبدیل می‌کند. این فرآیند مستلزم همکاری و تعامل جدی مراکز آموزش عالی و سازمان‌های تحقیقاتی وابسته به دولت، شرکت‌های صنعتی، سازمان‌های مالی و سرمایه‌گذاری، کارآفرینان و افراد علمی می‌باشد (فکور، ۵۳:۱۳۸۳). تجاری‌سازی دانش، یک منبع بالقوه درآمد را برای دانشگاه‌ها و سایر نهادهای تحقیقاتی فراهم ساخته و وابستگی آنها به بودجه عمومی را کاهش می‌دهد (Buenstorf,2009:281). مسلماً این امر زمانی ممکن می‌گردد که تجاری‌سازی دانش در دانشگاه‌ها به یک فعالیت داوطلبانه و نه اجباری تبدیل شود (Rasmussen et al, 2006:524).

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...