پایان نامه مدیریت درباره دیدگاه بازاریابی استراتژیک روکرت
دیدگاه بازاریابی استراتژیک روکرت

روکرت بازارگرایی را متشکل از سه جزء می­داند که عبارتند از:

الف) ایجاد بانک اطلاعات مربوط به مشتری و بازار بر اساس مجموعه­ اهداف سازمان؛

ب) طراحی استراتژی­های تمرکز بر بازار و مشتری؛

ج) اجرای استراتژی­های مربوط به بازار و مشتری.

در اولین جزء، مدیران از محیط بیرونی بر حسب مجموعه اهداف سازمانی، اطلاعات را جمع­آوری کرده، آن­ را تجزیه و تحلیل و تفسیر می­ کنند تا از این طریق بتوانند به تخصیص منابع مطلوب دست پیدا کنند. دومین جزء بازارگرایی، طراحی استراتژی­های تمرکز بر بازار و مشتری است. این جزء در فرآیند برنامه ­ریزی استراتژیک قرار دارد. در این فرآیند، شناسایی نیازها، خواسته­ های مشتری و طراحی استراتژی­های خاص جهت برآوردن آن نیازها و خواسته­ها مورد تأکید قرار می­گیرد. جزء سوم مربوط به اجرای استراتژی­های بازارگرایی است. در این جزء اقدامات سازمان جهت عملی ساختن و برآوردن نیازها و خواسته­ های مشتری مشخص می­شود (فونتنوت و همکاران، ۲۰۱۳).

دیدگاه مشتری گرایی دیشپند و فارلی
دیشپند و همکارانش بازارگرایی را همان مشتری­ گرایی می­دانند و معتقدند که رقابت­گرایی می ­تواند با مشتری­گرایی در تناقض باشد و بهتر است به جای لفظ بازارگرایی از مشتری­گرایی استفاده شود؛ زیرا در مفهوم بازارگرایی تمرکز بر رقباست نه مشتریان. آن­ها موافق هماهنگی بین بخشی می­باشند؛ زیرا آن ­را مربوط به مشتری­گرایی می­دانند و معتقدند مشتری­گرایی قسمتی از فرهنگ سازمانی است که می ­تواند به عنوان یک ارزش تقویت شود. بر این اساس بازارگرایی فرهنگی است که:

الف) معیار سودآوری و حفظ ارزش برتر برای مشتریان، جزء بالاترین ارزش­ها در سازمان محسوب می­شود و مشتریان نسبت به سایر افراد ذینفع ارجحیت دارند،

 

ب) هنجار رفتاری کارکنان و مدیران بر اساس توسعه سازمانی و پاسخ­گویی به اطلاعات بازار شکل می­گیرد (رضایی دولت‌آبادی و خائف‌اله، ۱۳۸۵).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...